آفتاب

چرا از سیدحسن می‌ترسند؟

چرا از سیدحسن می‌ترسند؟

سایت الف، یادداشتی را با عنوان «چرا روی سیدحسن حساسیت وجود دارد؟» به قلم یکی از مخاطبان خود منتشر کرده است.

به گزارش ایسنا، در این یادداشت می‌خوانیم: «قرار بود سیدحسن خمینی در دانشگاه بروجرد سخنرانی کند اما به خاطر اعتراض عده‌ای خودجوش این سخنرانی به صلاح دانسته نشد و لغو شد.

مطمئنا می‌شد با برخوردهای امنیتی این سخنرانی را برگزار کرد و با خاطیان هم بعدا برخورد جدی کرد تا درس عبرتی برای قانون‌شکنان شود. می‌شد جمعیت حامی را به جان اخلال‌گران انداخت. خیلی کارها می‌شد کرد تا این سخنرانی و این سخنرانی‌ها برگزار شود. اما کاملا واضح است که با شناختی که از سیدحسن خمینی دارم، وی به هیچ‌وجه راضی نیست که به خاطر وی، جوانی از این مرز و بوم یقه جوان دیگری را بگیرد، چه رسد به ریختن خون از دماغ کسی.

اما چرا علی‌رغم نهی صریح مقام معظم رهبری مبنی بر عدم حمله به تجمعات و ذکر نمونه صریح آن یعنی حمله به سخنرانی سیدحسن خمینی در مرقد امام و ابراز مخالفت صریح ایشان، باز هم شاهد این تحرکات و اقدامات اخلال‌گرانه هستیم؟

این دیگر یقینی شده است که اخلال در سخنرانی‌ها و بر هم زدن تجمعات، اقداماتی خودجوش نیست و صد البته به وسیله پیامک و ... با فراخوانی دوستان گذشته و بعضا از طریق برخی جاها انجام می‌شود و اگر برخی مردم هم همراه شوند، چه بهتر!

علت این هماهنگی‌ها چیست؟

به نظر می‌رسد این دوستان پی برده‌اند که سیدحسن خمینی دارای پتانسیل بالایی است. جدا از امتیاز جوانی، زیبارویی، رشید بودن قد و قامت و از نسل خمینی کبیر و سادات بودن، وی روحانی جوانی است که در این سن و سال، سال‌هاست موفق به اخذ درجه اجتهاد شده است و چند سالی است که در مدرسه دارالشفای فیضیه، مدرس دو درس عالی یعنی خارج فقه و خارج اصول فقه است. درس خارج اصول وی به علت کثرت جمعیت در نمازخانه و با حضور صدها شاگرد برگزار می‌شود. البته شایعاتی هم در خود قم به راه انداختند که این حجم شاگرد به خاطر پول دادن است، در حالی که در چند سال تحصیلی گذشته ایشان فقط یکی دو بار بن کتاب به شاگردان دادند و یکی دو بار هم عیدی به مناسبت عید غدیر و البته بعید به نظر می‌رسد کسی یک سال هر روز صبح سر درس برود تا یک بار در طول سال عیدی بگیرد!

طلاب می‌دانند که برگزاری درس در حوزه بدون داشتن پشتوانه علمی، آن هم در سطح عالی، سریعا موجب آبروریزی و لو رفتن استاد کم‌سواد می شود و شاگردی پای درس فرد نمی‌رود.

حالا این سیدحسن آینده‌دار که سر درس، همه شاگردان به سرعت تبادر ذهنی و هوش وی اذعان دارند، با برخی تفکرات سیاسی بعضی از آقایان هماهنگی ندارد. پس پیشاپیش باید او را زد و مهره سوخته کرد تا در آینده برای ما دردسر نشود. در حالی که اشتباه می‌کنند، چرا که اگر مثلا سیدحسن خمینی در دانشگاه بروجرد صحبت می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ اما اجازه سخنرانی ندادن چه اتفاقی را رقم می‌زند؟»

انتهای پیام

کد N284058

وبگردی