آفتاب

نه غربی نه غربی جمهوری اسلامی!!!

نه غربی نه غربی جمهوری اسلامی!!!

در مناقشه ای که دوره جنگ سرد را بازسازی نموده است و هیچکدام از طرفین دعوا هیچ سنخیت و نسبتی با ما ندارند. چرا باید انعکاس اخبار تنازع قدرتی که بین دو گروه یکی وابسته به شرق و دیگری آلت دست غرب است در رسانه ما به گونه ای باشد که گویا یکی جبهه خودی و دیگری جبهه دشمن است؟ آیا حمایت از حکومت فاسد یانوکویچ حمایت از اسلام و مسلمین یا خط مقاومت محسوب میشود؟ و یا اشغال نظامی اوکراین توسط روسیه در دایره منافع ملی کشور ترسیم شده؟ تحت این شرایط پرسش اساسی این است که آیا شعار نه شرقی نه غربی به بایگانی دائمی این رسانه رفته و من بعد باید شعار نه غربی نه غربی جایگزین آن گردد؟

قاطبه مردم ایران عزیز نیک بخاطر دارند که یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی که جمهوری اسلامی بر اساس آن تشگیل شد عبارت بود از شعار "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی". بطوریکه این عبارت در تیتراژ اخبار رسانه ملی سالهای سال بصورت مرتب تکرار میشد.
در این میان با فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و شکست ایدئولوژی کمونیستی در برابر سرمایه داری غرب، کشورهای جدا شده ازاتحاد جماهیرشوروی که هنوز هم پس از استقلال همچنان حیاط خلوت روسیه محسوب میشدند یک به یک فاصله خود را از روسیه بیشتر و خود را به اردوگاه غرب و امریکا نزدیک و کشورهای غربی با بر پایی انقلابهای رنگی خود را به مرزهای روسیه نزدیکتر کردند.
اما نوبت که به اوکراین رسید که علی رغم از سر گذراندن یک انقلاب رنگی هنوز از حوزه روسیه خارج نشده بود. روسیه پوتین دیگر سرنگونی دولت تحت الحمایه خود را بر نتافت. اوکراین و جزیره کریمه تنها پایگاه دریایی روسیه برای استقرار ناو هواپیما بر و کشتیهای جنگیش در آبهای گرم محسوب میشد. دولتهای غربی و همپیمانان آنها در اوکراین همه توافقات با دولت یانوکویچ را زیر پا گذاشته و به کمتر از سرنگونیش بسنده نکرده بودند. و لذا تسلیم اوکراین به اردوگاه غرب برای روسیه قابل تحمل نبود. و اگر نمیشد اوکراین را بطور کامل به اشغال در آورد میشد بخشی از آن را تجزیه و به خاک خود ملحق کرد. با این کار جنگ سرد جهان دو قطبی مجددا باز سازی گردید و عملا روسیه و امریکا پس از بیش از دو دهه سیاست تعامل و همکاری به یک رویای رویی جدید گام نهادند. که این روزها همگی شاهد اخبار این وقایع هستیم.
با این وصف یاد آوری و یا تحلیل وقایع اخیر اوکراین موضوع این یا دداشت نیست. همچنین اینکه تنشها و شکاف ایجاد شده بین 3+ 3 (یا 5+1) بر سر موضوع اوکراین چگونه میتواند به فرصتی برای مذاکرات ایران و غرب محسوب شده و ایران چگونه میتواند از این مناقشه جدید سود برده و با این ورق جدید بازی گردانی کند مورد بحث این نوشتار نیست . چرا که نگارنده امیدوار است مردان روحانی به درستی بدانند از این فرصتها چگونه بهر ه برداری کنند.
اما آنچه که موجب نوشتن این یادداشت شد. نحوه انعکاس وقایع اوکراین در رسانه معروف کشور است. هر چند اصولا این رسانه از واژه "انعکاس بی طرفانه اخبار" اعم از داخلی و خارجی کلا بیگانه بوده و هیچگاه اجازه نداده مخاطبش خبری را بدون تحلیل و گرایشات آشکار این رسانه دریافت کرده و با مجموعه اطلاعات در دست خود به قضاوت بنشیند.
و در واقع عملا مدعی بوده که تنها گردانندگان این رسانه هستند که باید بجای آنها تصمیم بگیرند، قضاوت کنند، و فلاح و صلاح را از فساد و ضلال تشخیص وبه مخاطبین محجور و فاقد قوه تشخیص ارائه دهند. و بدینوسیله همیشه مخاطبینش را تحقیر کرده که توان تشخیص ندارند و باید لقمه را جوید و سپس در دهان این طفل نابالغ گذاشت.
خنده دار آنکه بسیار پیش میاید این رسانه از قول خود یا امت حزب الله افراد، اعمال یا اتفاقاتی را محکوم میکند بدون آنکه به مخاطبش بگوید فرد مزبور چه حرف غلطی را زده که شایسته تقبیح یا تکفیر است؟ و یا اتفاقی که محکوم میشود چه بوده و چرا واقع شده؟ اما پاسخ به اصطلاح امت در صحنه!!! به این عمل به وسعت پوشش داده میشود.
این رویه کار را بجایی رسانده که این رسانه با بودجه عظیم و امکانات وسیعش قافیه را به رسانه های ریز و درشت فراسوی مرزها باخته و مخاطبانش را به رایگان در اختیار آنها گذارده طوری که حتی استفاده از قوای قهریه و تلاشهای فنی، الکترونیکی و انتظامی در گسستن مخاطبین از اغیار و آشتی دادن آنها به این رسانه خودی بی ثمر مانده است. هر چند این رسانه هیچوقت مرزی بین خبر و تحلیل قائل نبوده و لااقل مثل پاره ای از رسا نه های خارجی حتی وانمود به بیطرفی در ارائه اخبار را نداشته بلکه همیشه جهت گیری آشکاری در انعکاس اخبار از دریچه تحلیل و دیدگاه تنظیم کنندگان خبر ارائه کرده است. اما این موضوع نیز مورد بحث این نوشتار نیست. چرا که بسیار گفته و نوشته اند اما:
"گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آنچه البته بجایی نرسد فریاد است".
با این همه سوال اینجاست : در مناقشه ای که دوره جنگ سرد را بازسازی نموده است و هیچکدام از طرفین دعوا هیچ سنخیت و نسبتی با ما ندارند. و احتمالا تسلط هر یک از آنها بامنافع ملی مردم آن کشور نیز ارتباطی نداشته و صرفا منافع دول خارجی را تامین میکند. چرا باید انعکاس اخبار تنازع قدرتی که بین دو گروه یکی وابسته به شرق و دیگری آلت دست غرب است در رسانه ما به گونه ای باشد که گویا یکی جبهه خودی و دیگری جبهه دشمن است؟ آیا حمایت از حکومت فاسد یانوکویچ حمایت از اسلام و مسلمین یا خط مقاومت محسوب میشود؟ و یا اشغال نظامی اوکراین توسط روسیه در دایره منافع ملی کشور ترسیم شده؟ تحت این شرایط پرسش اساسی این است که آیا شعار نه شرقی نه غربی به بایگانی دائمی این رسانه رفته و من بعد باید شعار نه غربی نه غربی جایگزین آن گردد؟ و در اینصورت آیا ماهیت جمهوری اسلامی زیر سوال نخواهد رفت؟

کد N235320

وبگردی