آفتاب

آیا کرملین در مذاکرات هسته‌ای سنگ‌اندازی می‌کند؟/ در معدن اوکراین، طلایی برای ایران نیست

آیا کرملین در مذاکرات هسته‌ای سنگ‌اندازی می‌کند؟/ در معدن اوکراین، طلایی برای ایران نیست

یک کارشناس حوزۀ امنیت میگوید: دستگاه دیپلماسی در مقاطعی باید سکوت کند، به قول کیسینجر چشمهایت را ببند و از پایین نگاه کن.

زهرا خدایی: با بالا گرفتن تنش میان روسیه و غرب چند روزی است که برخی رسانه ها از تأثیر این بحران بر روند تعامل ایران و غرب سخن به میان آورده و بر این باورند که این احتمال وجود دارد که روسیه در این مسیر سنگ اندازی کند. هرچند برخی ناظران این احتمال را رد کرده، اما اظهارنظر یک مقام روس دربارۀ تغییر موضع روسها در قبال غرب این فرضیه را چندان غیرمحتمل نمی نماید. خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگویی متین مسلم، کارشناس مسائل سیاسی و امنیتی این احتمال را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه می خوانید: 

 آقای مسلم شما در یکی از یادداشت هایتان درباره اظهارنظر ریباکف، مقام ارشد روسی به گروکشی روسها در مورد ایران و همچنین تأثیر بحران اوکراین بر مذاکرات هسته ای اشاره کردید، این مسئله چقدر شدنی است؟
این بستگی به نوع برخورد اروپا و امریکا دارد. تا آنجا که به روسها مربوط می‌شود، بدشان نمی آید. آنها بالقوه آماده چنین تعاملی با غرب خصوصاً آمریکائی ها هستند چون از حساسیت موضوع هسته ای ایران و اینکه این پرونده عملاً به یک نقطه ضعف سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده، آگاهند. اینکه میگویم نقطه ضعف دستکم از دید کنگره و سنای آمریکاست .

در مذاکرات هسته ای، اصولاً روسها چقدر نقش تعیین کننده و یا تهدید کننده دارند تا مثلاً اگر بخواهند روزی وارد تعامل با غرب شوند، ایران باید نگران باشد؟
به نظر من روسها بیشتر حالت ترمز کننده دارند. سوابق موضوع نشان میدهد تا به حال که در همراهی های صدور قطعنامه های 6 گانه شورای امنیت علیه ایران کم کاری نکرده اند، قراردادهای نظامی خود با ایران را اجرا نکرده اند، در مجامع بین المللی مانند کنفرانس ژنو 2 علیرغم اینکه گزارش هایی بود که اگر روس ها اصرار میکردند، حتماً حضور ایران در مذاکرات صلح سوریه قطعی می شد. اما این کار را نکردند و ترجیح دادند کیک را تنهائی بخورند. به همین دلیل تصور میکنم روسها در موضوع اوکراین اگر بخواهند پای ایران را به وسط بکشند، از نگاه من این چیز تعجب آوری نیست اما در تحلیل نهایی پاسخم مثبت است، این کار را خواهند کرد، ولی بعید است نتیجه ای بگیرند.
اما نکته اینجاست اگر ایران از موضع همکاری و شفافیت در مذاکرات هسته ای وارد شود و نقطه با ابهامی را بر جای نگذارد و همکاری کند، آنچنانکه تا کنون این کاررا کرده، نفس مواضع روسها یا آنچه آقای ربیاکف گفته و تهدید کرده، خیلی نگران کننده نیست. آنها تا حالا چه میتوانستند نکنند که نکرده اند. ایالات متحده هم این را میداند.
من تصور میکنم صرفنظر از اینکه روسها به وعده شان وفادار باشند یا نه، حداکثر در مسئله ای مانند تسلیحات و فروش موشکها یک اقداماتی بکنند و پیشنهاد هایی به ایران بدهند و الا در پرونده هسته ای ایران خیلی اهل رویاروئی استراتزیک با غرب نیستند. چیزی که بیشتر ناشی از این تهدیدها نگرانم میکند نقش احتمالی مسکو در درون خود مذاکرات است و نه موضوع اوکراین.
موضع ایران در قبال تحولات اوکراین تا اینجا را چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر من سکوت. سکوت مطلق. سکوت هم بخشی از عملکرد دیپلماسی است. به قول کیسینجر چشمهایت را ببند و از پایین نگاه کن. لازم نیست، دستگاه دیپلماسی در همه چیز موضع گیری صریح کند. ورود به همه عرصه ها نشانی از تحرک دیپلماتیکی نیست.
متاسفانه دستگاههای رسمی تبلیغاتی مانند صدا و سیما مثل کسی که تحولات کأنه وسط خیابانهای تهران است ازیاکونوویچ و ارتش حمایت کردند، غافل از اینکه مخالفان عملاً قدرت را در دست گرفته اند. به نطر من امنیت استراتژیک و منافع ملی ایران حکم میکند موضوع را به مردم و رهبران این کشور حال هر که میخواهد باشد، واگذار کند این اقدام عاقلانه ای است.
اوکراین و بحران کریمه از آن دست بحران هایی نیست که ایران بخواهد موضع گیری صریحی داشته و وارد بازی گلادیاتورها شود. وانگهی فراموش نکنید، شما باید زمانی موضع گیری کنید و وارد ماجرا شوید که محل اثر باشید. وقتی هیج نفوذی ندارید و هر دو طرف ماجرا کوچکترین نگاهی به شما به عنوان یک طرف مقابل دعوا یا مصالحه ندارند، موضع گیری کنیم و وارد شویم که چه بشود؟ در این شرایط البته ایران شانس بزرگی دارد و آن وزیر خارجه بسیار کارکشته ای است که دارد و میداند چه بگوید و چه نگوید. در دیپلماسی این خیلی مهم است.
البته باور ندارم با روسیه باید رودرو شد. این به نفع امنیت راهبردی ایران نیست. هم به دلیل نقش این کشور در شورای امنیت، هم به دلیل پیچیدگی های پرونده هسته ای ایران و هم به دلیل سنتهای تاریخی و همسایگی دو کشور. اما اینکه ایران به یک هدف برای کرملین در مناسبات بین المللی تبدیل شود، موضعی بیشتر روسی است تا یک راهبرد ایرانی برای تامین منافع خود. روابط با کرملین همواره با ظرافت های امنیتی خاصی روبرو بوده که حفظ یک فاصله قابل درک از طرف تهران برای روسیه باید قابل مشاهده باشد.
آیا آنگونه که برخی ناظران می گویند، تشدید تنش میان غرب و روسیه می تواند ایران را منتفع کند؟ و اصولا تأثیر تشدید این تنشها بر ایران چیست؟
دوران جنگ سرد و بهره گیری از تضاد منافع غرب و شرق به انتها رسیده است و اشتباه میکنند محافلی که تصور میکنند این دوران ادامه دارد یا آرزوی احیای آنرا میکنند. هم اکنون تنها منافع است که حرف اول و آخر را میزند. زمانی در تضاذ منافع شرق و غرب مثلاً کشوری به نفع اتحاد استراتژیک خود با روسها از منافع ملی اش صرفنظر میکرد، اما امروز اینگونه نیست. مرزهای سیاسی و ایدئولوژیکی دیگر وجود ندارد. تنها مرز منافع است. بزرگترین خطا الان این میتواند باشد که تهران روی این اختلافات حساب پس انداز یا سرمایه گذاری باز کند.
به باور من اگر این اختلافات بخواهد به نفع ایران تمام شود، این نیست که مستقیما در آنها ورود کند. اروپا و حوزه دریای سیاه عمق استراتژی امنیتی ایران نیست. فلات امنیت ملی ایران در کل حوزه خلیج فارس، شمال اقیانوس هند تا مدار 10 درجه شمالی دریای سرخ و محدوده ای از خاورمیانه عربی است که محدوده بسیار وسیع و حساس و استراتژیکی است. اگر به گفته شما در این تنشها نفعی برای ایران متصور باشیم، این نفع در اعلام و مشخص کردن نقشی است که ایران به طور سنتی در این منطقه می تواند داشته باشد و باید بازیابی و احیا شود. درک این مهم با وجود قدرتهای سنتی در این حوزه استراتژیک اصلا کار سختی نیست و شدنی است. به هر حال در ته معدن اوکراین طلایی برای ایران وجود ندارد.

5252

کد N194061

وبگردی