آفتاب

کریمه در برابر مخاطرات،اوکراین در مقابل تحولات

کریمه در برابر مخاطرات،اوکراین در مقابل تحولات

مسئله همه پرسی برای جدا کردن خاک یک کشور بحران زده از آن دست اقدامات عجیب درصحنه بین المللی به شمار میرود که نتیجه تقریبا از پیش معلوم آن زمینه یک بحران وسیع را ایجاد کرده اما نه در حد یک جنگ تمام عیار.اما بر خلاف آنچه بسیاری تصور میکند شرایط آنقدر ها هم برای کرملین راحت نیست و بازی به آسانی جلو نخواهد رفت

امروز آنچه انتخابات در شبه جزیره کریمه برای پیوستن این منطقه استراتژیک به روسیه خوانده شده برگزار میشود. ظاهرا قرار است با یک "بله قربان قشنگ" از سوی اکثریت روس تبارهای کریمه ، خاک روسیه از اینی که هست بزرگتر شود.
. اما این بحران بی شک 2 پیامد قطعی و خطرناک به دنبال خواهد داشت . البته اگر شرایط به همین روال پیش برود. نخست ایجاد یک سابقه بسیار خطر ناک در عرصه بین المللی آنهم از سوی علی الظاهریک ابر قدرت و عضو دائمی شورای امنیت که قطعا جهان ازآن استقبال نخواهد کرد، دوم حرکت سریع منطقه کریمه و قفقاز شمالی به سوی جنگ داخلی وتوسعه ناامنی های نظامی و سیاسی در منطقه . آن نیز منطقا مورد علاقه  روس ها نیست. خصوصا که زمینه های بالقوه آن کاملا آماده است.پس بر خلاف آنچه بسیاری تصور میکند شرایط آنقدر ها هم برای کرملین راحت نیست و بازی به آسانی جلو نخواهد رفت. به مقایسه ام ایراد نگیرید اما در پراگ 68و کابل 80 مقاومت ها علیه روسیه بلشوویک با تاخیری 1 تا 2 ماهه شروع شد، اما بالاخره آغاز شد.(قضاوت در باره نتیجه آنها با شما)آن زمان نیز کرملین میگفت رفقا از ما برای آمدن دعوت کردند ما که دلمان نمیخواست بیاییم!. تکرار بازی عجیبی ست، نه؟آیا تاریخ را فراموش کرده اند؟
گرچه به درستی معلوم نیست روسیه چاقو را تا چه میزان در قالب کره فرو خواهد برد، اما آنچه توجه ناظران سیاسی و دیپلماتها را به خود جلب کرده این است پوتین و پولیت بوری  کرملین صورتی کنونی که سوار بر موجی بسیار خطرناک از ملی گرائی روسی کشور را وارد یکی از جدی ترین بحران های پس از جنگ جهانی دوم کرده اند بر اساس کدام محاسبه استرتژیک و امنیتی دست به چنین اقدامی زده اند؟. چه چیزی آنها را نگران کرده یا چه برداشتی از شرایط سیاسی جهان دارند؟البته هستند کسانی که معتقدند بخشی از آنچه در حال جریان است و به توهم روسی دامن زده، صرف نظر از عصبانیت روسیه از تحولات اوکراین،متاثر از نوع برخورد ملایم ایالات متحده است.محور آنچه اکنون امریکا بر مدار آن قرار گرفته عمدتا بر گرفته از دیپلماسی ست تا برخورد از نوع سخت. متدی که اوباما با آن تناسب روحی بیشتری داردتا گزینه نظامی .بی شک بحران فعلی شرایط سیاسی را برای کاخ سفید دستکم به لحاظ اخلاقی سخت و این اتهام به آقای اوباما از سوی نهاد های قدرتمند مانند گنگره که وی را متهم به مماشات،دودلی و بی تصمیمی و تردید در سیاست خارجی میکنند پررنگ تر کرده است. از طرفی چنین شرایطی نیز بی شک موضع آمریکاکه به لحاظ سیاسی دچار محدودیت و از جنبه نظامی فاقد کارائی در مقابل روسیه است رادر نزد متحدانش دچار ضربه اساسی خواهد کرد(نه اینکه توان رویاروئی نظامی ندارد،خیر، بلکه مشکل این است روسیه و امریکا قادر به جنگ کلاسیک با هم نیستند).فکر میکنم مسیر تحولات  میدانی به سوی 2 گزینه پیش میرود. نخست ،شاید بالا گرفتن یک نبرد سرزمینی محدود در کریمه و اوکراین و توسعه نا امنی های منطقه ای شبیه اقدامات نظامی که علیه روسیه در منطقه قفقاز مانند چچن و اینگوش،داغستان،باشقریستان و... رخ میدهد، البته با ابعادی وسیع تر.این نگرانی برای کرملین بسیار جدی ست،واقعا هم جدی ست.اروپا هم از آن نگران است. دوم و به احتمال قوی ورود روسیه به تعامل و توافق با غرب بر سر مسایل حوزه امنیتی و استرتژیکی خود.به خصوص تضمین آینده اوکراین . البته این حوزه امنیتی  از مرز های غربی و جنوب غربی و حوزه مرز های شرقی این کشور شروع و تا خاورمیانه و خلیج فارس میتواند امتداد یابد. اما عکس این معادله نیز صادق است. در واقع به بهای اعطای پاره ای امتیازات ویژه به روسیه و رفع جدی نگرانی های پولیت بوری آقای پوتین ، غرب در مسائلی مانند بحران خاورمیانه و حوزه خلیج فارس همکاری و همراهی روسیه را مطالبه کند. خب  آیا روسیه خواهد پذیرفت؟نمیدانم اما میگویم چرا نپذیرد!؟.اگر خودشان پیشنهاد اولیه راندهد .آنگاه باید پرسید چرا غرب نپذیرد؟اینکه چه کسی پیشنهادرا اول را مطرح کند خیلی مهم نیست،اما تصورمیکنم با توجه به مخاطره آمیز بودن گزینه  اول و سنگین بودن بهای آن برای همه طرف های درگیرو نگرانی شدیدابراز شده از سوی نهادی مانند سازمان امنیت و همکاری اروپا ،احتمال وقوع اتفاق دوم بسیار بیشتر است. حالا اینکه روسیه به مرزهای امنی در فلات امنیتی خود دست خواهد یافت (صرف نظر از وسعت آن) مطلبی جداست و بی شک از آن استقبال خواهد کرد،اما در طرف دیگر قضیه این میتواند به نفع کاخ سفید در تعامل ویژه با کنگره ونیز متحدان اروپائی اش تمام شود.اگر آنها در آینده وارد چنین تعاملی شوند،این نمیتواند برای بسیاری که امید به رویاروئی روسیه با غرب به ویژه ایالات متحد بسته اند خبر خوبی باشدو حتما نیست. فراموش نکنیم آنچه در حال انجام است بر پایه دیپلماسی ست و دیپلماسی یعنی گفتگو،تعامل ،معامله وتوافق .ولو در فضای سیاسی تند و آلوده.شک ندارم روسیه تن به مصالحه ای استراتژیک خواهد داد.

کد N185138

وبگردی