آفتاب
تحلیل جامعه شناس فرانسوی از منطقه:

تشکیل محور امید از پکن تا بیروت با عبور از مسکو، تهران و دمشق / روابط مخفیانه اعراب با اسرائیل عامل نزدیک شدن جنبش مقاومت به ایران

تشکیل محور امید از پکن تا بیروت با عبور از مسکو، تهران و دمشق / روابط مخفیانه اعراب با اسرائیل عامل نزدیک شدن جنبش مقاومت به ایران

یک کارشناس فرانسوی مسائل بین‎الملل در تحلیلی اظهارنظر کرده است که محور امید از تهران تا بیروت هم اکنون از پشتیبانی دو ابرقدرت چین و روسیه هم برخوردار شده است و آمریکا در انتخاب‎های خود اشتباه کرده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، آندره شامی جامعه شناس که جانشین سردبیر شبکه رسانه‎ای وُلتِر نیز است در مقاله‎ای به بررسی شرایط جدید ژئوپلتیک جهان پرداخته است و از تشکیل محور جدیدی از چین و روسیه تا مرز رژیم صهیونیستی خبر داد: "ریشه تشکیل این محور، سیاست غرب در قبال این منطقه جهان است."

وی این سیاست را با سابقه بلند مدت دانست که با حمایت بازیگران محلی اعمال شده است و از زمان سقوط دیوار برلین و آغاز راهبرد تخاصم و تحقیر نسبت به خاورمیانه به اوج خود رسیده است.

شامی می‎نویسد: "آمریکا از شوک نفتی دهه 70 میلادی درس گرفته است که باید منابع مواد اولیه -به خصوص نفت- و مسیرهای انتقالی آنها را در کنترل خود درآورند... زمانی که "برخورد تمدن‎ها"ی ساموئل هانتیگتون جایگزین جنگ سرد شد، اسلام‎گرایی تبدیل به دشمن جدید و مفید آمریکا شده است. "

جامعه شناس فرانسوی می‌افزاید: "در نقطه مقابل، آمریکا کشورهای مسلمانی که توانایی دستیابی به قدرت سیاسی و استقلال نسبی دارند را یا تنها می‎گذارد یا تلاش می‎کند خنثی کند."

وی اسلام‎گرایی فوق را متفاوت با آنچه در ایران رخ داد، عنوان کرد و انقلاب اسلامی و جنگ با عراق را عاملی برای این دانست که ایران تبدیل به قدرت منطقه‎ای شود و امیرنشینان حاشیه خلیج فارس امنیت خود را به غرب -به خصوص آمریکا- بسپارند."اما همین امیرنشینان چشم خود را بر روی برخی از رویدادهایی که در منطقه رخ می‎داد مانند فلسطین -که آنها مدعی دفاع از آرمان‎های مردم فلسطین هستند- بستند و حتی اولین کشورهای عرب بودند که مناسبات مستقیم یا مخفیانه با اسرائیل برقرار کردند و در نتیجه باعث شدند جنبش مقاومت فلسطین به ایران نزدیک شود."

جانشین سردبیر شبکه رسانه‎ای وُلتِر اذعان می‏‎کند جنبش فوق به همراه سپاه قدس، تنها مدافعان اماکن متبرکه اسلامی هستند.

وی همچنین گفت: "دنیای عربی-مسلمان باید برای آمریکای شمالی، منبع غنی نفت باقی بماند که هر طور می‎خواهند از آنها بهره برداری کنند اما خودشان فقیر و کاملا وابسته از نظر تکنولوژیک بمانند."

آمریکا در انتخاب‏‎های خود اشتباه کرد

شامی می‎نویسد: "کم کم، یک محور از تهران به بیروت با عبور از بغداد و دمشق برای مقابله با راهبرد واشنگتن در منطقه، تشکیل شد. طی سال‎ها به خصوص به دلیل تحریم‎ها علیه ایران و سوریه ، این نیاز احساس شد که متحدان و شرکایی نیز داشته باشد."

وی به روابط تاریخی دمشق و مسکو اشاره می‎کند و این که با توجه به نزدیکی موضع ایران و روسیه در مذاکرات هسته‎ای و همراهی چین در مقابله با تحریم‎های اقتصادی، باعث تقویت و پشتیبانیِ "محور امید" توسط این دو ابرقدرت جهانی شد.

این جامعه شناس می‎افزاید: "در حقیقت، به نظر می‎رسد آمریکا در تمام حوزه‎های که مرتبط با منابع هیدروکربنی و گاز بود، در انتخاب‎های خود دچار اشتباه شده است که شکست سیاسی برایش به بار آورده است. غربی‎هانیز عملاً تمام راهبرد و سیاست خارجه خود را در اختیار آمریکا قرار داده‎اند."

واشنگتن به دنبال افزایش نتش با مسکو است

از منظر وی، شکست آمریکا در حرکت‎هایش باعث شده آنها به دنبال افزایش تنش با دولت روسیه باشند.

شامی راهکار آمریکا را در این مسیر، تقویت سازمان‎های مردم نهاد مدعی دفاع از حقوق بشر و دادن تریبون به آنها معرفی می‎کند تا در زمان مناسب، برای ایجاد بی‎ثباتی در کشورها مورد استفاده قرار گیرند: "این برنامه‎ای است که سال‎ها زمان می‎برد. در عصر جنگ سرد نیز تجربه شده بود."

"رویدادهایی که در ژوئن 2009 در ایران به بهانه زیر سوال بردن شرایطی که منجر به انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری شد، یکی از موارد فوق است."

وی جنگ 33 روزه و بحران در سوریه را نیز در همین راستا دانسته است که "انقلاب‎های رنگین" با الگو گیری از آنچه در اوکراین رخ داد و علیه روسیه است نیز نمونه دیگری از این جریان است: "روسیه امروزین نمی‎تواند بپذیرد مدل اوکراین تکرار می‎شود. به همین فوراً واکنش نشان می‎دهد. این همان چیزی است که در خاورمیانه هم رخ می‎دهد، به جای این که قرار باشد دموکراسی از طریق انتخابات محقق شود، در خیابان‎ها پیگیری می‎شود. روسیه به دنبال تغییر این شرایط است."

شامی در پایان می‎نویسد: "تنها مسیر ممکن، تقویت محور پکن-بیروت که از مسکو، تهران و دمشق نیز عبور می‎کند، است. برای هر کدام از آنها تقریباً جنبه حیاتی دارد. به قول یک ضرب المثل غربی: "نباید گربه را یک گوشه گیر بیاندازیم، زیرا ممکن است باعث شود تبدیل به یک ببر بشود.". حال اگر بخواهند ببرها را در گوشه گیر بیاندازند چه می‎شود؟ مطمئنم که کسی تمایل ندارد جواب این سوال را بداند."

کد N173831

وبگردی