سفیر پیشین ایران در اوکراین گفت: امکان ارائه طرحی میانجیگرانه از سوی ایران از خلال دپیلماسی منطقهیی برای کنترل بحران و معالجه اوکراین میسر است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اکبر قاسمی، سفیر پیشین ایران در اوکراین در یادداشتی در واکنش به بخشی از مصاحبه سفیر اوکراین در تهران نوشت: در شرایطی که ایران همواره با تمامی دولتهای حاکم بر اوکراین از دوره کراوچوک وکوچما تا دوره یوشچنکو و یاناکویچ بهطور برابر و متوازن، مراودات و همکاریهای متین و دوستانه داشته این که سفیر اوکراین درتهران در گرما گرم رخدادهای سیال و متغیر اوکراین در جستوجوی انتظارات خاصی است، برای ناظران امور قابل درک نیست.
متن این یادداشت بدین شرح است:
صحنه سیاسی اوکراین در 18 فوریه شاهد یک ابر سیلآسا و طوفانی بود و در شرایطی که طرفهای داخلی در روند مصالحهجویانهای در وضعیت تبادل زندانیان و واگذاری مراکز حکومتی بهسر میبرند از سوی بخشی از معترضان موضوع تظاهرات روز سهشنبه 18 فوریه مقابل پارلمان پدیدار شد و در گرماگرم تظاهرات به سمت پارلمان به یکباره درگیری در مقابل مقر حزب مناطق و شعلهورشدن شرارههای آتش به یک جنگ خیابانی تمام عیار با ابعاد و پیامدهای فوقالعاده شکننده بر ساختار سیاسی اوکراین را شکل داد که اشتعال ناگهانی آن در 18 تا 21 فوریه با برجا گذاردن بیش از 80 کشته و 500 مجروح موجبات دگرگونیهای غیرقابل پیشبینی را در ساختارهای حاکمیتی اوکراین فراهم آورد.
بررسی علل و عوامل این رخداد، به ویژه این موضوع که چه عواملی موجب مشتعل شدن ناگهانی و سریع این رخدادها و فروپاشی سریع قواعد به ظاهر سفت و سخت حاکم بر ساختارهای سیاسی اوکراین را تا قبل از این حوادث فراهم کرد، نیاز به بررسی کارشناسی و گردآوری مستندات دقیقتر و متقنتری دارد.
در اینجا در حد حوصله این مبحث به طرح چند سوال بسنده خواهد شد که آیا رخداد مزبور یک برنامه حساب شده برای بروز یک شوک سنگین به منظور فروپاشی حزب حاکم و ساختار سیاسی متعلق به آن بود یا این که یک حرکت از حلقههای طبیعی کنشگران داخلی برای نیل به اهداف خود که از 21 نوامبر مقارن با عقبنشینی ناگهانی دولت اوکراین از تمامی روندهای شکل گرفته شده سه ساله برای پذیرش موافقتنامه اولیه پیوستن به اتحادیه اروپا بود و در نهایت کدام یک از مولفههای واقعی دلایل این فروپاشی را فراهم کرد.
کشف عالمانه شناسههای این رخدادها نیاز به بررسیهای کارشناسی و گذشت زمان برای کشف حقایق امر دارد.
در اینجا آن چه مربوط به گذشته را به گذشته واگذار میکنیم و آن چه برای ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران در یک موقعیت منطقهیی موثر و حائز اهمیت است را در چارچوب منافع ملی و نحوه تعامل با اوکراین و انتخاب اشکال مطلوب تعاملات را برای بحران جستوجو میکنیم. کارشناسان در حال حاضر سه گزینه ذیل را برای تعامل با تحولات اوکراین مطرح میکنند:
الف- رویکرد موازنه مثبت و یا منفی
ب - سکوت و انتظار توام با مرور زمان تا تعیین افقهای رخدادهای جاری
ج - رویکرد دپیلماسی سازنده و فعال با تمامی طرفهای موثر
به دلایل عدیده رویکرد ایران نمیتواند شامل رویکرد موازنه مثبت و منفی و همچنین رویکرد سکوت و انتظار باشد، چرا که در بررسی ماهیت و میزان فایده و ضرر هر کدام از این رویکردها نتیجه آن به جز منفعترسانی یک سویه به طرفهای دیگرعایداتی برای کشور به همراه نداشته و ندارد و اساسا این گونه رویکرد با روح مواضع اصولی ایران نیز فاصله داشته و دارد.
بهترین گزینه برای رویکردهای ایران راهبرد تعامل سازنده و فعال با تحولات اوکراین است. همان رویکردی که نشانهها و خطوط کلی آن در اظهارات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در نشست خبری با وزیر خارجه اسپانیا نیز آشکار شد و در این اظهارات پیامهای اولیه نهفته شده بود که با توصیه به طرفهای خارجی به دخالت نکردن در امور داخلی و واگذاری سرنوشت امور به مردم اوکراین، به درستی به عوامل اصلی تاثیرگذار و چگونگی تعامل درست با بحران صحنه را مطرح کردهاند.
برخی رسانهها با پرداختن به موضوع سوریه و ربط دادن تحولات آن با رخدادهای اوکراین سعی در ایجاد پیوند بین این دو موضوع و نتیجهگیریهای ذهنی شدند که به علت فقدان شناخت دقیق نسبت به تحولات اوکراین به ویژه جنس کاملا متفاوت و تمایز ماهوی تحولات اوکراین با دیگر تحولات در سایر کشورها به طور ناخودآگاه به یک استنتاج غیرمنطقی و غیردقیق رسیدهاند.
قرائت دقیق و متناسب با سوابق و واقعیتهای تحولات اوکراین ما را به چشماندازهای صحیح رهنمون میکند و به بسیاری ازسوالات ما پاسخ میدهد در این میان پرسشهای زیادی مطرح است که سعی میکنیم به اختصار به طرح و پاسخ آنها بپردازیم. مساله اصلی منازعه در داخل اوکراین چیست؟ آیا اکثریت مردم اوکراین بر پیوستن به اتحادیه اروپا اجماع دارند یا نه و آیا موضوع اصلی مردم اوکراین پیوستن به اتحادیه اروپا و یا نپیوستن است و یا مساله رقابت حزب مناطق به عنوان حزب حاکم یاناکویچ و احزاب معارض و یا مساله نحوه مدیریت و سوء مدیریت و یا تاثیر و تاثرات موازنه قوای روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا در ارتباط با دوره انتقالی دولت موقت اوکراین و میزان منافع آنان درحمایت از بحران جاری در صحنه است.
تمامی جناحهای سیاسی در اوکراین بر پیوستن به اتحادیه اروپا به عنوان یک اولویت اجماعی تاکید کرده و بیش از 70 درصد مردم این ایده را امر اجتنابناپذیر و پذیرفته شده قلمداد کرده و میکنند و این امر در تمامی برنامههای دولت یاناکویچ نیز ملحوظ شده و اخیرا یاناکویچ بر این نکته که وی نتوانسته تغییر رویکرد یکباره خود در 21 نوامبر را پس از سه سال کار مداوم برای پیوستن به اتحادیه اروپا و تصویب بیش از 70 لایحه را به درستی برای مردم اوکراین توجیه کند اذعان کرد.
بنابراین موضوع پیوستن به اتحادیه اروپا در اذهان اکثریت مردم اوکراین یک امر پذیرفته شده و غیر قابل جدال بوده است. آن چه در این میان به عنوان موضوعات جانبی موجبات غبارآلود و غیرشفاف شدن تحولات جاری شده در واقع وارد شدن مسایل رقابتی اعم از پیامدهای رویکردهای داخلی و خارجی بوده است که باید در جای خود و به میزان تاثیرگذاری آن به عنوان مولفههای متغیر و غیر پایدار مورد توجه قرارگیرد.
در این میان تحولات 18 فوریه و آثار سنگین آن به ویژه در پرتو کشته شدن 80 نفر از مردم و نیروهای دولتی به سرعت در دگرگونسازی هنجارهای پذیرفته شده یک امر شگفتانگیز بوده که به لحاظ جامعه شناختی و سیاسی هزینههای غیر قابل باوری را برای همه طرفها به همراه داشت و شاید آن چه که امروز اوکراین و جهانیان شاهد آن هستند ناشی از ضعف مدیریت گرداننده صحنه نسبت به این رخدادهاست، زیرا حجم و نوع این رخدادها به گونهای بود که برخی آن را به عنوان شوکه غیرمتعارفی که به یکباره بحران اوکراین را بدون فوت وقت به اتاق مراقبتهای ویژه منتقل و حیات دولت یاناکویچ را از محیط طبییعی تنفس کشیدن ساقط ساخت؛ تا جایی که نسخههای پیچیده شده در قالب تفاهمنامه 21 فوریه با حضور وزیران خارجه آلمان، فرانسه، لهستان و یاناکویچ و معارضان در کییف نیز توان حفظ حیات دولت یاناکویچ را فراهم نکرد و رییسجمهور قانونی کشور را از صحنه سیاسی غایب ساخت؛ امری که دلایل واقعی آن برای همگان به طور محسوسی غیرقابل درک است.
البته در این شرایط که ناگهان یک کشور دچار خلإ قدرت میشود تا جایی که نمایندگان طرفدار حزب حاکم یعنی اکثریت حزب مناطق در پارلمان نیز از رییس جمهور خود تبری جسته و به ائتلاف مقابل میپیوندند سوالات زیادی را آشکار میکند. از اینجا به بعد نقش رهبران جدید در چگونگی تعامل با رقبای گذشته و بهخصوص قدرتهای موثر خارجی و به ویژه میزان تدبیر آنان در تبیین رویکردهای خارجی و داخلی نقشی تعیین کننده در کنش و واکنشهای کشورها و دورنمای ثبات و بیثباتی اوکراین را به همراه خواهد داشت.
اینک ساختار حکومت در نبود رییس جمهوری کشور به ویژه در موقعیتی که یکی از بندهای تفاهمنامه 21 فوریه مربوط به تعدیل قانون اساسی و برگرداندن آن به قبل از دوره 2004 را یاناکویچ امضا نکرده و عملا کشور را با خلإ حقوقی مواجه کرده است و شورای عالی اوکراین -پارلمان اوکراین - برابر تفسیری در نبود ریاست جمهوری، اختیارات ریاست جمهوری را در دوره انتقالی به سرپرست پارلمان منتقل کرد.
در این میان روسیه با درک حساسیت، تحولات داخلی اوکراین و آثار آن بر حوزه ژئوپولیتک خود با اجرای مانور نظامی و با توجیه جلوگیری از آسیب رسیدن به قوم روسیه در کریمه، پایگاههای نظامی در آن منطقه را در فضای مانور نظامی خود در حالیکه نیروهای اوکراین خود را تسلیم میدارند را تصرف میکند. در مقابل اتحادیه اروپا و آمریکا در برابر این تحرکات، در کریمه واکنشهای گستردهای توام با تهدید به تحریم روسیه را نشان دادند.
به نظر نمیرسد تا متقاعد کردن روسیه به دلیل میزان تاثیرگذاریها و ظرفیتهای درهم تنیده خود در شرق، جنوب و منطقه کریمه، تلاطم بحران اوکراین فروکش کرده و بیشتر اظهارات مقامات غربی با اهداف روانی و سیاسی صورت گرفته و عملا نقش واقعی را در ایفای رویکردهای مفید و سازنده، فعلا آلمانها ایفا میکنند.
رویکرد دپیلماسی فعال و سازنده با تمامی طرفهای موثر
تعامل ایران با اوکراین همواره براساس اصول دوستی و روابط عادلانه و متین در دوره های مختلف روابط بین دوکشور به ویژه در دوره 23 ساله گذشته پس از استقلال اوکراین زبانزد عام بوده و برای همگان این موضع روشن و درخشان بوده است و ایران بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی درسال 1991 اولین کشوری در آسیا بود که استقلال اوکراین را به رسمیت شناخت و سفارتخانه خود را در این کشور افتتاح کرد و در تمامی رخدادهای داخلی اوکراین نیز سعی کرده با رعایت اصل عدم دخالت در امور داخلی آن کشور همواره خود را از موضع آثار مداخلههای خارجی نسبت به تحولات اوکراین به دور نگه دارد و اراده مردم اوکراین را در شکل گیری خواستههای خویش، آزاد و محترم شمارد هم اکنون نیز این موضع، کاملا در موضع اخیر وزیر امورخارجه کشورمان به طور شایستهای نمایان شد.
جای تعجب دارد که سفیر اوکراین در تهران با چه انگیزهای درصدد القای پیروی کردن ایران از این و آن و منتسب کردن رویکرد ایران به یک قدرت است. در شرایطی که ایران همواره با تمامی دولتهای حاکم بر اوکراین از دوره کراوچوک وکوچما تادوره یوشچنکو و یاناکویچ بهطور برابر و متوازن، مراودات و همکاریهای متین و دوستانه داشته و همین رویه ادامه داشته و دارد و همواره در این دورهها روابط ایران سرچشمه گرفته از موافقتنامههای دوستی و محبت بین دو کشور و براساس رویههای احترام متقابل و مناسبات روبه جلو استوار بوده و خواهد بود. حال از این که سفیر اوکراین در تهران در گرما گرم رخدادهای سیال و متغیر اوکراین در جستوجوی انتظارات خاصی است، برای ناظران امور قابل درک نیست.
در دوره یاناکویچ نیز با تمامی گروهها و طیفهای اوکراینی روابط دوستانه داشته و گواه این امر سفر فراکسیون اقلیت پارلمان به تهران - تمنکو معاون دوم پارلمان اوکراین از حزب مطبوع تیموشنکو- در سفر دو سال قبل خود به ایران در راس هیات پارلمانی و همچنین سفر گریستنگو از جبهه معارضان یاناکویچ به تهران بود و بسیاری از مصادیق و مستندات دیگر همچون سفر یوشچنکو به تهران و اصفهان در سال 1379 که پایههای همکاری صنایع هوایی بین دوکشور نهادینه شد، همگی نشانگر مواضع اصولی و متین ایران در برقراری روابط با تمامی طیفهای و گروههای صاحب نفوذ در اوکراین بوده است و در دوره یاناکویچ نیز ایران با تمامی گروههای ملی و سیاسی اوکراین شامل حزب مناطق یاناکویچ و حزب باتکیفشینا تیموشنکو و حزب اودار کلیچکو و حزب آزادی تیاگنیبکو و حزب کمونیست سیموننکو روابط متین داشته است.
و اما سخنی با دستگاه دپیلماسی؛ در شرایطی که وزیر امور خارجه ایران در رایزنی با وزیر خارجه وقت اوکراین در مونیخ و در رایزنی با تمامی وزیران خارجه اعزامی به ایران تحولات اوکراین را در راس تبادل نظر و مشورتها قرارداده جا دارد دستگاه دپیلماسی به دلیل پتانسیلهای فراوانی که اوکراین در زمینههای صنعتی، اقتصادی، علمی و فنآوری، کشاورزی و تجاری دارد و میتواند ظرفیتهای فراوانی را فراروی منافع دو کشور بگشاید، با تمرکز و اهمیت ویژهتری تحولات آن به خصوص تا مقطع 5 خرداد سال آینده که دورنمای این کشور از طریق انتخابات زود هنگام روشن خواهد شد کلیه رخدادهای آن منطقه مورد پیگیری و تعقیب قرار گیرد و در پرتو پیوندهای مستحکم ایران در منطقه آسیای میانه و قفقاز و اروپای شرقی و مرکزی، امکان ارائه طرحی میانجیگرانه از سوی ایران از خلال دپیلماسی منطقهیی برای کنترل بحران و معالجه آن میسر است، همانطورکه احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در شرایط بحرانی اوکراین، خود را به سرعت به کییف میرساند تا رایزنیهای و مشورتهای لازم را برای انجام یکسری تحرکات دپیلماتیک سامان بخشی کند. بنابراین به طور طبیعی ظرفیتهای ایران با تمامی طرفهای مربوط این امکان را برای ایفای نقشی فعال و سازنده فراهم میکند.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است