سید مهدی طباطبایی: کنار شعار مرگ بر آمریکا باید برای اقتصاد کشور هم کار کرد

دلیل رفتارهای تندروها را منافع زودرس می دادند و ملاک و معیار تشخیص تندروی را نتایج آن در جامعه می خواند. گفت وگوی کوتاه خبر با این عضو جامعه روحانیت در ادامه می آید:

واژه تندروی دوباره در فضای سیاسی بسیار شنیده می شود. معیار و ملاک شما برای شناخت تندروی چیست؟

به صورت کلی هر کس نقدی به کارش  وجود دارد، اما نباید این انتقاد کردن حالت انتقام به خود بگیرد. وقتی به این حالت رسید، این رفتار تندروی است. به طور مثال، اوائل انقلاب نسبت به اعدام برخی افراد، تندروی شد در حالی که می شد اطلاعات خوبی از آن افراد گرفت. نمونه دیگر حرکت های ناهنجاری بود که برخی در سالهای دهه 60 انجام داده و به جان مردم افتادند که این اقدام تندروها با مذمت امام خمینی همراه شد. یا برخی حوادثی که بر سر زمین های کشاورزی از سوی تندروها انجام شد. در آن سالها خیلی به کشور  ضرر زد.در حالی که تشخیص نمی دادند کارخانه سفارت نیست. بنابراین تندروها به دنبال منفعت زودرس هستند، غافل از اینکه اقدامشان چه نتایجی دارد.

من فکر می کنم هر کس که فکر می کند که تنها زندگی می کند و منافع را تنها می بیند، تندرو است.لذا من در عمر سیاسی ام نه اصولگرا بودم و  نه اصلاح طلب.بلکه به دنبال این بودم ببینم که کدام یک از این اقشار به منافع عمومی کمک کرده اند.

یعنی معتقد هستید که تندروها به منافع عمومی کشور آسیب می زنند و فرقی نمی کند که این افراد در کدام جناح باشند؟

حتما این گونه است.کلا منافع به واسطه تندروری از دست می رود. تاثیر اقدام آنها این است که اجازه نمی دهند جامعه مراحل کامل زیست انسانی و اخلاقی را پشت سر بگذارد. آنها آرامش روانی را از جامعه می گیرند.

از نگاه شما تندروی چه خسارت هایی را در سه دهه گذشته کشور به دنبال داشته است؟

اصولا تندروی در مسائل اجتماع، تبعات شومی برای کشور داشته است. غالب افرادی که تندروی دارند، آلت دست تحریک کنندگانی هستند که آن محرکین غالبا خواسته های زودرسی در مسائل مالی یا پست و مقام دارند. اصولا اشخاصی که فکر دارند همیشه به واسطه فکر کردن آرام می شوند، اما کسی که فکر نمی کند، تندرو است.تندروها غالبا افرادی ناپخته هستند و غالبا خودشان انگیزه ای ندارند و تحت تاثیر دیگران قرار دارند.

فکر می کنید رفتارهای افراطی در ماههای آینده بیشتر شود یا کمتر؟

بالاخره در آینده ممکن است برخی اشکال ها در اجرا پیش بیاید. اما باید بدانیم که همیشه انسانهای راحت طلب در مقابل انسانهای برنامه ریز و سودرسان حالت تقابل دارند.در شرایط حاضر تندروها به واسطه اعتدال از حرکت باز ماندند و در نتیجه برخی انتقادها در واقع انتقام است.

اما هر دو جناح، گروه مقابل را به تندروی محکوم می کند. ملاک تشخیص چیست؟

بله، این هم است که هر دو جناح از تندروی می گویند و  هر کس این اتهام را به طرف مقابل نسبت می دهد. مثلا نسبت به آمریکا شعار می دهیم،ولی اگر مبارزه اقتصادی بکنیم و داخل را اصلاح کنیم و  اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر معظم انقلاب اجرایی شد را بتوانیم عملیاتی کنیم،موفق شده ایم. ولی تندروها می گویند فقط مرگ بر آمریکا بگو! معتقدم به جای داد زدن باید با استکبار مبارزه عملی کرد.

تا زمانی که برخی ساختارهای اقتصادی را اصلاح نکنیم، شعار دادن مشکلی را حل نمی کند.در کنار شعار مرگ بر آمریکا باید برای اقتصاد کشور هم کار کرد.وقتی در اقتصاد کشور پیشرفت کردیم، خود به خود آمریکا کنار می رود . ولی تندرو چون از دلیل و منطق بیزار هستند، این حرفها را قبول نمی کنند. به طور کلی از اول انقلاب هر جا به شعار پرداختیم از شعور باز ماندیم.

این نکته را هم بگویم که کسانی که انقلابیون اصیل را از رهبری و انقلاب جدا شده می بیند، اینها دچار خود شیفتگی شده اند و تندروی می کنند.

/212 27