آفتاب

حاجی: تحول در آموزش و پرورش باید در محتوا و شیوه های آموزشی باشد

حاجی: تحول در آموزش و پرورش باید در محتوا و شیوه های آموزشی باشد

تهران - ایرنا - وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات در ادامه گفت و گو تفصیلی خود با خبرنگار سیاسی ایرنا تاکید کرد که تحول در آموزش و پرورش باید در محتوا و شیوه های آموزشی صورت گیرد.

«مرتضی حاجی» در این گفت و گو به بیان دیدگاه خود درباره تغییر نظام آموزشی، تعطیلی مدارس در روزهای پنج شنبه و تدریس به زبان مادری پرداخت.

وی تاکید کرد: با این ایده که در مدرسه زبان های محلی آموزش داده شود، موافقم که البته این به معنی کنار گذاشتن کتاب فارسی و تدریس زبان فارسی به کودکان نیست.

مشروح این بخش از گفت و گو را در زیر می خوانید:



** ایرنا: نظر شما به عنوان وزیر اسبق آموزش و پرورش درباره تعطیلی پنج شنبه های مدارس چیست؟ می گویند این اقدام بر مبنای سند تحول در آموزش و پرورش انجام شده است؟

++ تعطیلی پنج شنبه ها از منظر کادر آموزشی و معلمان بخصوص معلمان ابتدایی بسیار ضروری است و از گذشته دور این تقاضا را داشته اند. اما هنوز آموزش و پرورش به دلیل محدودیت در ساختمان ها، تعداد قابل توجهی مدرسه دو نوبته دارد، پس با این شرایط اضافه کردن یک روز هفته به تعطیلات یعنی خارج کردن یک ششم ساختمان ها از سرویس دهی و این کار درستی نیست.

از سوی دیگر، در شرایط امروز جامعه و آپارتمان نشینی مردم که محدودیت های زیادی برای بچه ها از نظر بازی های پر تحرک ایجاد می کند، ناگزیر لازم است دانش آموزان ساعات بیشتری را در مدرسه بگذرانند و برای این کار باید محیط مدرسه را دوست داشتنی کرد تا دانش آموز ساعات بیشتری با رغبت در مدرسه بماند.

یعنی اگر حتی تمام مدارس ما یک شیفته شد، هم بهتر است بعد از ظهرها دانش آموز داوطلبانه و با علاقه مندی در مدرسه بماند. بنابراین تعطیلی به معنی دور کردن دانش آموز از مدرسه بسیار بد بوده و اثر منفی دارد و چون برای فضای آموزشی ما کمبود بیشتری ایجاد می کند، بدتر هم هست.

برای کمک به معلمان هم می توان به گونه ای برنامه ریزی کرد که هفته ای یک روز تعطیلی داشته باشند تا به کارهای عقب مانده شان برسند، بدون آنکه پنج شنبه ها تعطیل باشد.

راهکار آقای فانی که گفته پنج شنبه مدرسه ها باز باشد و به فعالیت های فوق برنامه اشتغال داشته باشند، فکر خوبی است و این مشکل را تعدیل می کند.



** ایرنا: ارزیابی شما از تغییر سیستم آموزشی و اجرای شیوه 6 - 3 - 3 چیست؟ گفته شده که این مورد هم از سند تحول در آموزش و پرورش استنباط شده است؟

++ تحول در آموزش و پرورش تحول و اصلاح در محتوا و شیوه های آموزشی است نه تغییراتی از این نوع که اگر هم تاثیری داشته باشند، اندک است.

در زمان انجام مطالعات و تدوین سند بحث های زیادی راجه به ساعت شروع و خاتمه کار مدارس، تقسیم کردن تعطیلات سالانه مدارس به سه بخش زمستانی، نوروز و تابستانی به نحوی که مجموع این تعطیلات کمتر از سه ماه باشد و فاصله زمانی عدم حضور دانش آموزان در مدرسه خیلی طولانی نشود، انجام شد، که به قرار اطلاع در جمع بندی نهایی نیامده است.

اینکه از کجای مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده اند برای من مشخص نیست، اشکالات ثابت شده به دوره راهنمایی تحصیلی که آن را حذف کرده اند نیز گزارش نشده است و دلایل نقضی که استدلال مربوط به زمان تاسیس این دوره را باطل کند نیز ارایه نگردیده است.

چون در دوره راهنمایی، دانش آموز به سنی می رسد که تغییرات جسمی و روحی در آنها ایجاد می شود، نه آنقدر که بچه هستند که در دوره دبستان بمانند و نه آنقدر بزرگ شده اند که دبیرستانی به حساب بیایند، دوره ای ویژه و بسیار حساس است که مسیر آینده زندگی را مشخص می کند و به همین دلیل مشاوران متخصص در این مدارس وجود داشت تا آنها را به درستی در مسیر آینده خود هدایت شوند.

حال، به هم ریختن دوره ای با این خصوصیت که مجریان را وادار کند تا اعلام نمایند سال ششم ابتدایی و اول دبیرستان را در ساختمان های جدا از دبستان آموزش می دهند چه ضرورت و فایده ای داشته است والله اعلم.

البته باید تکلیف دوره پیش دانشگاهی مشخص می شد و اضافه شدن آن به دوره متوسطه کار منطقی بود و در دوره بنده نیز این مطرح بود که دوره پیش دانشگاهی با هدف های تعریف شده فاصله گرفته و باید به دوره دبیرستان اضافه شود.



** ایرنا: به نظر شما تغییرات در نظام آموزشی باید به چه نحوی باشد؟

++ به نظر من بیشتر باید پیش دبستانی را تقویت کرد، زیرا سن آموزش در دنیا پایین آمده است. تقویت پیش دبستانی ها آن هم در ایران که اقوام مختلف با خرده فرهنگ های متفاوت و با لهجه ها و گویش های مختلف زندگی می کنند، ضروری است، چون بچه ها در ورود به دبستان شرایط یکسانی ندارند.

بچه ای که در تهران است با بچه ای که در مرز زندگی می کند، هنگام ورود به مدرسه شرایط یکسانی ندارند.

ضمن اینکه میزان آشنایی بچه هایی که برای مثال در مناطق آذری زبان زندگی می کند، با کلمات فارسی به اندازه بچه های تهران نیست، لذا به یک دوره پیش دبستان برای هم سطح کردن بچه ها برای ورود به مدارس نیاز داریم.

در دوره اصلاحات در وزارت آموزش و پرورش پیش دبستانی رسمیت پیدا کرد ولی چون دولت بودجه کافی نداشت قرار شد والدین هزینه آن را تامین کنند، اما در مناطقی که دایر کردن این دوره ها بنا به ضرورتی که عرض کردم لازم بود، دولت هزینه آن را تقبل می کرد.

به نظر من اهتمام بیشتر باید به سمت دوره پیش دبستان، تعمیق و توسعه آموزش ها و حذف دوره پیش دانشگاهی و اضافه شدن آن به دوره متوسطه معطوف می شد و بقیه سیستم آموزشی ایرادی نداشت.

به نظر من که تغییرات ایجاد شده برای تحقق بهتر اهداف تعلیم و تربیتی، کمک قابل توجهی نمی کند و اگر آثار منفی نداشته باشد، آثار مثبت چندانی را هم نباید انتظار داشت.

ضمن این که باید گفت ساختمان مدارس کشور بر اساس سیستم آموزشی 5- 3-4 طراحی شده بودند و تغییر این ساختمان ها هزینه های زیادی را بر دوش آموزش و پرورش می گذارد.



** ایرنا: سند تحول در آموزش و پرورش در زمان وزارت شما کلید خورد. هدف آن چه بود؟

++ هدف اصلی تبیین جایگاه اصلی آموزش و پرورش در نظام مدیریتی کشور، جلب و جذب همکاری بیشتر سازمان ها برای تحقق اهداف آموزش و پرورش و ثبات و آرامش بیشتر در این مجموعه و راهبردهای آموزشی و تربیتی بود.

اینکه آیا آموزش و پرورش جایی است که همیشه دستش دراز باشد یا هر کس تریبون داشت نظر شخصی اش را دیکته کند و ایراد بگیرد و توان تعهد تخصصی معلمان و کارشناسان را تخطئه کند و عملکردش را زیر سوال ببرد، مشکل مهمی است و این سند رسالتی داشت که با اجماعی که ایجاد می کند، لااقل چند سالی ثبات را در این مجموعه فراهم کند.

به این سبب قرار بر این شد یک سند ملی تعریف شود تا اهداف شفاف تر شود و روش های آموزشی مورد بازنگری و جایگاه نظام آموزش و پرورش در نظام تصمیم گیری و مدیریتی کشور مشخص شود و کسانی که جایی در این نظام آموزشی ندارند این قدر دخالت نکنند.

وقتی مقدمات این سند به دولت وقت ارایه شد، دولت تصویب کرد که سازمان مدیریت و برنامه ریزی به عنوان یک نهاد فرابخشی آن را تدوین کند، آنها پس از چند ماه اعلام کردند که از عهده این سازمان ساخته نیست و لذا تدوین آن به وزارت آموزش و پرورش محول شد.

قرار بود این سند پس از تدوین در وزارت آموزش و پرورش در دولت یا حتی مجلس به تصویب برسد، لذا کارهای مقدماتی آن انجام و شورای راهبردی آن تشکیل شد که افرادی چون مرحوم دکتر حسن حبیبی نیز در کنار چهره های مطرح دانشگاهی و آموزشی در آن عضویت داشتند.

هرچند کارهای مقدماتی و خطوط اصلی سند ترسیم شد، ولی چون کار گسترده ای بود در چند ماه مانده از دولت اصلاحات به نتیجه نرسید و به دولت بعد منتقل شد؛ اما وزیر اول دولت نهم این سند را قبول نداشت و آن را کنار گذاشت و لابد چون مال دوره طاغوت بود!!! آن را رها کرد.

زمانی که آقای علی احمدی وزیر آموزش و پرورش شد، جلسه ای با دست اندرکاران سند گذاشت و خوشبختانه در دوره وی تدوین سند ادامه یافت.

البته عمر مدیریت وی زیاد نبود و سند به دوره وزارت آقای حاجی بابایی رسید و دچار تغییراتی شد و از مسیری که در آن تعریف شده بود، خارج شد و از آن چیزهایی چون تعطیلی پنج شنبه ها و تغییر سیستم آموزشی برداشت کردند.



** ایرنا: ایده مبنی بر تدریس به زبان مادری در مناطق مختلف امکان پذیر است؟

++ قانون اساسی می گوید که کتاب ها و منابع آموزشی باید به زبان فارسی باشد، اما آموزش زبان های بومی و قومی برای دسترسی به تولیدات فرهنگی که به این زبان ها است، مجاز است.

من با این ایده که در مدرسه زبان های محلی آموزش داده شود، موافقم که البته این به معنی کنار گذاشتن کتاب فارسی و تدریس به زبان فارسی نیست و اصل بر تدریس به زبان فارسی است.

همه باید با زبان فرهنگ محلی خود آشنا باشند و آشنایی باید از طریق یک سازمان رسمی به دست بیاید، والا اشتباه یاد می گیرد و ممکن است به مراکز غیر قابل اعتماد مراجعه کند که این بدتر است.

اگر گویش ها و زبان های مختلف را نادیده بگیریم، بخش عظیمی از ذخایر فرهنگی گذشته خود را حذف کرده ایم که اصلا درست نیست.

بچه ها لری، کردی، عربی، آذری و گیلکی و .... را باید یاد بگیرند. به نظر من آموزش زبان های محلی از انگلیسی واجب تر است، بخصوص آنکه انگلیسی آنقدر یاد نمی دهیم که وقتی دانش آموز فارغ التحصیل شد، بتواند از آن استفاده کند اما اگر زبان محلی خود را یاد بگیرد، می تواند با پیشینیه فرهنگی خود ارتباط برقرار کند، لذا اصل موضوع آموزش زبان های محلی در مدارس بسیار خوب است.

سیام**2025**1535
کد N148267

وبگردی