آفتاب
بررسی روزنامه های ایران/پنجشنبه 17 بهمن 1392

مسوولیت پذیری روحانی

مسوولیت پذیری روحانی

تهران-ایرنا-عذرخواهی رییس جمهوری اسلامی ایران از مردم به دلیل مشکلات بوجود آمده در جریان توزیع سبد کالا، بازتاب گسترده ای در محافل رسانه ای داشت و بسیاری از تحلیلگران از آن به عنوان مسوولیت پذیری روحانی یاد کردند.

این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز پنجشنبه هفدهم بهمن ماه 1392 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.



***مسوولیت پذیری روحانی

«حسن روحانی» رییس جمهوری شب گذشته در شبکه ی یک سیما حاضر شد و درباره ی مسایل مختلف کشور با مردم گفت و گو کرد. اما یک بخش از سخنان روحانی بیش از همه مورد توجه روزنامه ها قرار گرفت و آن هم عذرخواهی وی از مردم به دلیل مشکلات به وجود آمده بر سر نحوه ی توزیع سبد کالا بود.

در این ارتباط برخی از روزنامه ها یادداشت هایی را منتشر کردند که در آن افزون بر استقبال از رفتار رییس جمهوری، آن را کم سابقه و ناشی از مسوولیت پذیری وی دانستند.

«اقدام قابل ستایش» عنوان یادداشت روزنامه ی «اعتماد» به قلم «جواد دلیری» سردبیر این روزنامه بود. در بخشی از این مطلب آمده است: نشست دیشب رییس جمهوری دو ویژگی مهم داشت؛ «شفافیت» در بیان وضعیت کشور و نیز «امید» او به آینده. اما مهم تر از هر چیز اتفاقی بود که کمتر در کشور رخ داده است. او به صراحت از مردم عذرخواهی کرد.

نویسنده ضمن موثر دانستن اقدام رییس جمهوری نوشت: این چنین می توان امیدوار بود که این فرهنگ بین مسوولان و سیاستمداران ما تکرار و به یک فرهنگ تبدیل شود و دیگر کسی تقصیر مشکلی را بر گردن دیگری نیندازد. این عذرخواهی ستودنی است.

روزنامه ی «ایران» هم در مطلبی با عنوان « روحانی و آزمون راستگویی» به قلم «امیرعلی حیدری» با اشاره به عذرخواهی روحانی از مردم، نوشت: بی گمان چنین حرکتی از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور آن هم در صدا و سیما، امری بی سابقه است. اقدام روحانی یک سنت شکنی در رسانه ای بود که شهروندان آن را به «تریبون توجیه گر» می شناسند و بدعتی خجسته در صحنه سیاست ایران که «فرافکنی و فرار از مسوولیت» عادت ثانوی مدیرانش بوده است. نه آرشیو رسانه ملی چنین حرکتی را به یاد می آورد و نه حافظه مردم ایران که بعد از اشتباهات بزرگ، در حسرت و انتظار یک پوزش از سوی مسئولان امور می مانند.

در ادامه ی این یادداشت آمده است: اتفاق دیشب تلویزیون، ای بسا مخالفان خام اندیش دولت را در خلسه ای چند ساعته فرو برد که امتیازی تازه به چنگ آورده اند اما سهم آنها از این رویداد جز یک تیتر و چند خط نوشته بیش نخواهد بود. در عوض آنچه نصیب منتخب مردم شده، فضیلتی به نام جلب اعتماد مردم به دولتی است که گواهی روشن برای راستگویی خویش اقامه کرده است. اکنون شهروند ایرانی می تواند امیدوار باشد دولت اعتدال برخلاف سنت سلف خویش قصد فریفتن جامعه را ندارد و بنای کهن پنهانکاری اهل سیاست در عصر جدید فرو ریخته است.



***ضرغامی و تاخیر در پخش زنده ی سخنان رییس جمهوری

حاشیه های به وجود آمده بر سر نحوه ی پخش گفت و گوی شب گذشته ی رییس جمهوری با مردم از شبکه ی یک سیما، در روزنامه های امروز بازتاب متفاوتی داشت.

بیشتر روزنامه ها به تصریح یا به تلویح، مسوولیت تاخیر در پخش زنده ی سخنان روحانی را متوجه «عزت الله ضرغامی» رییس سازمان صدا و سیما کردند و آن را ناشی از شرط گذاری وی در نحوه ی اجرای این برنامه دانستند. در این میان یکی از روزنامه ها با دفاع از عملکرد صدا و سیما، تیم رسانه ای رییس جمهوری را مقصر دانست.

روزنامه ی اعتماد در گزارش خود در این ارتباط در گفت و گو با «محمدرضا صادق» مشاور رسانه ای رییس جمهوری دلیل تاخیر در پخش سخنان روحانی را از وی جویا شد و نوشت: آن طور که صادق به «اعتماد» گفت ماجرا بر سر انتخاب مجری بوده است و ایراد صدا و سیما به یکی از مجریان به نام خانم سونیا پوریامین بوده و گفته که می خواهد مجری را خودش انتخاب کند. یکی دیگر از مشاوران روحانی هم در تکمیل دلایل این تاخیر به ما گفت که با تصاویر منتخب دولت هم مشکل داشته است.

روزنامه ی «شرق» هم در گزارش خود با عنوان «پشت صحنه تاخیر پخش زنده» به نقل از منابع خبری غیررسمی نوشت: ضرغامی رییس صدا و سیما چند شرط برای پخش برنامه تلویزیونی روحانی قرار داد؛ نخست حضور مجری و نشست پرسش و پاسخ و شرط دیگر آغاز سخنرانی رییس جمهوری با مردم پس از اتمام برنامه «شب آفتابی» که میزبان آن «حداد عادل» در «شبکه پنج» سیما بود و کش و قوس همین شروط، تاخیر پخش گفت و گوی زنده را رقم زد.

روزنامه ی «شرق» سرمقاله ی خود را با عنوان «رسانه ملی و تکرار اشتباهات» که به قلم «محمد هاشمی رفسنجانی» رییس پیشین سازمان صدا و سیما نوشته شد، به این موضوع اختصاص داد و در آن به نقد عملکرد این سازمان بویژه در شب گذشته پرداخت.

نویسنده ی این یادداشت با اشاره به اینکه عرف یا توافق میان رییس جمهوری و نمایندگان رسانه ای او با مسوولان رسانه ی ملی همواره تعیین کننده رویه پخش چنین برنامه هایی بوده است، نوشت: سنگ اندازی در مسیر توافق با رییس جمهور در زمینه گزینه مطلوب وی برای اجرای برنامه، زیبنده رسانه ای در ابعاد «ملی» نیست زیرا رییس جمهوری، نماینده تمامی ایرانیان است و باید به نظر او درباره انتخاب مجری، احترام گذاشت.

هاشمی در ادامه نوشت: متاسفانه از زمان استقرار دولت «تدبیر و امید»، مشی رسانه ملی در باره ی عملکرد تحسین برانگیز و کارنامه قابل دفاع رییس جمهوری و دولت، اندکی دور از انصاف است. این واقعیت هنگامی ملموس تر می شود که رویکرد صدا وسیما به دولت یازدهم را با نگاه رسانه ملی به دولت پیشین، مقایسه کنیم. در حال حاضر، برخی بخش های خبری و برنامه های خاص و میزگرد ها، اغلب جهت گیری تخریبی در قبال دولت دارند اما مسوولان صدا و سیما از این نکته غافلند که اگر چنین تبلیغاتی می توانست بر افکار عمومی تاثیر گذارد، مردم در 24 خرداد نباید به روحانی رای می دادند.

در همین حال روزنامه ی «جام جم» وابسته به صدا و سیما در مطلبی با عنوان « چرا مصاحبه روحانی با تاخیر پخش شد؟» روایتی متفاوت از این موضوع ارایه کرد و مسوولیت اصلی این تاخیر را متوجه دولت کرد.

جام جم نوشت: روز قبل از مصاحبه رئیس جمهور، آقای روحانی نژاد به عنوان مجری از سوی دفتر رئیس جمهور انتخاب و به صداوسیما اعلام می شود. صداوسیما نیز موافقت خود را اعلام می دارد. اما دقایقی قبل از آغاز مصاحبه مسئولان صداوسیما مطلع می شوند دفتر رئیس جمهور به شکل مستقلی و بدون هماهنگی و اعلام اقدام به دعوت از مجری دیگری کرده اند (خانم پوریامین) که این امر با اعتراض صداوسیما و با تاکید بر ضرورت هماهنگی مواجه می گردد. طولانی شدن گفت وگوهای فیمابین عملا به تاخیر در مصاحبه انجامیده و در نهایت با پذیرش صداوسیما مصاحبه آغاز می گردد.



***نگاهی فرهنگی به سبد کالا

طی روزهای گذشته، موضوع سبد کالا به یکی از بحث برانگیزترین مسایل در محافل رسانه ای تبدیل و نظرهای مختلفی در این ارتباط بیان شد. بر این اساس بیشتر مطالبی که در حمایت یا نقد این طرح و نحوه ی اجرای آن منتشر شد، با محوریت عملکرد دولت در این زمینه بود. امروز اما برخی روزنامه ها به این موضوع از دریچه ی فرهنگی و اجتماعی نگریستند و به آسیب شناسی برخی رفتارها در جامعه پرداختند.

«چرا ما اینگونه شده ایم» عنوان یادداشتی در این ارتباط در روزنامه ی «قانون» بود. «جعفر گلابی» نویسنده ی این مطلب با اشاره به نوع برخورد برخی افراد و اقشار با رایگان شدن یک روزه سینماها و تهیه سبد کالایی دولت، از ضرورت بررسی همه جانبه ی این رفتارها از سوی جامعه شناسان، مردم شناسان و روان شناسان و به دور از انگیزه های سیاسی گفت و نوشت: موضوع بسیار فراتر از اشکالات اجرایی است ودر بهترین صورت می توان درنظر گرفت که حتی اگر با تمهیداتی از تشکیل صف های طولانی و ازدحام مردم جلوگیری می شد اصل زمینه وذهنیت روانی مردم در مواجهه با چنین مسائلی وجود دارد حالا اینجا خود را نشان ندهد در جای دیگری خود را نشان داده و خواهد داد.

نویسنده در ادامه نوشت: همه ما در صدها مورد در پستوی ماجراهای اینچنینی به کرات همین روحیه هجوم برای رسیدن به هر کالای رایگان را دیده ایم و تفاوت چندانی در نوع برخورد عالم و عامی و جاهل ودانا و فقیر و غنی مشاهده نمی شود . مدیری که از هفته ها پیش منشی مخصوص خود را روی تهیه بلیت جشنواره فیلم فجر متمرکز می کند، صاحب نفوذی که مرتبا ومجانا و از طریق سهمیه به حج وعتبات مشرف می شود، استاد دانشگاهی که بدون توجیه کارشناسانه با دیدن این مقام و آن مقام سفر مطالعاتی خارجی برای خود تهیه می کند و ... در واقع رفتاری شدیدتر وناهنجار تر از آن بنده خدایی داریم که از روی نیاز در تهیه یک کیسه برنج سرما و ازدحام و صف را به جان می خرد .اگر همه ما بی تعارف کم و بیش اینچنین هستیم باید در پی ریشه ها باشیم واز تحدید منفعت طلبانه این رفتارهای عوام،پرهیز نماییم .اگر این شد تازه سوال های واقعی تری بروز می کند ،ما چرا اینچنینیم؟

روزنامه ی «مردم سالاری» نیز در یادداشتی با عنوان «نگاهی دیگر به صف های دراز این روزها» به قلم «مهدی مال میر» نوشت: آیا مشکل تنها بر سر سیاست های دولتی است که در چرخه تکراربرخی سیاست های ناکارآمد گذشته گرفتار آمده یا برخی از ما مردم نیز در بسیاری از اوقات به تعبیر شاعر، فضل و بزرگواری را در هنگامه سختی از یاد برده ایم؟! در یک نگاه کلی به نظر می رسد مشکل فقط از سیاست های شتاب زده دولتی نیست و شماری از ما نیز در رقم خوردن این دست صحنه های دلشکن وغرورکش بی تقصیر نیستیم! این که برخی صحنه های رنج آور اخیر را به نیاز مالی و احتیاج برخاسته از شرایط ویژه کنونی نسبت می دهند تنها به گوشه ای از این تابلوی نازیبا چشم دوخته اند و هزار نکته باریک تر از مو را نادیده می گیرند!تنها کافی است یک بار دیگر به عکس های هجوم آورندگان به سالن های سینما بنگریم تا دریابیم همه آنها نیازمند نان شب ودر تنگی معیشت نبوده اند! دست کم لباس ها و وجناتشان خبر از چیز دیگری می دهد!! آنچه در ماجراهای اخیر بی هیچ تعارفی نظر گیر است درجه نامطلوب «grace» در میان برخی از ما ایرانیان است که در فارسی کلمه «وقار» را برابرآن نهاده اند! وقار به واقع، رفتاری است که انسان وجامعه در برابر سختی وفشار در پیش می گیرد.



***ضرورت تحول در دانشگاه ها

سخنان چند روز پیش رییس جمهوری در نقد بی تحرکی دانشگاه ها و ضرورت تحول در آنها، بهانه ای شد تا یادداشت هایی در این ارتباط در روزنامه های امروز به چاپ برسد. برخی از ضرورت تحقق نگاه و اهداف دولت یازدهم در زمینه ی دانشگاه ها گفتند و بر استقلال دانشگاه ها تاکید کردند و برخی دیگر خوانشی انتقادی از سخنان روحانی درباره ی دانشگاه ها داشتند.

«دانشگاه؛ عقل نقاد جامعه» یادداشت «هادی خانیکی» استاد دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در روزنامه ی «ایران» بود که در آن به الزام ها و بایسته های دانشگاه فعال و پویا پرداخت.

در بخشی از این یادداشت آمده است: در نقد رئیس دولت به شرایط محیطی دانشگاه و در نتیجه فضا و فرهنگ حاکم بر آموزش و پژوهش، حرف اصلی، زبان آوری نهاد دانشگاه و صراحت و شجاعت «سقراط وار» دانشگاهیان در بیان حقیقت و واقعیت ها بود. از نظر روحانی دانشگاه باید فضای «امن» باشد نه «امنیتی» و «آرام» باشد نه «خاموش». دانشگاه باید «مؤثر در خلق ثروت و قدرت» باشد، نه مقهور «سیاست زدگی و انحصارگری». دانشگاهی که رئیس دولت خواستار نقش آفرینی آن شد، دانشگاهی است برخوردار از «آزادی» و «استقلال آکادمیک» که قدرت تعامل و همراهی با جهان و نقد محیط سیاسی و اجتماعی در باره ی خویش را دارد. به این اعتبار روحانی در پی دانشگاه زنده و زبان آور است که توانایی فهم و حل مسأله را دارد. این تعاریف و تعابیر، دانشگاه را در موقعیت «عقل نقاد» جامعه قرار می دهد که می تواند تفکر انتقادی، زبان عقلانی و رفتار اخلاقی را در جامعه پیش برد.

خانیکی در ادامه نوشت: مباحث و مسائل مطرح شده در سخن رئیس جمهوری در باره ی دانشگاه را باید به مثابه فصول جدیدی در ضرورت گفت وگوی انتقادی میان سه گروه «معلم، محقق و روشنفکر» با «دولت، حکومت و سیاست ورزان» در نظر گرفت.

«غلامعباس توسلی» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران هم یادداشتی را به عنوان«مگر روحانی چه گفت» در روزنامه ی آرمان نوشت که در بخشی از آن آمده است: رئیس جمهور در اظهارات خود دانشگاهیان و نخبگان جامعه را به یاری طلبید؛ حال آنکه برخی از نمایندگان مجلس با سوءتعبیر و برداشت های سیاسی سعی کردند اظهارات رئیس جمهور را سیاسی جلوه داده و از طریق برداشت های جناحی خود ایشان و دولت تدبیر و امید را تحت فشار قراردهند. در جواب این مدعیان باید گفت در همه جای دنیا این دانشگاهیان و نخبگان هستند که پیشتاز محسوب می شوند و دولت ها در کشورهای توسعه یافته برای یافتن راه حل دست به دامان نخبگان دانشگاهی می شوند. اکنون که کشور به واسطه بی تدبیری های 8سال گذشته دچار مشکلاتی شده است؛ رئیس جمهور دست به دامان تحصیلکردگان و انسان های ممتاز جامعه شده است تا بتواند بخشی از آلام مردم ایران در سال های اخیر را بکاهد؛ آلامی که به واسطه بی تدبیری و بی توجهی به توصیه کارشناسان و دانشگاهیان بر مردم وارد شد.

روزنامه ی «رسالت» در مطلبی با عنوان «جواب نقد را با نقد بدهید» نگاهی انتقادآمیز به سخنان روحانی درباره ی دانشگاه ها و ارتباط آن با گفت و گوهای ژنو داشت و از قول «عماد افروغ» استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس و نماینده ی پیشین مجلس نوشت: صبحت های ایشان (روحانی) در مورد دانشگاه و فراجناحی بودن آن از محورهای بسیار ضروری جامعه علمی ما است اما دقیقا وقتی که پای صحبت از مذاکرات ژنو به میان آمد این بحث را عنوان کرد که بی سوادها از جای خاصی تغذیه می شوند. این مواجهه خوبی نیست و نشان می دهد هنوز مفهوم و تفاوت نقد و جایگاه نقد را نمی دانیم.

رسالت به نقل از افروغ ادامه داد: جواب نقد را باید با نقد بدهیم. کم سواد خواندن منتقد جواب نقد نیست و رئیس جمهور باید در این زمینه سعه صدر بیشتری از خود نشان دهد. به زعم «افروغ»،بین مقدمه و موخره صحبت های رئیس جمهور هماهنگی وجود نداشت و برغم صحبت های خوبی که ابتدا رئیس جمهور داشتند، نتایج خوبی گرفته نشد و آن مقدمات در واقع برای یک هدف دیگری چیده شده بود. شعارهای این دولت مغایر با رفتارها و اعمالش است. رئیس جمهور از طرفی شعار فراجناحی سر می دهد اما ما وزیر فراجناحی در دانشگاه نمی بینیم. اگر وزارتخانه ای قرار است فراجناحی باشد باید فراجناحی هم اداره شود و این طور نباید باشد که ما شعار دهیم اما طور دیگری عمل کنیم.



*** همدان قربانی طرح های مطالعه نشده

روزنامه ی «تهران امروز» در گزارشی ویژه با عنوان «برج ها؛ بلای جان بافت سنتی همدان» به بررسی این موضوع پرداخت و نوشت: همدان شهر دود و دم نیست، یک شهر تاریخی است. این شهر برای ماشین ها ساخته نشده پس ترافیک بر دوش آن سنگینی می کند. همدان بیشتر از آنکه به پل نیاز داشته باشد محتاج حفظ بافت تاریخی و مذهبی خود است. آپارتمان های بلند و بی هویت با تاریخ این شهر هماهنگ نیست و مانند وصله ناجور می ماند. اما انگار مسئولان چشم به روی یک هویت سه هزار و پانصد ساله بسته اند و نمی خواهند این همه بی تدبیری را ببینند و بفهمند. منافع مادی سازندگان برج های بلند بر منافع شهر ترجیح داده شده بدون اینکه همین سازندگان متوجه باشند که منافع مادی خود را مدیون خاک این شهر هستند.

به نوشته ی تهران امروز مدیرکل سازمان میراث فرهنگی در مراسم رونمایی از تندیس جشنواره زمستانه از بلندمرتبه سازی ها در همدان انتقاد کرد و آن را تهدیدی برای بافت سنتی شهر دانست. در حالی که فردی که از تندیس جشنواره رونمایی کرد سازنده برج زاگرس در همدان است. حال این سوال مطرح است که مسئول این همه بلندمرتبه سازی کیست که هر مسئولی آن را بر دوش دیگری می اندازد و از پاسخ دادن فرار می کند؟

این روزنامه از قول «محسن محرمی» کارشناس ارشد خدمات شهری نوشت:مصوبه افزایش ارتفاع و طبقات در تمامی نقاط شهر در کمیسیون طرح تفصیلی (ماده پنج) با هدف رشد ساخت وساز و کاهش قیمت مسکن انجام گرفت که به دلیل نداشتن مبنای مطالعاتی و تصمیمات لحظه ای و احساسی باعث افزایش ناگهانی قیمت زمین شد که با توجه به اهمیت سهم قیمت زمین در مسکن ما شاهد رشد و تورم بی سابقه در قیمت مسکن هستیم.

به گفته ی این کارشناس این روزها علاوه بر قیمت مسکن عوارض و نتایج مخرب دیگر مانند تخریب بافت واجد ارزش و تاریخی شهر را شاهدیم. بافتی که هویت و ارزش کهن شهر تاریخی است با سرعتی زیاد تبدیل به آپارتمان های ناهمگون و بی هویت می شود. آیا صرفا نوسازی درمان شهر است؟ دستگاه های دولتی مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که پرچمد ار حمایت از این بافت و معماری است نقش خود را چگونه می بیند؟



*گروه پژوهش های خبری

پژوهش**2054**1459
کد N107335

وبگردی