آفتاب

عراق و بحران ناامنی داخلی

عراق و بحران ناامنی داخلی

تهران-ایرنا- تلاش گروه های تندرو برای سرنگونی دولت مالکی و بی کفایت جلوه دادن وی در تامین امنیت، بالا بردن هزینه های حمایت از سوریه و خیز برداشتن برای کارزار انتخاباتی پیش رو باعث شده است این گروه ها وضعیت کنونی را بهترین شرایط برای اقدام ضد دولت عراق بدانند.

خبرگزاری «الجزیره» در گزارشی در دوازدهم بهمن ماه به نقل از «سازمان ملل متحد» نوشت که در ماه گذشته در پی ناآرامی ها در عراق 733 نفر کشته و 1229 نفر دیگر نیز زخمی شده اند.

گزارش گزارشگر سازمان ملل در عراق نشان می دهد که در ماه گذشته 618 غیر نظامی و 115 نظامی ارتش عراق کشته شده اند. استان بغداد با 297 کشته و 585 زخمی بیشترین تلفات را داشته است.

گزارش سازمان ملل از کشته های ماه گذشته در عراق شامل کشته ها در درگیری های استان «الانبار» نمی شود. از آنجا که نمی توان آمار دقیقی از شمار کشته ها و این که به کدام طرف درگیری تعلق دارند، به دست آورد، سازمان ملل نتواسته آمار کشته های استان انبار را در شمار کشته های ماه گذشته عراق بیاورد.

چنین آمارهایی بیانگر گسترش بیش از پیش ناامنی و بی ثباتی در عراق است. با نگاهی به حال و روز عراق در ماه های گذشته، می توان گفت که ناامنی و بی ثباتی در این کشور هر روز بیشتر می شود و مردم شاهد کشته شدن شمار بیشتری از هم وطنان خود هستند.

**امنیت پیش شرط توسعه

----------------------

همگان می دانند که پایه رشد و پیشرفت هر کشوری در سایه آرامشی است که در لوای وجود امینت ایجاد شده است. هیچ کشوری نمی تواند به رشد و توسعه دست یابد مگر اینکه از امنیت کافی برخوردار باشد. وجود امنیت پیش شرط هرگونه حرکت به سمت توسعه است و اگر از زاویه دید «مزلو»یی (روانشناس انسان گرای آمریکایی) نیز به مساله نگاه کنیم، هر انسانی پس از تامین نیازهای فیزیولوژیکش (مثل نیاز به آب و غذا)، نیاز به تامین امنیت جانی دارد و تا زمانی که شخصی نتواند این نیاز اولیه خود را برآورده سازد نمی تواند به رشد کامل شخصیتی دست یابد. چنین شخصی همیشه درگیر حاشیه های تحمیل شده از محیط اطرف خود است که پاسخ گویی فوری وی را می طلبد. بر این اساس است که گفته می شود پیشرفت هر شخصی ( و در سطحی وسیع تر، هر کشوری) به طی کردن آسان و کامل مرحله های اولیه رشد نیاز دارد.

کشورها نیز از این مقوله بر کنار نیستند. تا زمانی که یک کشور درگیر بحران های پنج گانه مشروعیت، هویت، توزیع، نفوذ و مشارکت باشد نمی تواند در مسیر توسعه گام بردارد. اگر هم بر حسب شرایطی چنین کشوری در مسیر توسعه گام بردارد، توسعه ای دستوری و شکننده خواهد داشت که هر لحظه ممکن است با وقفه روبرو شود.

وجود هر یک از بحران های پنچ گانه بالا می تواند ناامنی سیاسی و اجتماعی را موجب شود و مسیر رشد و توسعه را ناهموار سازد.

**عراق در حسرت تامین امنیت

---------------------------

حال و روز امروز عراق به کودکی می ماند که در تامین نیازهای اولیه خود وامانده و این مانع رشد وی شده است. عراق که پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور می رفت تا روی ثبات را به خود ببیند، با دامن زدن به دسته بندی های قومی توسط برخی کشورهای همسایه و گروه های تندرو در این کشور، اکنون شاهد خشونت های هر روزه و بمب گذاری های خونین است.

پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال 1390 و رخداد خیزش های مردمی در جهان عرب، عراق دستخوش ناآرامی های فرقه ای شد که از زمان سرنگونی صدام حسین در سال 1382 به عنوان آتش زیر خاکستر عمل می کرد. به دلیل اینکه شیعیان در عراق اکثریت را در اختیار دارند و به دلیل اینکه در حکومتی مردم سالار این گروه توانستند قدرت را در دست گیرند، با نارضایتی و خشم برخی گروه های داخلی و برخی کشورهای عربی منطقه روبرو شدند.

بارها تلاش گروه های مخالف دولت عراق برای به پایین کشاندن شیعیان از قدرت با شکست روبرو شد. خیزش القاعده در سال های پس از سرنگونی صدام و ایجاد بی ثباتی و ناامنی در استان های انبار و «نینوا» و «صلاح الدین» نیز در آخر با هماهنگی عشایر این مناطق در چارچوب طرح موسوم به « شورای بیداری» به شکست انجامید و این گروه نتوانست به خواسته های خود دست یابد.

اما خلاء ایجاد شده پس از خیزش های عربی و سرایت آن به سوریه باعث شد فضای عمل مناسبی برای برخی کشورهای همسایه و گروه های تندرو ایجاد شود. نقشه دامن زدن به بحران در سوریه و تلاش برای سرنگونی دولت «بشار اسد» در چنین چارچوبی کلید خورد.

در این پیوند، خیزش های مدنی که در آغاز به نشانه اعتراض به برخی سیاست های دولت اسد در برخی شهرهای سوریه رخ داد، با کمک برخی کشورها به جنگی داخلی و بحرانی همه گیر تبدیل شد.

اکنون سوریه به بهشتی برای گروه های تندرو تبدیل شده است. اوضاع ناآرام این کشور به مثابه آهن ربایی تندروها را از کشورهای مختلف به خود جذب می کند. در ماه های گذشته شاهد سرریز این نیروها در کشورهای همسایه سوریه هستیم. عراق در زمان حاضر بزرگ ترین قربانی ناآرامی ها در سوریه است.

**انتشار ویروس تندروی از سوریه به عراق

-----------------------------------

ناکامی گروه های تندرو و کشورهای حامی آن ها در دستیابی به اهداف شان در سوریه باعث شده آن ها دست به انتشار بحران به محیط پیرامونی این کشور بزنند؛ امری که هم حیطه عمل آن ها را بزرگتر می کند، هم رویارویی با آن ها را دشوارتر می سازد.

تلاش ها برای انتشار بحران از سوریه به عراق به 2شکل صورت گرفته است: حمله نیروهای وابسته به گروه موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» به استان انبار و در دست گرفتن کنترل 2 شهر «فلوجه» و «رمادی» در این استان، بمب گذاری و عملیات انتحاری در مناطق مختلف عراق.

تلاش برای سرنگونی دولت مالکی و بی کفایت جلوه دادن آن در تامین امنیت، بالا بردن هزینه های حمایت از سوریه و خیز برداشتن برای کارزار انتخاباتی پیش رو باعث شده است گروه های تندرو وضعیت کنونی را بهترین شرایط برای اقدام علیه دولت عراق بدانند و سعی کنند از وضعیت بوجود آمده بیشترین استفاده را ببرند.

تلاش های بین المللی برای پایان خشونت ها در سوریه و برگزاری نشست ژنو2 در هفته گذشته نیز می تواند عاملی باشد بر تلاش مضاعف گروه های تندرو برای بالا بردن هزینه های دوستان منطقه ای دولت بشار اسد.

برخی گروه های سیاسی داخلی نیز سعی دارند از فرصت بوجود آمده بیشترین استفاده را ببرند و فشارها بر دولت مالکی را افزایش دهند. نزدیک شدن به انتخابات مجلس نیز بهانه لازم برای اقدام این گروه ها را بوجود آورده است.

اما باید گفت آنچه جنگ قدرت گروه های سیاسی و تندرو با حمایت برخی کشورهای منطقه برای عراق به ارمغان آورده، ناامنی مزمن و ریخته شدن خون مردم بی گناه است. مسلم است که در چنین فضایی مردم عراق نمی توانند در مسیر توسعه گام بردارند و خرابی های ناشی از حمله آمریکا به کشورشان را جبران کنند. به نظر می رسد که گروه های تندرو و پشتیبانان منطقه ای آن ها نیز همین را می خواهند و می توان گفت که تاکنون به هدف خود دست یافته اند.

از مهدی جوکار- گروه تحقیق و تفسیر خبر

پژوهش**م.ج**1358
کد N97399

وبگردی