آفتاب

فاجعه مصری

فاجعه مصری

ایسنا نوشت:

"وزیر امور خارجه آمریکا در نشست داووس زمانی طولانی را به صحبت درباره ایران اختصاص داد و پس از آن مفصلا درباره سوریه صحبت کرد و صحبت‌های زیادی را نیز در خصوص مساله اسرائیل و فلسطین ایراد کرد اما در کمال شگفتی هیچ چیزی درباره مصر نگفت!"

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، راجر کوهن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز درباره رویکرد آمریکا درباره مصر می‌نویسد:

«این که جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، مصر را از قلم بیاندازد بسیار چشمگیر است. مصر که میزبان یک چهارم از همه اعراب است و تکیه گاه بهار عربی محسوب می‌شود، در وضعیتی فاجعه بار قرار دارد. میدان التحریر که نماد امید جوانان و تغییرات ضد دیکتاتوری در سه سال پیش در مصر بود، اکنون میزبان مصری‌هایی است که به یک قهرمان ارتش که کبکبه و دبدبه یک فرعون جدید را دارد و می‌خواهد "تروریست‌های اخوان المسلمین" را از بین ببرد، معترضند.

با این وجود، جان کری سخنرانی‌اش را صرف رد آنچه که افسانه قطع ارتباط آمریکا با خاورمیانه خواند به این مفهوم که آمریکای خسته از جنگ در حال عقب نشینی از خاورمیانه است، اختصاص داد.

جان کری درباره کشوری که همپیمان آمریکا و دریافت کننده 3 / 1 میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا در سال است، ساکت ماند در حالی که اکنون این کشور امروز نماد نابودی امیدهای آمریکا برای یک خاورمیانه برخوردار از نظم دموکراتیک فراگیر و همراه با مدارا است.

این سکوت خود گویای حقیقت بود. دولت اوباما در ارتباط با مصر سعی کرده است در هر جایی همواره خود را هماهنگ کند و ابتدا برای مدت کوتاهی از حسنی مبارک حمایت کرد، پس از آن جانب سقوط وی را گرفت و بعد به سختی تلاش کرد تا روابط ثمربخشی با اخوان المسلمین و رئیس جمهوری منتخب آن یعنی محمد مرسی داشته باشد و سپس از کودتای نظامی که شش ماه پیش باعث حذف مرسی شد حمایت کرده بدون آنکه آن را کودتا بنامد و در نهایت نیز در ماه اوت گذشته از زبان جان کری اعلام کرد که ارتش مصر به ریاست عبدالفتاح السیسی در حال "بازیابی" دموکراسی است.

این "بازیابی" در حقیقت از طریق سرکوب شدید اخوان المسلمین که در 25 دسامبر یک سازمان تروریستی اعلام شد و همچنین سرکوب هرکسی که تسلیم عبدالفتاح السیسی نمی‌شده، انجام پذیرفت. نظم جدید بی‌رحمانه السیسی بالغ بر هزار کشته برجای گذاشته است.

این بازیابی همچنین شامل تصویب سریع یک قانون اساسی تدوین شده از جانب یک کمیته 50 نفری است که تنها شامل دو نماینده از احزاب اسلام گرا بود؛ فرآیندی که در باطن خود بازتاب مشکلاتی بود که فرآیند تدوین قانون اساسی تحت تسلط اسلام‌گرایان متعلق به مرسی ایجاد کرد. قانون اساسی مصر در ماه جاری میلادی حائز 1 / 98 درصد از آراء شد. این آمار یک آمار تخیلی بود که یادآور انتخابات‌های عراق در زمان صدام بود. در حقیقت این 1 / 98 درصد از میان 6 / 38 درصد از مصری‌هایی برآورد شده که در همه پرسی رای دادند. اغلب مصری‌ها نظیر اخوان المسلمین یا مرعوب شده بودند و یا نظیر جوانان نسل توییتر که انقلاب التحریر را رقم زدند مایوس بودند و یا همه چیز برای آن‌ها بی‌اهمیت بود.

مصر واضح‌ترین تصویر قطع ارتباط آمریکا با خاورمیانه است که جان کری سعی در رد آن دارد. دلارهای چند میلیاردی عربستان و امارات که در حمایت از السیسی استفاده شدند بسیار گویاتر از یک میلیارد دلار ناچیز آمریکا و یا آموزش دادن به افسران مصری از جانب آمریکا و یا اظهار حمایت آمریکا از یک مصر برخوردار از حقوق برابر همه شهروندان، صرف نظر از تمایلات نژادی، مذهبی، سیاسی و جنسیتی آن‌ها است.

آمریکا در حالی نظاره گر و مردد است که مهمترین جامعه عربی، انقلاب خود را در مقابل هم نشینی بی‌روح و آشنای ارتش و اسلام‌گرایانی که اکنون از نظر حامیان السیسی همگی تروریست هستند، از دست داد.

آشوب در مصر یک شکست راهبردی مهم برای آمریکا است همچون خط قرمزهایی که درباره سوریه چندان قرمز نبودند. این رخدادها پیام عقب نشینی آمریکا را به همراه دارند. اکنون دیگر اجتناب ناپذیر است که السیسی برای ریاست جمهوری کاندید شده و با آماری تخیلی پیروز شود. اگر هم وی کاندید نشود هر کسی که کاندید شود چیزی بیش از دست نشانده وی نخواهد بود.

دیوید کرک پاتریک، همکار من در قاهره کل وضعیت را در یک جمله جالب و تاسف بار توصیف می‌کند: "هزاران مصری سومین سالگرد انقلابشان علیه حکومت استبدادی را روز شنبه با برپایی تجمعی در حمایت از رهبر ارتشی که نخستین رئیس جمهوری منتخب کشور را سرنگون کرد، جشن گرفتند!"

محمد سلطان، یک آمریکایی 26 ساله فارغ التحصیل دانشگاه دولتی اوهایو که اصالت مصری دارد و پدرش متعلق به اخوان المسلمین است، خودش در ماه اوت در قاهره بازداشت شده و یکی از قربانیان این رهبر نظامی است.

وی در نامه‌ای تکان دهنده به باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا که اخیرا توسط خانواده‌اش منتشر شد می‌نویسد که در یک سلول زیرزمینی شلوغ به سر می‌برد که برای معالجه جراحت گلوله توسط یک پزشکی که هم سلولی‌اش بوده با انبر و بدون بی هوشی جراحی می‌شود.

وی در نامه خود می‌گوید: امیدوار است امروز روزی باشد که آمریکایی بودن مهم باشد و مقامات مصر گزینه‌ای بجز رفتار انسانی با من نداشته باشند.

سلطان نیز همچون بسیاری از مردم مصر که می‌خواهند به سوی یک جامعه بازتر حرکت کنند نه اینکه تبدیل به یکی از زندانیان سیاسی بی‌شمار شوند انتظار می‌کشد. من اوایل ماه ژانویه در قاهره بودم. در نزدیکی هرم بزرگ مصر حتی یک توریست غربی نیز وجود نداشت. من از سر دلسوزی به دلیل آنکه صاحبان شترها کاسبی‌شان کساد بود کمی شترسواری کردم. صنعت گردشگری مصر که زمانی تکیه گاه اصلی مصر بود اکنون فلج شده است و این بازتاب وضعیت این کشور بزرگ است.

افراد زیادی را می‌توان مقصر دانست از جمله اوباما، مُرسی بداقبال، اخوان المسلمین قدرت طلب و ارتش اقتدار گرای مصر اما فراتر از همه این‌ها من لیبرال‌های مصر را نیز که برای سقوط حسنی مبارک جنگیدند اما به دموکراسی فرصت ندادند مقصر می‌دانم.»

5252

کد N92359

وبگردی