آفتاب
حضور روحانی در نشست داووس در گفت و گو با نماینده ی ایران در سازمان جهانی تجارت

امیدبخش: حضور روحانی در داووس می تواند پیام انتخابات ایران را به جهانیان منتقل کند

امیدبخش: حضور روحانی در داووس می تواند پیام انتخابات ایران را به جهانیان منتقل کند

تهران-ایرنا-ˈاسفندیار امیدبخشˈ مدیرکل دفتر نمایندگی ایران در فرایند الحاق به سازمان جهانی تجارت (WTO) در گفت و گو با ایرنا، حضور روحانی در نشست مجمع جهانی اقتصاد را با توجه به موفقیت های دولت وی در عرصه ی سیاست خارجی و مهار تحریم ها، حضوری پیروزمند دانست که می تواند پیام انتخابات ایران را به جهانیان اعلام کند.

ˈحسن روحانیˈ رییس جمهوری کشورمان روز چهارشنبه دوم بهمن برای شرکت در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس، عازم این کشور شد؛ این نخستین سفر اروپایی روحانی از زمان انتخابش به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران است.

نشست مجمع جهانی اقتصاد به عنوان مهمترین گردهمایی اقتصادی غیررسمی در جهان است که هر سال میزبان شمار زیادی از رهبران سیاسی کشورهای مختلف، نخبگان اقتصادی و تجاری جهان، مدیران شرکت های اقتصادی بزرگ و کارشناسان و دانشمندان علم اقتصاد است.

شعار و محور اصلی امسال نشست مجمع جهانی اقتصاد ˈشکل دهی مجدد جهان: پیامدها برای جامعه، سیاست و تجارتˈ تعیین شده است.

رییس جمهوری ایران نیز قرار است در این نشست در برنامه سخنرانی ویژه ای که با نام ˈایران در جهانˈ برای وی تدارک دیده شده است، به تشریح سیاست ها و جهت گیری های کلان جمهوری اسلامی ایران در عرصه ی بین المللی بپردازد.

حضور روحانی در نشست مجمع جهانی اقتصاد را می توان در راستای تلفیق و هماهنگ ساختن رویکرد تعامل سازنده با جهان و اهداف اقتصادی دولت تدبیر و امید دانست.

گروه پژوهش های خبری ایرنا برای تحلیل و بررسی سفر روحانی به داووس سوییس، به گفت و گو با دکتر اسفندیار امیدبخش مدیرکل دفتر نمایندگی تجاری ایران در فرایند مذاکرات الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت (WTO) نشست و نظر وی را در این ارتباط جویا شد.

امیدبخش در ارتباط با اهمیت حضور روحانی در نشست امسال مجمع جهانی اقتصاد گفت: حضور جناب آقای دکتر روحانی رییس جمهوری محبوب کشورمان در این نشست نیز از این زاویه قابل تحلیل است که وی در حال حاضر یک شخصیت جهانی به حساب می آید و با توجه به انتخابات صورت گرفته در ایران و رای بالایی که احراز کرده است و همچنین نقش ایشان به ویژه در سیاست خارجی و تنظیم مناسبات ایران با کشورهای مختلف بویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، حضور وی خیلی تعیین کننده است و در واقع بعد از مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این نشست فرصتی است که روحانی پیام انتخابات ایران را در بین سردمداران جهانی منتقل کند؛ به ویژه از منظر سیاست های اقتصاد خارجی کشورمان و در چارچوب مباحثی که در سیاست خارجی دولت دنبال می شود.

وی با اشاره به شعار نشست امسال مبنی بر شکل دهی مجدد به جهان به ظرفیت های بالای گفتمان سیاست خارجی ایران در این ارتباط اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی در این مناسبات جدید، با توجه به سیاست هایی که به تازگی دنبال کرده است و همچنین نتایج منفی که برخی از کشورها در خاورمیانه داشته اند، جایگاه بهتر و برجسته تری را کسب خواهد کرد و از این رو در این شکل دهی مجدد، ایران هم می تواند جایگاه مناسب تری را برای خود بدست آورد و چه بسا که آقای روحانی با استفاده از همین شعار، بتواند پیام انقلاب و ایران را برای تاثیرگذاری در این شکل دهی مطرح کنند.

امیدبخش افزود: حضور روحانی در نشست داووس به عنوان بالاترین مقام رسمی، این پیام را به جهان منتقل می کند که ما می خواهیم با جهان تعامل سازنده و موثری داشته باشیم، همچنانکه بر این امر در سند چشم انداز و در برنامه های آقای روحانی و دولت تدبیر و امید تاکید شده است.

با این وجود وی گفت: این درست نیست که موضوع پیوستن ایران به اقتصاد جهانی را منحصر به این حضور بکنیم؛ چرا که این امر منوط به آغاز فرایند مذاکرات الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت است.

مدیرکل دفتر نمایندگی ایران در فرایند مذاکرات سازمان جهانی تجارت، اصلی ترین و راهبردی ترین نیاز اقتصادی کشور را الحاق به این سازمان دانست و تاکید کرد که اگر به دنبال توسعه ی اقتصادی و صنعتی در کشور هستیم نمی توانیم بدون ارتباط همه جانبه با اقتصاد جهانی، این هدف را محقق کنیم.

امیدبخش با بیان اینکه الحاق به سازمان جهانی تجارت نه تنها برای ایران بلکه برای تمام کشورهای جهان، طی کردن یک مسیر بسیار سخت، پیچیده و طولانی است، تصریح کرد: مانع اصلی در برابر الحاق ایران به این سازمان، مخالفت آمریکا است.

وی بر ضرورت پیگیری سیاست تعامل سازنده و گفت و گو محور ایران در عرصه ی بین المللی تاکید کرد و گفت: در حال حاضر مهمترین اولویت، رفع تحریم ها علیه کشورمان است؛ پس از آن می توانیم به فکر پیوستن به اقتصاد جهانی باشیم.



در ادامه متن کامل گفت و گوی ایرنا با اسفندیار امیدبخش آمده است.

***ایرنا: جناب آقای امیدبخش همانطور که مستحضرید، حسن روحانی رییس جمهوری کشورمان برای شرکت در نشست مجمع جهانی اقتصاد به سوییس سفر کرده اند. در واقع این نخستین سفر روحانی به اروپا پس از انتخاب وی به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران است. به طور کلی اهمیت حضور روحانی در این نشست را چگونه ارزیابی می کنید؟

**امیدبخش: همان طور که می دانید مجمع جهانی اقتصاد که با عنوان داووس شهرت دارد، یکی از مهمترین گردهمایی های سالیانه در جهان است که به طور معمول اندیشمندان، دانشگاهیان و همچنین اصحاب کسب و کارهای بزرگ و شرکت های صنعتی در آن شرکت می کنند. این مجمع همانند سایر سازمان های بین المللی همچون سازمان جهانی تجارت یا صندوق بین المللی پول، یک سازمان بین المللی به حساب نمی آید و بدین ترتیب، مصوبه ها و قطعنامه های آن بر اعضای حاضر در آن، لازم الاجرا نیست؛ ولی با توجه به اینکه شرکت کنندگان سالیانه ی این مجمع، تصمیم سازان بزرگ جهانی در حوزه های تجارت و سرمایه گذاری، دانشگاه ها، سیاست و تدوین مسایل سیاسی و بین المللی هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. حضور جناب آقای دکتر روحانی رییس جمهوری محبوب کشورمان در این نشست نیز از این زاویه قابل تحلیل است که وی در حال حاضر یک شخصیت جهانی به حساب می آید و با توجه به انتخابات صورت گرفته در ایران و رای بالایی که احراز کرده است و همچنین نقش ایشان به ویژه در سیاست خارجی و تنظیم مناسبات ایران با کشورهای مختلف بویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، حضور وی خیلی تعیین کننده است و در واقع بعد از مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این نشست فرصتی است که روحانی پیام انتخابات ایران را در بین سردمداران جهانی منتقل کند؛ به ویژه از منظر سیاست های اقتصاد خارجی کشورمان و در چارچوب مباحثی که در سیاست خارجی دولت دنبال می شود. اما تنها به این مورد نمی توان بسنده کرد و صرف حضور، یک سوی قضیه است و پیامدهای پس از حضور نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.



***ایرنا: به نکته ی مهم پیامدهای حضور ایران در این نشست اشاره کردید؛ همانطور که می دانید نشست داووس که یکی از مهمترین نشست های اقتصادی جهان به حساب می آید، هرساله به بررسی پیشرفت های اقتصادی کشورها، مهمترین مباحث سیاسی سال، پیشرفت های تکنولوژیک جهان و همچنین مباحث مرتبط به آینده می پردازد، پیامدهای این حضور را برای مردم کشورمان چگونه ارزیابی می کنید؟

**امیدبخش: ببینید این موضوع در چارچوب سیاست خارجی که ایران در حال حاضر دنبال می کند، قابل تحلیل است و با توجه به توافقی که به تازگی برای اجرایی شدن توافق ژنو حاصل شده است، در واقع حضور روحانی از یک منظر، حضور انسانی پیروزمند است که با توجه به تلاش مستمر تیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این مدت کوتاه، وی می تواند با سربلندی و افتخار از مواضع سیاست خارجی جمهوری اسلامی دفاع کند و به ویژه بحث اقتصاد را که از اولویت بالایی در کشورمان برخوردار است و در دولت تدبیر و امید هم همواره مورد توجه بوده است، به طور جدی در این نشست مطرح کند و به تعبیری می توان گفت یک چهره ی جدید و بسیار برجسته از کشورمان را به جهانیان نشان دهد. همچنین قرار گرفتن این مجمع به عنوان تریبونی در اختیار ایشان، با توجه به گستردگی مخاطبان و پیامدهایی که دارد، دستاورد مهمی است؛ به ویژه اینکه بحث تحریم ها مطرح بوده و توافق ژنو صورت گرفته است و این حضور از همزمانی خوبی با این رویدادها برخوردار است؛ به منظور اینکه ایران بتواند دستاوردهایی که در این چند ماهه در حوزه سیاست خارجی داشته است، در قالب منافع اقتصادی خود دنبال کند.



***ایرنا: شعار امسال این نشستˈ شکل دهی مجدد جهان؛ پیامدها برای جامعه، سیاست و تجارتˈ است. دلیل انتخاب این شعار توسط مجمع جهانی اقتصاد را چه می دانید؟ آیا حضور روحانی با این شعار نشست مرتبط است؟

**امیدبخش: البته من از دلایل برگزارکنندگان این نشست برای انتخاب این شعار آگاه نیستم اما به عنوان کسی که مسایل جهانی را دنبال می کنم باید بگویم که وضعیت جهان به ویژه در منطقه ما، وضعیت خوبی نیست؛ در حوزه ی خاورمیانه بی ثباتی سیاسی بیش از هر وقت دیگری دامن کشورهای منطقه را گرفته و این امر پیامدهایی برای مردم، سیاستگذاران و همچنین حوزه های کسب و کار داشته است. اثر منفی تحولاتی که برای مثال در سوریه، مصر، عراق، لبنان و حتی در ترکیه جریان دارد، عقب بردن فرآیند توسعه ی اقتصادی این کشورها خواهد بود و بنابراین یکی از مواردی که دست کم در این نشست باید مورد توجه قرار گیرد، بحث حاکم کردن نظمی جدید، دست کم در خاورمیانه است؛ این بحث شکل دهی مجدد جهان ((RESHAPING به این معنا است که شکل فعلی جهان، مورد تایید نیست و منافع کشورها را تامین نمی کند، پس نیاز و ضرورت در این است که شکل جدیدی به مناسبات جهانی و بین المللی داده شود که البته این امر باسرعت هم ایجاد نخواهد شد، چون که روابط بین الملل برای تغییر ساختارهای قدرت سازوکارهایی دارد اما دست کم قابل پیش بینی است که در سال آینده یا سال های پیش رو، توزیع و ساختار قدرت در منطقه تغییر کند و حُسن آن هم این است که جمهوری اسلامی در این مناسبات جدید، با توجه به سیاست هایی که به تازگی دنبال کرده است و همچنین نتایج منفی که برخی از کشورها در خاورمیانه داشته اند، جایگاه بهتر و برجسته تری را کسب خواهد کرد و از این رو در این شکل دهی مجدد، ایران هم می تواند جایگاه مناسب تری را برای خود بدست آورد و چه بسا که آقای روحانی با استفاده از همین شعار، بتواند پیام انقلاب و ایران را برای تاثیرگذاری در این شکل دهی مطرح کنند.



***ایرنا: با آغاز اجرایی شدن توافق نامه هسته ای میان ایران و 1+5 موسوم به برنامه ی ˈاقدام مشترکˈ، به نظر می رسد اقتصاد ایران روند بازگشت به اقتصاد جهانی را از سر خواهد گرفت و نشانه های بهبود اوضاع اقتصادی نیز در کشور قابل لمس است. آیا می توان این نشست را فرصتی برای اعلام بازگشت رسمی ایران به اقتصاد جهانی در نظر گرفت؟

**امیدبخش: خیر، این طور نیست؛ چون این بحث متفاوتی است. این موارد در واقع یکسری نشانه هایی است که ایران تمایل خود را برای دنبال کردن این مسیر به جهانیان نشان داده است؛ ولی اینکه ما با اقتصاد جهانی چطور تعامل کنیم و چگونه بخواهیم از نیروهای اقتصاد جهانی در فرآیند توسعه ی کشور استفاده کنیم به تمهیدات بسیار گسترده تری نیاز دارد ولی دست کم می توانیم بگوییم که نشست داووس و حضور بالاترین مقام رسمی دولت در این نشست، این پیام را به جهان منتقل می کند که ما می خواهیم با جهان تعامل سازنده و موثری داشته باشیم، همچنانکه بر این امر در سند چشم انداز و در برنامه های آقای روحانی و دولت تدبیر و امید تاکید شده است؛ اما اینکه بخواهیم پیوستن به اقتصاد جهانی را منحصر به این حضور بکنیم، این بحث درستی نیست.



***ایرنا: اهمیت سیاست تعامل سازنده با جهان را در گسترش مناسبات اقتصادی ایران با جهان چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اقتصاد ایران در آینده با بهره گیری از این رویکرد می تواند در پیوستن به سازمان جهانی تجارت امیدوار باشد؟

**امیدبخش: به اعتقاد من رویکرد اعلامی دولت تدبیر و امید مبنی بر تعامل سازنده با جهان که منطبق بر سند چشم انداز کشور نیز است، تنها راه پیش روی ایران است؛ به این معنی که اگر یک استراتژیست بخواهد در مورد آینده ی کشور تحلیل کند و نظر دهد، هیچ الگو و مدل دیگری برای برطرف کردن موانع توسعه ی کشور وجود ندارد و تنها از طریق تعامل سازنده با اقتصاد جهانی است که این امر میسر است. به هرحال ما در هشت سال گذشته بیشتر رویکرد درون گرایانه را دنبال کردیم؛ اگرچه در دهه ی 60 هم این رویکرد دنبال شده بود و به هرحال محدودیت های خود را نشان داده بود و این مسیری که از سال 80، یعنی دولت دوم آقای خاتمی برای تعامل با اقتصاد جهانی دنبال شده بود، مسیر درستی بود و کسانی که هم اکنون دولت را در دست دارند، به ویژه استراتژیست های اقتصادی دولت، باید این مسیر را دوباره احیا کنند. همان طور که اشاره کردم در این ارتباط کشورهای دیگری را نیز مشاهده می کنیم که در تعامل با اقتصاد جهانی، به چه دستاوردهایی رسیده اند و به طور طبیعی ایران هم نباید با توجه به امکانات خود، چه از لحاظ نیروی انسانی، منابع و چه از لحاظ زیرساخت، از این قافله عقب بماند. در واقع هم اکنون جای ایران در اقتصاد جهانی خالی است و این بحث مفصلی است که چگونگی بهره گیری از نیروهای اقتصاد جهانی در فضای توسعه ی اقتصاد ملی نام دارد و اشاره ی شما به بحث سازمان جهانی تجارت از همین منظر قابل تحلیل است؛ به این معنا که در واقع مذاکرات الحاق ایران به این سازمان هم، یک آزمون تاریخی بزرگ پیش روی کشور ما است و ایران اکنون، بزرگترین اقتصاد خارج از سازمان جهانی تجارت در دنیا است؛ یعنی هم اکنون اقتصادی به بزرگی ایران نداریم که عضو سازمان جهانی تجارت نباشد و لذا این مسیری است که پیش روی ما است و تجربه ی تاریخی باارزشی است که اگر هم خواهان تدوین چگونگی تعامل با اقتصاد جهانی باشیم، باید روی مذاکرات الحاق به این سازمان متمرکز شویم.

اگر اکنون از ما یا اقتصاددانان حوزه ی بین الملل کشورمان بپرسند که ایران چه برنامه ای برای این تعامل دارد، هیچ برنامه ای مهم تر و راهبردی تر از مذاکرات الحاق به این سازمان نیست؛ زیرا جایگاه ایران در آینده ی تجارت جهانی را ترسیم خواهد کرد. از این رو من توصیه و پیشنهادم به ویژه به همکاران محترم در وزارت امور خارجه این است که دیپلماسی اقتصادی کشور را که به اعتقاد من اکنون کشور فاقد آن است، بر اساس ضرورت های مذاکرات الحاق به سازمان جهانی تجارت تدوین کنند. به هر حال دیپلماسی اقتصادی یعنی چگونگی رفتار خارجی دولت برای بهره گیری از منابع و منافع اقتصاد جهانی؛ ما متاسفانه در این زمینه در کشور از تجربه ی کمی بهره مند هستیم و به یک تعبیری مذاکرات فعلی صورت گرفته ایران و غرب، در تئوری های روابط بین الملل، در حوزه ی سخت (Hard politics) قرار دارد و ما باید از این مرحله مذاکرات سخت بگذریم و وارد حوزه سیاست های نرم(Soft politics) شویم که این حوزه ی سیاست های نرم، زمینه ی ظهور مذاکرات اقتصادی است و به طور طبیعی زمانی که مذاکرات هسته ای با توافقی جامع به پایان برسد، مرحله ی بعدی برای تعامل با جهان چیزی جز مذاکرات اقتصادی نخواهد بود و برای این مذاکرات نیز نیازمند تدوین یک راهبرد و دیپلماسی اقتصادی هستیم که متاسفانه کشور در شرایط فعلی فاقد آن است و اشاره داشتم که دوستان محترم در وزارت امور خارجه باید به طور جدی به این مساله بپردازند و این اقدام است که به تعبیری توسعه آفرین و توسعه زا است؛ چون که ما با این نیت و هدف مذاکره انجام خواهیم داد.



***ایرنا: با توجه به اینکه شما سال ها است که در جایگاه ریاست دفترنمایندگی تام الاختیار تجاری ایران برای پیوستن به سازمان جهانی تجارت نشسته اید، مهمترین موانع پیوستن ایران به این سازمان را چه می دانید؟ آیا حضور در نشست های بااهمیت اقتصادی جهان و تعامل با کشورهای مختلف، پیوستن ایران به این سازمان را تسهیل می کند؟

**امیدبخش: الحاق به سازمان جهانی تجارت نه تنها برای ایران بلکه برای تمام کشورهای جهان، طی کردن یک مسیر بسیار سخت، پیچیده و طولانی است و اقداماتی باید صورت بگیرد تا عضویت ایران احراز شود؛ ولی مهمترین مشکل فعلی جمهوری اسلامی که منحصر به این دوره هم نیست و از سال 1375 که درخواست عضویت به این سازمان را مطرح کردیم، وجود داشته است و به ویژه در این هشت سال تقویت شد، مشکل سیاسی و مخالفت آمریکا برای شکل گیری اجماع در این سازمان برای تشکیل گروه کاری ایران است؛ چون برای آغاز مذاکرات، گروهی در این سازمان تشکیل می شود که از اعضا و شرکای اصلی تجاری ایران در جهان شکل می گیرد و این گروه با ما مذاکره خواهد کرد و برای تشکیل این گروه کاری، یک مصوبه در شورای عمومی سازمان لازم است و زمانی این مصوبه بدست می آید که هیچ عضوی مخالف عضویت ایران نباشد و اجماع عمومی برقرار باشد؛ ولی در این مورد، متاسفانه دولت آمریکا از تشکیل این گروه به دلایلی که همه می دانیم جلوگیری کرده است و به طور طبیعی در شرایط تحریم رسیدن به این اجماع به مراتب سخت تر است و یکی از محورهایی که دیپلمات های ما می توانند در مذاکراتی که با 1+5 یا با هر جریان دیگری دارند، بحث رفع این مانع سیاسی را مطرح کنند.

من امید دارم که دست کم در سال آینده، زمینه ای فراهم شود که ما بتوانیم شاهد تعیین رییس گروه کاری ایران و شکل گیری آن و همچنین آغاز مذاکرات الحاق باشیم و از نظر دفتر نمایندگی تجاری ایران که مسوولیت آن با من است، آمادگی فنی و مذاکراتی به صورت کامل وجود دارد و این خود یک ظرفیت اداری و فنی بالایی می طلبد که خوشبختانه در بیش از بیست سالی که از تاسیس این دفتر می گذرد، این ظرفیت در کشور فراهم و در دفتر نمایندگی تام الاختیار تجاری جمهوری اسلامی متراکم شده است و این توانمندی وجود دارد؛ اما اکنون منتظر هستیم تا ببینیم مذاکره کنندگان ما در حوزه ی سیاسی چه اقداماتی را صورت می دهند که زمینه برای ورود به مذاکرات فنی و تخصصی الحاق ایران به سازمان فراهم شود که می توانم بگویم این مذاکرات، سخت ترین و پیچیده ترین مذاکراتی است که پیش روی ایران قرار دارد و متاسفانه از کمبود دیپلمات های آگاه و آشنا نسبت به این مساله رنج می بریم؛ زیرا این بحث، موضوعی سیاسی و تنها دیپلماتیک نیست و 90 درصد بحث ها، فنی و تخصصی است. ما اکنون چیزی بیش از 100 عنوان موضوع برای مذاکره با سازمان جهانی تجارت داریم که کار بسیار سنگین و پرحجمی را می طلبد و پیامد این الحاق این خواهد بود که جدی ترین مسیر تعامل با اقتصاد جهانی برای ایران گشوده خواهد شد و اگر این اتفاق رخ ندهد و نتوانیم وارد این فرآیند شویم، به طور کلی چیزی به عنوان تعامل با اقتصاد جهانی برای ایران معنا پیدا نمی کند؛ به این معنی که کشوری نمی تواند ادعا کند که با اقتصاد جهانی در تعامل است اما عضو این سازمان نباشد.

اگر به تمامی کشورهای جهان بنگریم، مشاهده می کنیم که بیشتر آنها عضو این سازمان هستند (160کشور) که نمونه ی بارز آن روسیه است که دو سال پیش، به عضویت این سازمان در آمد و این نشان دهنده ی این است که علی رغم قدرت بالای این کشور که از توانمندی هسته ای گسترده ای هم برخوردار است اما در حوزه ی اقتصاد جهانی، مشابه سایر کشورها ناگزیر است که تمامی مقرارت جهانی را بپذیرد؛ حتی اگر یک ابرقدرت باشد. فرایند الحاق روسیه به این سازمان 18 سال طول کشید؛ برای کشور چین این مدت 15 سال بود. زمان عضویت بستگی به این دارد که چه زمانی آماده ی پذیرش تعهداتی باشید که این سازمان از شما می خواهد تا انجام دهید. راه دیگری برای کشور ما متصور نیست و اگر نتوانیم با اقتصاد جهانی تعامل جدی داشته باشیم، من آینده ی توسعه ی ایران را به هیچ عنوان مثبت نمی بینم و مسیر توسعه در دنیای جهانی شده ی امروز، از اقتصاد جهانی می گذرد و هیچ کشوری نمی تواند تنها با اتکا به منابع داخلی خود به توسعه دست یابد و هیچ کشوری را در دنیا نمی یابید که توسعه یافته باشد ولی تعاملی با اقتصاد جهانی نداشته باشد؛ به هر حال دو نمونه برجسته در این رابطه را پیش رو داریم: چین و شوروی؛ چینی ها درایت و تدبیر به خرج دادند و توانستند که ریل قطار توسعه ی خود را عوض کنند و خود را به اقتصاد جهانی وصل کنند و شاهدیم که به بزرگترین صادرکننده ی جهان تبدیل شده اند؛ در نقطه ی مقابل آن هم شوروی قرار دارد که پاشنه ی آشیل این کشور اقتصاد بود و به فروپاشی این کشور منجر شد؛ از این منظر، این دو کشور ایدئولوژیک می توانند الگوهای خوبی برای جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک کشور ایدئولوژیک باشند که چگونه تعامل خود را با اقتصاد جهانی شکل دهیم.



***ایرنا: با توجه به صحبت های شما، فکر نمی کنید که وجود یک کارشناس اقتصاد بین الملل در کنار کارشناسان سیاسی، اقتصادی، بانکی و نفتی تیم دیپلماسی کشورمان در گفت و گو با گروه 1+5 ضرورت داشته باشد؟

**امیدبخش: تنها چیزی که دست کم انتظار است و دوستان وزارت امور خارجه هم مطلع هستند و خود من هم با تعداد زیادی از کارشناسان این وزارتخانه در این ارتباط صحبت کرده ام و آنها نیز نسبت به اهمیت این موضوع به صورت کامل آگاه، مطلع و مشتاق هستند که بحث الحاق پیش برود و مانع ایران برطرف شود اما جایگاه مذاکرات در مذاکرات ایران و 1+5 نیست؛ مگر اینکه تمایل ایران برای پیوستن به سازمان جهانی تجارت را به اطلاع آمریکا برسانند که من فکر می کنم که این اقدام هم صورت گرفته است؛ اما نکته ی مهم این است که در صورت موافقت آنها، تنها با تشکیل گروه کاری ایران موافقت صورت گرفته است و اتفاق دیگری نمی افتد و هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که بتواند ایران را بلافاصله به عضویت این سازمان درآورد و تا تمام مراحل الحاق طی نشود و ما تعهدات مربوط را نپذیریم و قوانین ما تغییرات لازم را نداشته باشد، قطعا الحاق ایران صورت نخواهدگرفت و برای همین ما باید برای انعکاس این خواسته ی ایران از فرصت هایی همچون مذاکرات هسته ای کشورمان با غرب و حتی شرکت ریاست جمهوری در نشست داووس استفاده کنیم.

لازم است بر این نکته تاکید کنم که در مذاکرات با کشورهای غربی و آمریکا، موضوع رفع مانع سیاسی برای آغاز مذاکرات الحاق ما به سازمان جهانی تجارت، به هیچ عنوان یک امتیاز سیاسی به شمار نمی رود. این یک حقی است که آمریکا بیش از 17 سال است که ما را از آن محروم ساخته است و صرف آغاز مذاکرات هیچ مزیتی برای ما به شمار نمی رود؛ کما اینکه اکنون هم به عنوان یک عضو ناظر، بیش از هشت سال است که از تمامی امکانات فنی و آموزشی این سازمان استفاده می کنیم. به طور نمونه کشورهایی را مانند ازبکستان، سودان، بوتان و چند کشور دیگر می توانم نام ببرم که عضو ناظر در سازمان جهانی تجارت هستند و مشکل سیاسی خاصی هم برای آغاز مذاکرات الحاق ندارند ولی خود این کشورها مایل به پیگیری فرآیند الحاق نیستند. این مطلب را از این منظر گفتم که ورود به فرآیند الحاق، امتیازی به شمار نمی رود که غربی ها بخواهند در مقابل امتیازی را از ما مطالبه کنند.

موضوع دیگری که قصد دارم به آن بپردازم، راهبرد توسعه ی صادرات است که اگر در توسعه ی صادرات برخی اقلام رشد داشته ایم-البته بدون توجه به آمار صادرات چند ماهه ی گذشته که شاهد افت صادرات همزمان با شدت گرفتن تحریم ها بودیم-، هنوز وارد صادرات صنعتی نشده ایم و در دنیا ما را با عنوان صادرکننده محصولات صنعتی نمی شناسند و اگر بخواهیم این تصویر را در مورد ایران تغییر دهیم، به طور طبیعی نیازمند طراحی یک راهبرد هستیم که تجارت خارجی را با توسعه ی صنعتی پیوند دهد و این موضوع هم از نکات کلیدی است که در کشور نیاز به کار جدی دارد. باید توجه داشت که صادرات یک موضوع ملی نیست؛ اگر چه در داخل تولید می شود اما مقررات تجارت جهانی بر آن حاکم است و اگر مصمم به تحقق راهبرد توسعه ی صادرات هستیم، به طور قطع باید برای بکارگیری این مقررات که همانا مقررات سازمان جهانی تجارت است، اقدام اساسی صورت دهیم. من به شخصه معتقدم در حال حاضر فاقد راهبرد توسعه ی صنعتی در کشور هستیم و این راهبرد باید زمانی تهیه و تدوین شود که تکلیف ما با اقتصاد جهانی روشن شده باشد؛ به ویژه اینکه این راهبرد را باید در بستر مذاکرات الحاق تدوین کرد و در واقع کار سنگینی پیش روی کشور است. ایران اگر بخواهد به طور جدی وارد فاز تعامل با جهان شود، مجموعه ی اقدامات متعددی باید صورت بگیرد که من معتقدم محور این موارد، مذاکرات الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت است؛ چون که این مذاکرات با ابعاد گسترده ای که دارد همه ی بخش های اقتصادی ما را متاثر می کند. تنها بحث تجارت نیست، بلکه همه ی بخش های اقتصادی و حتی غیر اقتصادی کشور را شامل می شود و لذا الحاق ایران به این سازمان، این جایگاه و وزن را دارد که نگاهی راهبردی به این حوزه داشته باشیم و راهبرد توسعه صنعتی خود را با این مساله کاملا پیوند دهیم که این امری شدنی است. اما همانطور که گفتم در ابتدا باید زمینه ها و بستر این کار فراهم شود و با کاهش تدریجی تحریم ها، بتوانیم به طور جدی این مذاکرات را پیگیری کنیم؛ زیرا با وجود تحریم های فعلی، ما نمی تواتیم وارد مذاکرات الحاق شویم؛ این تحریم ها مانعی جدی است، چون ما باید به بازارهای کشورهای دیگر دسترسی داشته باشیم و طبق همان چیزی که در سازمان جهانی تجارت متداول است دیگر کشورها هم به راحتی و بدون تبعیض به بازار ایران دسترسی داشته باشند و با وجود این تحریم ها ما به بازاری دسترسی نخواهیم داشت. ما باید به بازارهای اروپا، آمریکا و کشورهای آسیایی دسترسی داشته باشیم و در واقع آن زمان اقتصاد جهانی، معنا و مفهوم واقعی خود را می یابد. از این منظر زمانی که ما، دیپلماسی اقتصادی کشورمان را در حوزه ی چندجانبه تدوین کرده باشیم، حوزه های منطقه ای و دوجانبه آن نیز حاصل خواهد شد و چه بهتر که دیپلماسی اقتصادی کشورمان با محوریت مذاکرات الحاق دنبال شود و از نظر من که حدود سی سال است که در حوزه ی تجارت خارجی ایران فعال هستم، راه دیگری برای ایران متصور نیست و اگر تنها بخواهیم راه دیگری را دنبال کنیم که مبنای بین المللی نداشته باشد، به طور قطع توفیق آمیز نخواهد بود.



***ایرنا: به بحث نبود راهبرد توسعه ی صنعتی در کشور اشاره کردید؛ در همین راستا وجوه مختلف توسعه که ایران با تکیه بر آنها می تواند به جایگاه واقعی خود در جهان دست یابد را ذکر کنید.

**امیدبخش: این امر از منظر تئوری های تجارت، به بحث های مزیت نسبی مرتبط است که در واقع ما در چه کالاها و خدماتی دارای مزیت نسبی هستیم و بر روی آنها تمرکز و سرمایه گذاری کنیم؛ ولی مهمتر از آن اینکه باید فضای اقتصاد داخلی را به سمت فضای رقابتی ببریم و این فضای رقابتی زمانی که دروازه های اقتصادی کشور باز باشد، حاصل می شود. در یک اقتصاد بسته رقابت شکل نمی گیرد و در واقع بخش خصوصی ما باید با بخش خصوصی جهانی پیوند بخورد؛ چرا که اقتصاد جهان را دولت ها اداره نمی کنند بلکه شرکت ها اداره می کنند و شرکت ها این منابع عظیم را جابجا می کنند و تولیدهای ایران هم باید بخشی از این جابجایی باشد و در این گردش، نقشی ایفا بکند. البته این بحث موافقان و مخالفانی در کشور دارد؛ شاید برخی معتقد باشند که ما به هیچ وجه نیازی به اقتصاد جهانی نداریم و حتی می توانیم با اتکا به منابع داخلی به این دستاورد برسیم. پاسخ من به این افراد این است که هر راهبردی که دنبال می کنید حداقل باید آثار مثبت خودش را در اقتصاد بگذارد. ما هم اکنون با وجود رشد منفی اقتصادی، تورم بالا، نرخ بیکاری بالا نمی توانیم ادعا کنیم که سیاست های درستی را دنبال می کنیم ولی تعامل جدی با اقتصاد جهانی و باز کردن مجموعه ی فعالیت هایی که نیازمند تعامل با نیروهای اقتصاد بین الملل است، ایجاب می کند که از حوزه ی سرمایه گذاری، به ویژه سرمایه ی گذاری خارجی، بهره برداری از تکنولوژی و مدیریت که از جمله منابع و منافع اقتصاد جهانی است، به صورت مطلوب و بهینه استفاده کنیم که من معتقدم همه ی این موارد در قالب مذاکرات الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت، دیده شده و پیش بینی شده است. باز باید به این نکته تکیه کنم که اگر ایران به دنبال راهبردی توسعه ی صنعتی است، تنها راه این است که این راهبرد را در بستر مذاکرات الحاق، به عنوان یکی از مهمترین وجوه تعامل با اقتصاد جهانی دنبال کنیم.



***ایرنا: به عنوان پرسش آخر، چشم انداز اقتصاد ایران در جهان را در دولت تدبیر و امید چطور می بینید؟

**امید بخش: اگر همین سیاست خارجی که هم اکنون دنبال می شود و در واقع تشخیص درستی برای دولتمردان ما بوده است، به خوبی پیش برود، اقصاد هم می تواند جان تازه ای بگیرد؛ آن چیزی که به اقتصاد ما لطمه زده است، صرف نظر از بحث هایی که در مورد سوء مدیریت مطرح می شود، تحریم ها است که باعث شده است فروش نفت با مشکل مواجه شود و انتقال درآمدهای نفتی از طریق بانک ها صورت نگیرد و تجار نتوانند گشایش اعتبار کنند و بانک های منطقه ای و جهانی به روی ما بسته باشند؛ همه اینها از موانع جدی رشد و توسعه است و به طور طبیعی نخستین اقدامی که در این راستا باید صورت بگیرد، این است که حباب تحریم را از روی مغز اقتصاد ایران برداریم تا اقتصاد کشورمان بتواند نفسی تازه کند و بتواند راه های تعامل با اقتصاد جهانی را به صورت تدریجی بیابد. از این رو در صورت تداوم فضای تحریم، هیچ امیدی برای تداوم رشد اقتصادی ما متصور نخواهد بود. مهمترین زیان تحریم ها عقب گرد فرآیند توسعه ی اقتصادی کشورمان خواهد بود. همان طور که عرض کردم این تدبیر و بصیرت در مسوولان کشور وجود دارد که تمرکز اصلی خود را بر رفع تحریم ها قرار دهند و بعد به تدریج تعامل با اقتصاد جهانی را به عنوان یک محور اصلی دنبال کنند.



*گفت و گو از: مسعود گودرزی (گروه پژوهش های خبری)

پژوهش**2079**2054
کد N75829

وبگردی