آفتاب
/تحلیل-ایندیپندنت/

"پس از 12 سال جنگ، تنها فقر، تقلب و طالبان را در افغانستان به جای گذاشتیم"

"پس از 12 سال جنگ، تنها فقر، تقلب و طالبان را در افغانستان به جای گذاشتیم"

"در آستانه خروج سربازان خارجی از افغانستان در سال جاری میلادی، با وجود آنکه افغانستان وضعیت بسیار بدی دارد، اما رهبران کشورهای غربی تقریبا با اظهاراتی که با دروغ‌گویی فاصله چندانی ندارد سعی در توجیه وضعیت این کشور دارند."

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پاتریک کاکبرن،‌ تحلیلگر نشریه ایندیپندنت انگلیس در گزارشی تحلیلی درباره وضعیت افغانستان می‌نویسد:

«چند سال پیش در شهر کابل من مشغول به شنیدن اظهارات سخنگوی یک سازمان دولتی افغان بودم که به من در خصوص دستاوردهای نهادی که در آن کار می‌کرد، روایتی مفصل و خوشبینانه اما نه چندان قانع‌کننده ارائه داد. من بدون آنکه انتظار دریافت پاسخ جالبی داشته باشم از وی این سوال را پرسیدم: دولت افغانستان چه منافعی را برای مردمش ایجاد کرده است؟

این سخنگو بدون تردید پاسخ داد که این منافع تا حد زیادی بسیار محدود هستند چرا که کشور ما در اداره گنگسترها و جنگ‌سالارها قرار دارد.

تقریبا در همان زمان بود که من به این نتیجه رسیدم مشکل اصلی افغانستان قدرت طالبان نیست بلکه ضعف دولت آن است. چندان اهمیتی ندارد که چه تعداد سرباز ناتو در این کشور باشند زیرا در نهایت آنها از دولتی حمایت می‌کنند که منفور اکثر مردم افغانستان است.

افغانستان

در پایتخت این کشور در هر جایی که من رفتم نشانه‌هایی از این نفرت حتی در میان مردم مرفهی که قاعدتا باید حامیان طبیعی وضع موجود باشند وجود داشت. من با یک دلال املاک که نمی‌بایست چندان شکایتی داشته باشد چرا که کابل در دهه پس از سقوط طالبان در سال 2001 سریع‌ترین رشد را در جهان داشته، گفت‌وگو کردم.

وی به چند کارگر در خارج از دفتر خود اشاره کرد و گفت که این افراد در شهری که باید برای اجاره خانه در ماه دست کم هزار دلار پرداخت کنند، در هر روز تنها پنج و شش دلار درآمد دارند.

وی تاکید کرد: ادامه یافتن این وضعیت بدون یک انقلاب غیرممکن است.

سال 2014 از مدت‌ها پیش به عنوان سالی تعیین‌کننده برای افغانستان محسوب می‌شد زیرا بخش عمده سربازان خارجی متشکل از 38 هزار سرباز آمریکایی و 5200 سرباز انگلیسی تا پایان این سال از افغانستان خارج خواهند شد.

پیش‌بینی یک تاریخ دقیق برای وقوع یک نقطه عطف تاریخی معمولا اشتباه از آب درمی‌آید اما در این مورد تقریبا عقل سلیم پیش‌بینی درستی ارائه می‌دهد. از چندی پیش در افغانستان نشانه‌های تغییرات سیاسی اساسی به وجود آمده که از جمله اخیرا دولت این کشور اعلام کرد، قصد دارد 72 زندانی مهم طالبان را آزاد کند که این اعتراضات شدید واشنگتن را در پی داشت.

انگیزه حامد کرزای، رئیس‌جمهوری افغانستان احتمالا از این کار راضی کردن رهبران محلی بوده که تمایل به آزاد شدن بستگانشان از زندان دارند و در عین حال حمایت آنها برای کرزای در انتخابات ریاست جمهوری ماه آوریل ضروری خواهد بود. وی اگر چه نمی‌تواند کاندیدا شود اما به دنبال آن است که جانشینی برای خود تعیین کند.

یکی از مشخصه‌های خروج سربازان آمریکایی و انگلیسی از افغانستان توجه کمی است که این مساله در کشورهای آنها ایجاد کرده است در حالی که از سال 2001 تاکنون 2806 سرباز آمریکایی و 447 سرباز انگلیسی در افغانستان کشته شده‌اند. مجموع هزینه‌های جنگ افغانستان برای آمریکا اعم از بازسازی و کمک‌ها طی همین دوره بنا بر اعلام مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی واشنگتن بالغ بر 641.7 میلیارد دلار شده است. البته این پول به روی افغانستان سرمایه‌گذاری شده است نه اینکه در افغانستان خرج شده باشد اما با لحاظ کردن این مساله، به رغم صرف این هزینه‌های گزاف، دولت افغانستان و ‌آمارهای آن فاش ساخته‌اند که 60 درصد از کودکان در این کشور سوء تغذیه دارند و تنها 27 درصد از افغان‌ها به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.

بسیاری از مردم این کشور با تکیه بر پول‌های فرستاده شده از بستگانی که در خارج زندگی می‌کنند و یا با تجارت مواد مخدر که معادل 15 درصد از تولید ناخالص ملی افغانستان است زندگی می‌کنند. رقم‌های فوق حاصل مطالعه توماس راتیگ از موسسه شبکه تحلیلگران افغانستان در شهر کابل در خصوص نتیجه 12 سال مداخله بین‌المللی در افغانستان است.

روایت معتبر وی درخصوص اینکه افغانستان امروز چه وضعیتی دارد این حقیقت را فاش می‌سازد که مداخله‌های نظامی آمریکا و انگلیس در افغانستان تقریبا با شکست کامل روبرو بوده‌اند. پس از 12 سال طالبان هنوز شکست نخورده و در همه بخش‌های افغانستان عملیات انجام می‌دهد و در استان‌هایی نظیر هلمند با خروج سربازان خارجی تقریبا در آستانه تصرف کامل این استان قرار خواهد داشت.

دولت افغانستان حتی با حمایت سربازان خارجی در نهایت می‌تواند کنترلی تا چند کیلومتر فراتر از نواحی مراکز استان‌ها داشته باشد. 30 هزار سرباز آمریکایی که در سال‌های 2010 و 2011 به عنوان راهبرد افزایش نیرو به افغانستان فرستاده شدند تاثیر چندانی در بلندمدت نداشتند.

اگرچه این شکست در افغانستان را از جنبه‌های تاکتیک‌های نظامی عمدتا بررسی می‌کنند اما مهمترین دلایل شکست آمریکا و انگلیس در افغانستان سیاسی بوده و به زمان پس از سقوط طالبان در سال 2001 بازمی‌گردد.

درخصوص این دوره مهم چهار نکته را می‌توان ذکر کرد. در آن زمان طالبان بجز در میان یک اقلیت کوچک از افغان‌ها چندان محبوبیت نداشت اما شکست نظامی ‌آنها به نسبت آنچه که در رسانه‌های غربی پدیدار شد چندان تعیین‌کننده نبود زیرا آنها عمدتا عقب‌نشینی کرده یا پراکنده شدند. من ‌آنها را در جاده اصلی کابل به غزنی و در نهایت تا قندهار دنبال کردم و درگیری کمی مشاهده کردم. آنها تحت شرایط سیاسی مناسب همواره می‌توانند مجددا ظهور کنند. به همان میزان نیز این مساله که مرز افغانستان با پاکستان به طول 1500 مایل باز بوده تا طالبان در پناهگاه‌هایی امن به سر برده و آموزش ببیند و مجددا خود را تامین کنند اهمیت دارد. اینکه آنها پس از سال 2006 با این قدرت و سرعت دوباره ظهور کردند در نتیجه یک فاکتور چهارم است و آن مسموم بودن حکومت جدیدی است که در کابل روی کار آمد.

این حکومت ساخته شده از همان فرماندهان و جنگ سالارانی است که فساد و خشونت‌های آنها باعث روی کار آمدن طالبان در سال 1996 با حمایت پاکستان و عربستان شد. آنها در حال حاضر بر پارلمان، نهادهای قضایی و نیروهای امنیتی مسلط هستند.

توماس راتیگ در مطالعه خود می‌نویسد: آنهایی که در سال 2001 از آمریکا کمک‌های مالی دریافت کردند تا با طالبان مبارزه کنند اغلب، آنها را در تجارت مواد مخدر سرمایه‌گذاری کردند و فرآیندی که از اینجا آغاز شد موجب شد که کم کم بخش‌های مشروع اقتصاد نظیر صادرات و واردات، ساخت و ساز، املاک، بانکداری و بخش معادن نیز تحت تاثیر قرار بگیرند.

این افراد با کمک‌های خارجی خود را ثروتمند کردند تا در سال 2013 افغانستان در رده‌بندی فساد سازمان شفافیت بین‌الملل در قعر فهرست و پایین‌تر از 177 کشور و در جایگاهی برابر با سومالی و کره شمالی قرار داشته باشد.

نخبگان دوران جدید پس از طالبان در افغانستان را می‌توان با ترکیب مرگبار افراطگری و جنگ‌سالاری توصیف کرد.

یک خبرنگار افغان به نام "میرحسین موسوی" در سال 2003 برای توصیف ترکیب این دو ویژگی در مقاله‌ای عبارت "فاشیسم مقدس" را به کار برد اما به دلیل متهم شدن به توهین به اسلام مجبور به فرار از کشور شد.

در حال حاضر انتخابات در افغانستان نیز به قدری همراه با تقلب است که برندگان آن مشروعیتی ندارند.

انتخابات آوریل 2014 نیز به احتمال زیاد انتخاباتی بدتر از هر انتخاباتی که قبلا برگزار شده خواهد بود.

این در حالی است که در کشوری که نیمی از جمعیت 27 میلیونی آن زیر سن رای دادن قرار دارند در حال حاضر 20.7 میلیون کارت مخصوص به رای‌دهندگان توزیع شده است.

در عین حال نهادهای ناظر انتخاباتی مستقل نیز از سوی دولت گرفته شده و تحت کنترل قرار دارند.

رهبران کشورهای غربی در مواجهه با این فاجعه‌های چندگانه به سادگی واقعیت افغانستان را نادیده گرفته و تقریبا با اظهاراتی که با دروغگویی فاصله‌ای ندارد سعی در توجیه دارند.

دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلیس چندی پیش در جریان سفر به استان هلمند افغانستان اظهار داشت که در این کشور یک سطح پایه امنیت برقرار شده است تا سربازان انگلیسی بتوانند مدعی شوند ماموریت آنها به پایان رسیده است اما هیچ کس در افغانستان چنین گفته‌ای را باور نمی‌کند.»

انتهای پیام

کد N56417

وبگردی