آفتاب
بررسی سفر وزیر امور خارجه ایران به لبنان در گفت و گو با سفیر پیشین کشورمان در بیروت؛

سبحانی: ایران می تواند نقش بیشتری در وحدت ملی لبنان داشته باشد

سبحانی: ایران می تواند نقش بیشتری در وحدت ملی لبنان داشته باشد

تهران-ایرنا-ˈمحمد علی سبحانیˈ سفیر پیشین ایران در لبنان، با اشاره به سفر وزیر امور خارجه کشورمان به این کشور، ظرفیت روابط ایران و لبنان را بیشتر از وضعیت موجود دانست و گفت: ایران با ارتباط با گروه های مختلف لبنانی، می تواند نقش مهم و بیشتری در وحدت ملی لبنان ایفا کند.

ˈمحمد جواد ظریفˈ وزیر امور خارجه ی کشورمان در چارچوب یک سفر رسمی، یکشنبه شب 22 دی ماه وارد بیروت پایتخت لبنان شد و مورد استقبال مقام های این کشور قرار گرفت.

وی قرار است در سفر به لبنان که نخستین سفر وی به عنوان وزیر امور خارجه ی دولت تدبیر و امید به این کشور است، با مقام های ارشد این کشور دیدار و درباره ی روابط دوجانبه و مسایل مهم منطقه ای از جمله بحران سوریه رایزنی و گفت و گو کند.

گروه پژوهش های های خبری ایرنا با هدف بررسی سفر ظریف به لبنان و به طور کلی روابط تهران و بیروت، به گفت و گو با محمد علی سبحانی سفیر پیشین کشورمان در لبنان نشست و نظر وی را درباره ی اهمیت این سفر، وضعیت سیاسی و امنیتی لبنان و سوریه و ظرفیت و چشم انداز روابط ایران و لبنان، جویا شد.

سبحانی در این گفت و گو با اشاره به وضعیت وخیم سیاسی و امنیتی سوریه و لبنان، سفر وزیر امور خارجه کشورمان به لبنان را مهم ارزیابی کرد و گفت: این انتظار وجود دارد که باتوجه به نقش و موقعیت ایران در لبنان، ظریف در این سفر باید طرح و برنامه ای برای جلوگیری از گسترش اختلاف ها و خشونت ها در لبنان، ارایه دهد.

وی تشدید شکاف سیاسی میان گروه های لبنانی و وخامت وضعیت امنیتی در این کشور را تحت تاثیر بحران سوریه دانست و خواهان نقش آفرینی پررنگ تر ایران در مدیریت بحران در لبنان شد.

سبحانی گفت: ما باید سعی کنیم با گفت و گو با طرف های منطقه ای و نیروهای تاثیرگذار داخلی در لبنان و همچنین با بهره گیری از نفوذمان در این کشور و دادن کمک فکری به نیروهای تاثیرگذار در این کشور، این درگیری ها و خشونت ها را کنترل بکنیم که این مساله هم به نفع لبنانی ها و هم به نفع منطقه و کشور خودمان است.

سفیر پیشین ایران در لبنان، گسترش روابط ایران با همه ی گروه های لبنانی را خواستار شد و تصریح کرد: سعی ما باید این باشدکه به طرف های لبنانی این پیام را بدهیم که ما به دنبال این هستیم که با همه طرف های لبنانی یک طور برخورد بکنیم و خط و موضع ما در لبنان حفظ وحدت لبنانی ها و کاهش تنش ها در لبنان و افزایش دوستی و همبستگی در این کشور است.

سبحانی در ادامه با اشاره به موضوع دستگیری و مرگ مشکوک ˈماجد الماجدˈ عامل انفجار مقابل سفارت ایران در بیروت گفت: این مساله نشان داد خطر افراط گرایی چقدر زیاد است، نشان داد که اگر همکاری و اراده باشد می توان به گروه های تروریستی لطمه زد و مقابله با تروریسم می تواند به یک وجه مشترکی تبدیل شود که دولت ها بتوانند در این راستا به هم نزدیک شوند و یک گفتمان سازی اعتدالی برای حل این مشکل در دستور کار قرار گیرد.



در ادامه متن کامل گفت وگوی گروه پژوهش های خبری با محمد علی سبحانی آمده است.

***ایرنا: اهمیت سفر وزیر امور خارجه ی کشورمان به لبنان را در شرایط کنونی چطور ارزیابی می کنید؟ مهم ترین دستورکار این سفر چیست؟

**سبحانی: اهمیت سفر آقای ظریف به لبنان به شرایطی که اکنون منطقه و لبنان با آن درگیر است بر می گردد. همان طور که می دانید لبنان هم در راستای تحولاتی که در جهان عرب پیش آمد، تحت تاثیر قرار گرفت؛ این تاثیر هم متاسفانه از سوریه بوده که یک تاثیر منفی است. البته برخی از این کشورهای عربی، تاثیر مثبتی از این تحولات گرفتند و نقش مردم در این کشورها افزایش پیدا کرده است. اما لبنان کشور متنوعی است و دارای مرزی بسیار گسترده با سوریه است؛ به طوری که حدود پنج ششم مرزهای لبنان با سوریه است؛ همین امر اهمیت لبنان نزد سوریه را افزایش داده است و این کشور طی سال های گذشته ( از پیش از نشست طائف تاکنون) همواره در تحولات لبنان، نقش داشته است. اما با شروع جنگ داخلی در سوریه که بر اثر نبود تفاهم بین دولت و ملت این کشور شکل گرفت و در ادامه با سرکوب اعتراض ها توسط دولت و بوجود آمدن نوعی خلأ امنیتی در این کشور، تروریست ها این فرصت را پیدا کردند تا به صحنه بیایند که این مساله باعث شکل گیری درگیری های خونین و کور در این کشور شد. خشونت به وجود آمده در سوریه رفته رفته به لبنان هم کشیده شد و این کشور را نیز تحت تاثیر خود قرار داد.

ما باید سعی کنیم با گفت و گو با طرف های منطقه ای و نیروهای تاثیرگذار داخلی در لبنان و همچنین با بهره گیری از نفوذمان در این کشور و دادن کمک فکری به نیروهای تاثیرگذار در این کشور، این درگیری ها و خشونت ها را کنترل بکنیم که این مساله هم به نفع لبنانی ها و هم به نفع منطقه و کشور خودمان است. من معتقد هستم که اگر ناامنی در هر بخش از منطقه صورت بگیرد، در کل منطقه توسعه پیدا می کند. اهمیت سفر آقای ظریف در همین است که در چنین شرایطی صورت می گیرد و اینکه این انتظار وجود دارد که باتوجه به نقش و موقعیت ایران در لبنان، وی در این سفر باید طرح و برنامه ای برای جلوگیری از گسترش اختلاف ها و خشونت ها در لبنان، ارایه دهد. اهمیت دیگر این سفر نیز این است که وی اولین سفر وزیر امور خارجه ی دولت تدبیر و امید به لبنان است و در شرایط کنونی منطقه و لبنان، همه منتظرند که وجه معین و شفاف سیاست خارجی ایران را از زبان آقای ظریف بشنوند. از این رو، به نظر من سفر ظریف به لبنان، سفر بسیار مهمی است.



***ایرنا: ارزیابی شما از وضعیت کنونی لبنان و شرایط سیال و بحران سیاسی شکل گرفته در این کشور چیست؟ تاخیر رخ داده در تشکیل دولت لبنان به ریاست ˈتمام سلامˈ را چطور ارزیابی می کنید؟

**سبحانی: لبنان چند سال است که گرفتار تنش داخلی است که از ترور رفیق حریری شروع شد. در مورد این ترور، خوشبختانه همه ی طوایف و گروه های لبنانی، فضایی را پیگیری کردند که به هر صورت در درون لبنان، اجازه ی وقوع یک مشکل جدی را ندادند اما انگشت اتهام به سمت سوریه رفت و پس از آن نیز این کشور نیروهای نظامی خود را از لبنان خارج کرد. این نخستین تاثیر این ترور بود که البته اثرهای خود را در جامعه ی لبنان باقی گذاشت و رسوب مشکلات و مسایلی که در لبنان درگذشته وجود داشت، همچنان خودش را نشان می دهد. اما بعد از آن، جنگ 33 روزه را در لبنان به وقوع پیوست که با تفسیرهای متفاوت لبنانی ها مواجه شد. برخی بر اساس دفاع از مقاومت یا پیروزی حزب الله لبنان در آن جنگ، از این گروه حمایت کردند اما در درون لبنان دیدگاه های متفاوتی هم وجود داشت که از جمله آنها این بود که وقتی جنگی می خواهد صورت گیرد باید همه ی نیروها در آن شرکت داشته باشند یا اینکه ارتش بایستی مدیریت جنگ و دفاع از لبنان را برعهده داشته باشد؛ البته این مساله در آن شرایط به هیچ وجه قابل قبول نبود؛ چون نه ارتش لبنان و نه هیچ گروه دیگر غیر از نیروی مقاومت توان ایستادگی و رویارویی در برابر رژیم صهیونیستی را نداشت. ولی به هر صورت اختلاف نظر وجود داشت که در مسایل داخلی لبنان هم تاثیر گذاشت و به برخی اختلاف ها و اتهام زنی ها منجر شد که نتیجه ی آن روی روند تشکیل دولت، انتخابات و مسایل مختلفی که در سیاست و قدرت در لبنان وجود داشت، تاثیرگذار بود و تنش ایجاد کرد؛ تنش هایی که منجر به درگیری های داخلی و کشته شدن افراد و لشگر کشی های خیابانی شد و لبنان را به دو قطب 14 مارس و 8 مارس تقسیم بندی کرد.

بعد از این مسایل، تحولات سوریه پیش آمد که این مساله هم در لبنان تاثیر گذاشت. ابتدا لبنانی ها به دلیل نگرانی از پیامدهای خطرناک بحران سوریه، خیلی تلاش کردند که اجازه ندهند مسایل سوریه در کشورشان اثر بگذارد. اما این مساله شکاف بین لبنانی ها را در پی داشت و آنها را به موافقان نظام سوریه و مخالفان آن تبدیل کرد. بنابراین با توجه به رخدادهای مختلف از جمله موضوع ترور رفیق حریری و جنگ 33 روزه و بحران سوریه، می توان گفت لبنان چندین سال است که درگیر اختلاف های داخلی است. به نظرم تشدید اختلاف های سیاسی در برهه ی کنونی در لبنان، به دلیل سرریز شدن بحران سوریه به آن کشور بوده است.



***ایرنا: به نظر می رسد حضور حزب الله در سوریه که به گفته ˈسید حسن نصراللهˈ دبیرکل این گروه برای حفظ محور مقاومت صورت گرفته، دستاویز جدیدی برای جریان های مخالف مقاومت در لبنان از جمله گروه 14 مارس قرار گرفته است تا با این بهانه از تشکیل دولت جدید با حضور تمامی گروه ها از جمله حزب الله اجتناب کنند و دولت یکدست مد نظر خود را تشکیل دهند. تحلیل شما از حضور حزب الله در سوریه چیست؟ این حضور چه تاثیری بر وجهه این گروه گذاشته است؟ پیامدهای این مساله در فضای لبنان چیست؟

**سبحانی: همان طورکه گفتم گروه های مختلف لبنانی در مسایل سوریه دخالت دارند؛ فقط حزب الله نیست که در این بحران دخالت دارد. گروه های اهل سنت سوریه از طریق تشکل های اهل سنت لبنان، تغذیه می شوند و این هم یک نوع دخالت در مسایل سوریه است. به شخصه از ابتدا پیشنهادم این بود که در قضیه ی سوریه هیچ کسی دخالت نکند؛ نه اهل سنت و جریان 14 مارس و نه از طرف مقابل کسی دخالت در قضیه ی سوریه بکند. باید همه کمک کنند که اختلاف ها حل شود؛ نه اینکه دخالت مستقیم صورت بگیرد. ولی متاسفانه این اتفاق افتاد و اینک ما با یک امر واقعی مواجه هستیم. اینک دیگر نمی توانیم درباره ی خوب بودن یا بد بودن این مساله قضاوت کنیم. اگر به شکل اصولی بخواهیم صحبت کنیم، هیچ کس حق ندارد در امور داخلی کشور دیگری دخالت کند؛ ولی وقتی کشوری همانند لبنان با آن شرایط خاص وجود دارد که مسایل داخلی آن با مسایل داخلی سوریه پیوند خورده است، طبیعی است که طرف های مختلف لبنانی با تفسیرهای خاص خودشان در امور داخلی سوریه دخالت می کنند. من به هیچ عنوان این اصل را به شکل اصولی تایید نخواهم کرد و معتقد به دخالت گروه های مختلف در مسایل داخلی کشور دیگری نیستم؛ ولی متاسفانه این یک واقعیت تلخی است که میان سوریه و لبنان اتفاق افتاده است و خواست حزب الله لبنان هم به تنهایی نیست و حتی حزب الله، دلایلی که برای حضور خود در سوریه ارایه می دهد، قوی تر از دلایلی است که دیگر گروه ها در مورد دخالت خود یا حتی طرف های منطقه ای در حمایتشان از مخالفان ارایه می دهند.

به هر صورت هر طرف برای خود استدلال هایی از قبیل به خطر افتادن امنیت خود دارد و از این نوع توجیه ها وجود دارد و به هر صورت به نظر می آید که با یک امر واقع مواجه هستیم که بیشتر طرف های لبنانی در مسایل سوریه هم موضع گیری دارند و هم دخالت می کنند و ما نمی توانیم فقط به یک جهتی که به ما نزدیک تر است بگوییم دخالت نکن یا نیروهای خود را از این کشور خارج کن. اینک متاسفانه بیشتر طرف های لبنانی در مسایل سوریه درگیر هستند و احساس می کنند که هر اتفاقی که درباره ی آینده سوریه بیفتد به آنها هم مربوط است. دولت سوریه توان کنترل اوضاع و توان مسلط شدن بر اوضاع داخلی خود را ندارد و از طرفی مخالفان هم چنین توانی ندارند و به نوعی وضعیت در سوریه به یک بن بست رسیده است. این بن بست در موضوع مربوط به نشست ژنو 2 که ماه ها است که قرار است برگزار بشود، به صورت کامل قابل مشاهده است. ریشه ی این مساله هم در این است که هیچ یک از دو طرف درگیر نتوانستند اوضاع را کنترل بکنند یا به یک فهم مشترک با یکدیگر برسند که دست کم بر اساس فهم مشترک، همراه یکدیگر بتوانند شرایط را از بحران خارج کنند.



***ایرنا: حضور حزب الله لبنان در سوریه، چه تاثیری بر روابط و مناسبات ایران و لبنان داشته است؟

**سبحانی: طبیعی است که چون حزب الله لبنان و ایران پیوند راهبردی دارند، این دو را خیلی نمی توان از هم جدا کرد. با این وجود من معتقدم ما کشور و دولت مستقل و بزرگ منطقه ای هستیم و باید در مسایل داخلی کشورها، نقشی به آن معنا که امروز وجود دارد، نداشته باشیم؛ یعنی بهتر است که ما در این کشورها با همه طرف ها کار کنیم و بر مبنای آن می توانیم اگر مشکلی در این کشورها بوجود آمد، آن را حل کنیم. اما اگر یک طرف قرار گرفتیم، دیگر امکان ایفای نقش برای حل مشکلات را از دست می دهیم. بنابراین سعی ما باید این باشدکه به طرف های لبنانی این پیام را بدهیم که ما به دنبال این هستیم که با همه طرف های لبنانی یک طور برخورد بکنیم و خط و موضع ما در لبنان حفظ وحدت لبنانی ها و کاهش تنش ها در لبنان و افزایش دوستی و همبستگی در این کشور است. ما باید اثبات کنیم که خواهان این هستیم که دولت لبنان، یک دولت وحدت ملی باشد و گفت وگوهای ملی در لبنان به طور جدی شکل بگیرد. ما باید بگوییم به دنبال رسیدن لبنانی ها به آن حد و درجه ای هستیم که مشکل های داخلی خود را خودشان حل بکنند و در آخر اینکه مراقبت بیشتری بکنند تا مسایل سوریه نتواند امنیت و وحدت لبنان را برهم بزند؛ این چیزی است که ما در لبنان باید دنبال کنیم.



***ایرنا: با توجه به اینکه جمهوری اسلامی همواره از وجود لبنانی یکپارچه و دولتی فراگیر با حضور همه ی سلیقه ها و گروه ها در این کشور استقبال کرده است، اهمیت ثبات و امنیت لبنان برای ایران و در مناسبات و روابط دوجانبه چیست؟ سطح مناسبات دو کشور را در شرایط موجود چگونه ارزیابی می کنید؟

**سبحانی: متاسفانه در برهه ی کنونی، مشکلات داخلی لبنان، فرصت ها را از ما گرفته است. ظرفیت های روابط بین ایران و لبنان بسیار بیشتر از موارد کنونی است و در دوره هایی ما از این ظرفیت ها استفاده کرده ایم. برای مثال در دولت اصلاحات، روابط با لبنان در ابعاد مختلف بویژه در مسایل فرهنگی یک وضعیت ممتازی پیدا کرده بود؛ این ظرفیت ها همچنان وجود دارد و از بین نرفته است. زمانی می توان از این ظرفیت ها استفاده کرد که وحدت به لبنان برگردد. از این رو من از وضع فعلی روابط دوجانبه راضی نیستم و معتقد هستم که باید با افزایش همبستگی در لبنان، ظرفیت های مناسب بهبود روابط و توسعه ی روابط فراهم بشود.



***ایرنا: تحلیل شما از دستگیری تا مرگ مشکوک ماجد الماجد عامل انفجار مقابل سفارت ایران در بیروت چیست؟

**سبحانی: اینکه دستگاه امنیتی لبنان توانست یک تروریست را با این سابقه خاص و گسترده دستگیر بکند، یک موفقیت برای دولت لبنان بود؛ اما اینکه چه اتفاق هایی افتاد و الماجد چه اطلاعاتی داشت که همه به دنبال وی بودند، نشان دهنده ی این است که منطقه به شکل خطرناکی از تروریسم لطمه خورده و می خورد؛ این مساله نشان می دهد که حساسیت های مذهبی توسط این افراطی ها و خشونت طلب ها در منطقه در حال افزایش است و خطر بزرگی را به همه طرف های سیاسی منطقه گوشزد می کند. نسبت به این مساله می توان دو گونه برخورد کرد؛ بر این اساس می توان از زاویه اتهام برخورد کرد و همه یکدیگر را متهم کنند؛ یعنی آنچه اینک وجود دارد. اتهام، ابتدا و مقدمه ی خشونت است و افراط گرایی مقدمه خشونت گرایی است و من معتقدم راه دوم را باید انتخاب کرد؛ بر این اساس که هر کس در عین حال که نقش و فعالیت خود را در راستای سیاست ها و منافع خود دارد، اما نگاه به آینده هم داشته باشد.

هیچ کسی نمی تواند تا آخر در راستای افراط و خشونت مسایل خود را دنبال کند و این افراط و خشونت اگر ادامه پیدا کند، عربستان، ایران، قطر، ترکیه و غرب و شرق جهان، را متضرر خواهد کرد. من معتقدم وقتی کار به جایی رسید که همه، خطر تروریسم و افراط گرایی را بیخ گوش خود احساس کردند، همه متضرر خواهند شد. این ناامنی که امروز در برخی مناطق وجود دارد، می تواند به همه جا سرایت کند؛ چون تروریسم، یک پدیده ی خشونت پرست است که از هرسمتی آن را هدایت کنیم به سمت خشونت می رود و باید ریشه کن شود و این ریشه کنی بدون هماهنگی کشورهای قدرتمند منطقه ای و بدون کنارزدن افراط گرایان در این نظام ها امکان پذیر نیست.

ما نباید کشورها را یک گفتمان یکپارچه ارزیابی کنیم. در درون نظام ها افرادی هستند که به افراط گرایش دارند و باید کاری کرد که این نیروهای افراطی در جامعه، منطقه و همه جا امکان و فرصت عمل پیدا نکنند. این افراط گراها را باید منزوی کرد به حدی که همانند دودی در هوا ناپدید شوند. پس باید همه ی کشورهای منطقه با هر ویژگی که دارند، به هم متصل شوند و به دنبال پیداکردن راه حلی باشند که گفتمان اعتدال جای گفتمان خشونت را بگیرد؛ چون خشونت به همه لطمه می زند و همه را نابود می کند.

بنابراین به نظر من موضوع ماجد الماجد، در عین حال که نشان داد خطر افراط گرایی چقدر زیاد است، نشان داد که اگر همکاری و اراده باشد می توان به گروه های تروریستی لطمه زد و مقابله با تروریسم می تواند به یک وجه مشترکی تبدیل شود که دولت ها بتوانند در این راستا به هم نزدیک شوند و یک گفتمان سازی اعتدالی برای حل این مشکل در دستور کار قرار گیرد.



***ایرنا: به مطلب خوبی اشاره کردید و بحث گفتمان اعتدال و دوری از خشونت و افراط گرایی را پیش کشیدید. همان طور که می دانید طرح پیشنهادی آقای روحانی با عنوان جهان علیه خشونت و افراط گرایی به تازگی در قالب یک قطعنامه و با اجماع آرا به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید؛ این مساله را چطور ارزیابی می کنید؟ تاثیر آن را بر وجهه ایران چه می دانید؟

**سبحانی: حتما این یک فرصت است و من معتقد هستم که دولت محترم با همکاری وزارت امور خارجه و بخش های علمی می توانند از این فرصت هایی که برای کشور پیش آمده است، بهره ی خوبی ببرند؛ به این معنا که وقتی چنین قطعنامه ای خیلی سریع و با پشتیبانی گسترده ی دولت های جهان مورد حمایت قرار می گیرد به این معنی است که همه پذیرفته اند که خشونت یک خطر جدی است. متاسفانه این خشونت در خاورمیانه و کشورهای اسلامی بیشتر است و علت این امر هم مفصل است و نمی خواهم وارد آن بشوم و ممکن است هم اختلاف نظرهایی با برخی داشته باشم. اما اصل وجود خشونت در منطقه پذیرفته شده است و واقعیت دارد.

بنابراین با استفاده از این قطعنامه ی تصویب شده در مجمع عمومی به عنوان یک طرح و دستور العمل کاری، می توان مبنایی را ایجاد کرد که هم با یک توجه بین المللی در منطقه، اقدام هایی را شکل دهیم و حتما این کار لازمی است. اما این مساله، پیش نیازهایی لازم دارد که آقای روحانی و دولت ایشان و وزارت امور خارجه باید به آنها توجه کنند. بر این اساس باید چهره هایی که با عنوان خشونت ورزی شناخته می شوند، کنار زده شوند و چهره هایی که فضای مثبت دیپلماتیک و سیاسی را نوید می دهند، فعال تر شوند؛ یعنی ما بایستی نقش کار دیپلماتیک، نقش کار علمی و افزایش حضور نیروهای خوشنام منطقه ای و بین المللی را در یک گفت .و گوی منطقه ای و بین المللی ایجاد کنیم. امکان این کار وجود دارد و من فکر می کنم که آقای دکتر روحانی هم چنین اراده ای دارد و البته به صورت طبیعی، موانعی هم برای این کار وجود دارد. وقتی خشونت در حد بالا در کشورهایی همچون سوریه و لبنان وجود دارد و درحال توسعه است و همه در حال اتهام زنی به یکدیگر هستند و فضا، فضایی است که حساسیت های مذهبی مورد توجه قرار گرفته است و تلاش برای افزایش حساسیت های توده های مردم مسلمان در گرایش های مختلف از جمله شیعه و سنی صورت می گیرد، در چنین شرایطی، کار سختی است و طبق همان مواردی که عرض کردم بایستی به این پیش نیازها توجه ویژه ای شود. این پیش نیازها هم عبارتند از کنارزدن افراط گرایان و منزوی کردن آنها، استفاده از همکاری های منطقه ای و دیپلماسی و بهره گیری از ظرفیت های گفت و گوی دولت ها با هم. ما به طور یقینی اگر بتوانیم با عربستان سعودی رابطه ی بهتری داشته باشیم و درک مشترکی از خطر ایجاد شده توسط تروریسم در منطقه داشته باشیم، این مساله مستلزم تحقق و اجرای آن پیش نیازها است. به نظر من باید کسانی که این توان را در اختیار دارند، به ویژه دولت ایران که با شعار اعتدال و حمایت گسترده ی مردمی روی کار آمده است، می تواند با هدف هایی که عرض کردم و با استفاده از این زمینه ها، پرچم دار گفت و گوهای منطقه ای باشد.



***ایرنا: استفاده از چهره های پرظرفیت هم در این پیش نیازها می گنجد؟

سبحانی: حتما. من بارها این را نوشتم و گفتم. من به طور مشخص پیشنهادم این است که برای همکاری با عربستان سعودی از ظرفیت آقای هاشمی رفسنجانی استفاده بشود؛ چون از دوره ی آقای هاشمی یک سابقه و ذهنیت خوبی وجود دارد و وقتی ما مشکلات گسترده ای با عربستان از قبیل کشتار حجاج ایرانی و قطع رابطه چندین ساله، داشتیم، آقای هاشمی توانست یک فضای جدیدی ازگفت و گو ایجاد کند و با دولت عربستان سعودی به تفاهم رسید و این فضا در طول زمانی که آقای هاشمی درمسند قدرت بودند و پس از آن تا زمانی که آقای خاتمی رییس جمهوری کشور بود، ادامه پیدا کرد و این نشان دهنده آن است که ما می توانیم از این ظرفیت ها و چهره ها استفاده کنیم.

اگر کل نظام، آقای هاشمی را برای گفت و گو به عربستان سعودی بفرستد، در طرف مقابل هم اثر می گذارد و آن کشور هم چهره های تند خود را کنار می گذارد و با یک چهره معتدل که تجربه هم شده است، می توان مشکلات را حل کرد و زمانی که مشکل حل شد، تاثیر مستقیم آن را بر کنترل خشونت ها ومسایل مختلف مشاهده خواهیم کرد. همچنین در مسایل و موضوع های بین المللی، مسایل و اختلاف ها با اروپا و برخی کشورهای منطقه، چهره ی آقای خاتمی و گفتمان اصلاحات که به نظر من همین گفتمانی است که دولت اعتدال در پیش گرفته است و تنش زدایی است، با استفاده از ظرفیت آقای خاتمی، می توان گام هایی را به شکل میان بر برداشت. طبیعی است که همه ی این موارد در جهت و چهارچوب منافع ملی و همچنین در جهت خواسته های فراگیر دولت تدبیر و امید خواهد بود.کمتر دولتی را شاهد بوده ایم که این حد از حمایت از آن صورت گیرد. اما موانعی هم وجود دارد که ممکن است برداشتن آنها در اختیار دولت هم نباشد و احتیاج به سعه ی صدر بیشتری در قوای مختلف و در جایگاه هایی که بخشی از قدرت نظام در آنجا است، وجود دارد و اگر همه بپذیرند که می شود از ظرفیت های چهره ها و افراد برای حل مشکلات استفاده کرد، خواهید دید که خیلی زودتر از آنچه که تصور می کنید، مسایل به نتیجه خواهد رسید. این مساله فایده ای دیگر هم دارد و آن این است که شما یک تصویر روشن، شفاف و متحد از کشور به جهان نشان می دهید و این نه فقط در آن موضوع های خاص تاثیر می گذارد بلکه در موضوع های دیگر همچون مساله هسته ای و گفت و گوهای هسته ای، قدرت وحدت و همبستگی کشور را نشان می دهد و پشتوانه ای خواهد بود که در گفت و گوها با جهان، از امتیازهای بیشتری بهره بگیرید و از فرصت های بیشتری استفاده کنید. بنابراین پیشنهاد من همان طور که شما هم اشاره کردید این است که از ظرفیت ها، چه در قالب چهره ها و چه در قالب ظرفیت های قانونی که در چهارچوب نهادهای مختلف درکشور وجود دارد، باید بیشتر استفاده شود تا سیاست خارجی موفق تری را تجربه کنیم.



***ایرنا: با توجه به رخدادهای تازه ی لبنان، به نظر شما این رخدادها می تواند سرآغاز شروع دوباره ی یک جنگ طایفه ای و مذهبی باشد و توانسته است به شکاف میان جمعیت مذهبی و طایفه ای لبنان منجر شود؟

**سبحانی: هم اکنون ارزیابی من این است که در مورد این مساله نمی توانیم بگوییم که این اتفاق افتاده است یا در آستانه تحقق آن هستیم؛ ولی گوشزد کردن خطر این جنگ را بایستی جدی بگیریم. هیچ جنگی در ابتدا و قبل ازاینکه رخ دهد، کسی متوجه شروع آن نمی شود؛ در حالی که ممکن است زمان زیادی از شروع آن گذشته باشد؛ بویژه همین جنگ های طایفه ای که در سطح مردمی شکل می گیرد، از زمانی آغاز می شود که افراط گرایان حق زندگی برای دیگران را منکر می شوند. تفنگ را جای قلم به کار می برند، فریاد، تهمت، ناروا، ناسزا و دروغ را جایگزین گفت وگوی دوستانه و صمیمانه و با محور منافع ملی می کنند. این همان نقطه ای است که جنگ شروع می شود؛ ولی ممکن است سال ها طول بکشد تا به یک نقطه ی بحرانی برسد و دو مجموعه ی جمعیتی را که کنار هم بودند، روبروی هم قرار دهد و باعث درگیری و خونریزی و تخریب شود. اصل جنگ از آنجا آغاز می شودکه طرز فکرهای خودخواهانه، شروع می شود. ما اگر بخواهیم به وظیفه ی خود عمل کنیم و بخواهیم صلح طلب، اعتدال گرا، اصلاح طلب یا ملی گرا باشیم، باید قبل از اینکه اتفاق ها به نقطه ای برسد که از دست هیچ کس کاری بر نیاید، ترویج گفت و گو بکنیم، ترویج رفاقت بکنیم، بایستی این نوع طرزفکرهای افراطی را به مردم معرفی کنیم؛ به نحوی که آگاهی مردم، تندروها را در جامعه حل کند. در یک جامعه ی آگاه، انسان های تندرو فرصتی پیدا نمی کنند که حرفی بزنند ولی وقتی در جایی شما حرف تندروانه می زنی و با استقبال هرچند معدودی همراه می شود و به اصطلاح نون و آبی برای تندروها دارد، فرصت حضور تندروی و خشونت فراهم می شود.



***ایرنا: با توجه به حضور طایفه ها و مذاهب گوناگون در لبنان، تاثیر مثبت همکاری کشورهای منطقه بر ثبات و امنیت لبنان چگونه است؟

**سبحانی: بسیار مثبت است. من با یک مثال پاسخم را شروع می کنم؛ در سال 2002 میلادی که تلاش های قبلی حزب الله نتیجه داد و وحدت گفتمانی که برای آزادی سرزمین های لبنان شکل گرفته بود، به ثمر نشست و منجر به حمایت همه ی گروه های لبنانی از مقاوت لبنان شد و همچنین به حمایت همه یرکشورهای منطقه از لبنان و حق مردم این کشور انجامید، وقتی که من به عنوان سفیر ایران در جشن پیروزی مردم لبنان شرکت کردم و در سالنی که بودیم، تمام سران همه طوایف و گروه های لبنانی بدون استثنا حضور داشتند و از حزب الله لبنان که پرچم دار مقاومت بود حمایت کردند، یادم می آید که به صورت تقریبی تمامی کشورهای منطقه نمایندگان خود را برای تبریک این موضوع فرستادند و در حمایت و بازسازی لبنان شرکت کردند و لبنان به قدرتی تبدیل شد که تمام کشورهای منطقه را همراه خود داشت و تبدیل به رمز وحدت منطقه ای و مذهبی شد؛ به این معنی که مردم، زندگی همراه با مدارای کنار هم را تجربه کردند. پس این اتفاق شدنی است اما اگر اختلاف های منطقه ای در موضوع لبنان رخ دهد و هرکس در لبنان از یک گفتمان و یک طرز فکر حمایت بکند و کشورها در لبنان تنها به دنبال منافع خود باشند و مردم لبنان هم نتوانند اتحاد خود را حفظ بکنند، لبنان قوی و قدرتمند تبدیل به لبنان کنونی می شود که هر روز گرفتار انفجار و درگیری است و شاید خدایی نکرده روزی به مساله ای که شما گفتید، یعنی جنگ مذهبی هم برسد، هرچند که همین الان هم خشونت هایی که در این کشور وجود دارد، بسیار نگران کننده است.



*گفت و گو از: مسعود گودرزی (گروه پژوهش های خبری)

پژوهش**2079**2054
کد N56173

وبگردی