آفتاب
خطی که برای تطهیر سعودی ها ترسیم شده است

آدرس غلط؛ جاده الانبار کجاست؟

آدرس غلط؛ جاده الانبار کجاست؟

بغداد-ایرنا-دولت آمریکا سرانجام هفته گذشته بطور رسمی پذیرفت که دولت نوری المالکی در حال نبرد با تروریسم است. این موضوع برای دولت عراق از آنجا اهمیت داشت که به دنبال آمریکا، جامعه جهانی نیز به حقیقت این جنگ که در عراق آن را جنگ مقدس می خوانند، اذعان کرد.

به عقیده بسیاری ازتحلیلگران عراقی ، اگر چه ریشه های اصلی بحران همچنان سرجای خود هست، اما تا همین جا هم این یک موفقیت بزرگ برای دولت عراق محسوب می شود. اما در پشت صحنه این رسمیت بخشی چه اتفاقی در حال وقوع است ؟

در بحبوحه جنگ و بحرانی که تا این حد می تواند کمر هر دولتی را خم کند، رسانه های غربی همصدا با برخی مراکز تحقیقاتی غرب، خط خبری خاصی را دنبال و پیگیری کرده اند که القاگر پیام هایی همچون ؛

- تردید جدی در مورد توان و قدرت ارتش و دولت عراق در مبارزه با تروریست ها

- کشتار شهروندان در صورت حمله و ورود ارتش به فلوجه و رمادی

- از بین رفتن تمامی راهکارهای سیاسی برای برون رفت از بحران و بن بست عراق در صورت انجام هر حمله ای به رمادی و فلوجه

- علت بن بست سیاسی عراق، فرقه گرا بودن دولت مالکی و تبعیض علیه سنی هاست

طی دو هفته اخیر یکی دو موسسه و مرکز تحقیقاتی در غرب از جمله موسسه مطالعات جنگ آمریکا بر روی این خط تحلیلی جدید کار کرده اند.

جسیکا لوییس مسوول بخش تحقیقات این مرکز که قبلا از مقامات امنیتی آمریکا هم بوده ، در مقاله ای که اخیرا خبرگزاری فرانسه منتشر کرده ، القا می کند که ارتش عراق ˈتجربه کافیˈ برای جنگ در الانبار ندارد، از ˈتسلیحات مدرن و دقیقی که به غیر نظامیان آسیب کمتری بزندˈ برخوردار نیست، در صورت ورود ارتش به این شهرها ˈغیر نظامیان زیادی کشته می شوندˈ و سرانجام بطور واضح دولت عراق را به فرقه گرایی متهم می کند.

لوییس درمقاله اش ، برنامه های دولت نوری المالکی را عامل مهمی در بروز بحران ذکر می کند.

گاردین هم در گزارشی از موفقیت ارتش در بازپس گیری فلوجه و رمادی ابراز تردید می کند و برای آمریکایی ها دل می سوزاند که در 2004 با چه هزینه و مصیبتی این منطقه را اشغال کرده اند و دولت عراق نتوانست آن را حفظ کند.

گاردین در عین حال این گونه وانمود می کند که دولت عراق ˈبا عملیات نظامی و سلاح و مهماتˈ نمی تواند به موفقیت دست یابد.

در این خط خبری مشخص، به تردید جدی در مبارزه علیه تروریسم در عراق دامن می زند و بویژه نقش خارجی در بحران را به حاشیه می راند.

به عنوان مثال، دیوید پولاگ دیپلمات پیشین آمریکا در یک برنامه زنده تلویزیونی با شبکه العراقیه، هنگامی که با سوالی درباره نقش خارجی ها در بحران عراق مواجه می شود، با لبخندی پاسخ می دهد ˈدخالت های خارجی آن حد که مسایل و سیاست های داخلی در بحران نقش دارد، از اهمیت برخوردار نیستˈ.

دولت نوری المالکی درحالی به دولت فرقه گرا متهم می شود که، معاون وی ˈصالح مطلکˈ، از تندترین مخالفان سنی اوست. معاونی که رییسش را در بحران اخیر تنها گذاشت و به صف مخالفان پیوست.

رییس پارلمان هم یک سنی است که در بحران اخیر و در نبرد ارتش با تروریست ها ، 44 عضو متحدون ، ائتلاف منتسب به خودش را تشویق به استعفا کرد.

اگر ارتش عراق هنوز وارد شهرها نشده ، دلیلش واضح است؛ جلوگیری از خونریزی بیشتر و آسیب رسیدن به غیر نظامیانی که به سپر انسانی تروریست ها تبدیل شده اند.

ارتش دو هفته پیش به محض پایان عملیات برچیدن چادرها و خیمه ها ، الرمادی و فلوجه را به دستور نوری المالکی ترک کرد تا به غیر نظامیان آسیب نرسد. ˈیعنی واقعا غربی ها نمی دانند در عراق چه می گذرد؟ˈ

اما ، حقیقت تلخ ماجرا ؛

1- آمریکایی ها با این القای برداشت ها و تحلیل ها تلاش می کنند از بار مسوولیت خود شانه خالی کنند. اگر ارتش عراق تسلیحات دقیق و مدرنی که قدرت تشخیص اهداف نظامی از غیر نظامی را داشته باشد، ندارد، چه کسی باید پاسخگو باشد؟

آیا شکی وجود دارد که تروریسمی که از 2006 میلادی تاکنون سایه بر فضای اجتماعی عراق انداخته ، محصول اشغالگری آمریکایی هاست؟ آیا نوری المالکی پاییز امسال به واشنگتن نرفت و در آنجا همین مسایل را با سران آمریکا مطرح نکرد؟

2- مالکی آنجا نسبت به تقویت القاعده بواسطه آزادی عمل و حمایت هایی که از این گروه تروریستی در سوریه شده بود، ابراز نگرانی کرد و خواستار تجدید نظر در سیاست های واشنگتن شد و ضمن آن برای مبارزه با القاعده و تکفیری ها درخواست تجهیزات مدرن تر کرد و اینگونه که به نظر می رسد، پاسخ گرمی دریافت نکرد.

آمریکایی ها هنگام ترک عراق در سال 2011 میلادی برای ارتش جوان این کشور چه به جا گذاشتند؟ غیر از یکسری خودروهای فرسوده همر و بالگردهای تقریبا از رده خارج؟

3- اخیرا واشنگتن پست در مقاله ای نوشته که تسلط القاعده بر فلوجه و الرمادی، همه دستاوردهای آمریکا از جنگ در عراق را زیر سوال برده است. چرا؟ مگر این داعش و القاعده و دیگر زیرشاخه های آن که حتی تحمل یکدیگر را هم ندارند، نیستند که سه سال است در سوریه علیه دولت قانونی اسد می جنگند و مورد حمایت غرب قرار داشته اند؟ این رسانه ها القا می کنند که اوضاع دلسرد کننده است. سوالی که باید پرسید این است که ˈاگر ارتش عراق باقدرت وارد فلوجه شود، صدای همه در نخواهد آمد؟

سربازان آمریکایی هنوز فلوجه و کابوس آن را از یاد نبرده اند. اما راستی در آن دو نبرد سال 2004 خون از دماغ غیرنظامیان نیامد؟ آیا آبرو ریزی و افتضاح شرکت امنیتی بلک واتر را فراموش کرده اند؟

آنها ادعا می کنند که امنیت را در فلوجه و الرمادی و دیگر نقاط عراق بطور کامل برقرار کرده بودند، حال آنکه این ادعایی بیش نیست. حتی استان دیالی در شرق عراق هم برغم چندین عملیات گسترده بطور کامل پاکسازی نشد. اصلا از سال 2006 که جنگ داخلی در عراق با ورود القاعده کلید خورد، تاکنون هیچگاه عملیات تروریستی در عراق بطور کامل مهار نشده است، چه آنگاه که آمریکایی ها بودند و چه بعد از آن که این کشور را ترک کردند.

4- بحران الانبار سوالات و ابهامات زیادی را ایجاد کرده است. یکی اینکه آمریکایی ها واقعا در اعلام حمایت از مبارزه دولت عراق با القاعده که خود موجد آن هستند، صادقند؟ مردم عراق خیلی خوش بین نیستند و با تردید به این موضوع نگاه می کنند.

بحران اخیر پشت پرده هایی از جمله دخالت های دولت های عربی منطقه در امور امنیتی عراق را فاش ساخته است. دیگر ابهامی در وجود دخالت های سعودی در بحران های امنیتی خاورمیانه از سوریه تا لبنان و از عراق تا بحرین و یمن نیست. در هر مغازه ای در بغداد می توانید بشنوید که ˈآمریکا اگر در بحث مبارزه با تروریسم صداقت دارد، اول عربستان را مهار کندˈ. این یک تحلیل جدی است.

5- آمریکایی ها و اروپایی ها با این همه تروریست غربی که در جریان بحران امنیتی خاورمیانه طی سه سال گذشته پرورش یافته اند، چه خواهد کرد؟ بلژیکی ها اقرار کرده اند که دستکم 200 جنگجو با گذرنامه بلژیکی و فتاوای علمای سعودی ، در عراق می جنگند.

سازمان اطلاعات بلژیک اعلام کرده که تاکنون 5 هزار شهروند اروپایی به کشورهای عراق و سوریه رفته اند تا در جهادی که فتوای آن از عربستان صادر می شود، شرکت کنند. همین یک دو هفته اخیر باز هم 200 خارجی وارد عراق شده اند که اکثر آنها از پاکستان، افغانستان و عربستان هستند.

اینها هر کدام به مثابه یک بمب متحرک محسوب می شوند که برای آینده آمریکا و اروپا یک کابوس وحشتناک را ترسیم می کند.

دست آخر ، یک حقیقت اینکه؛

ˈبحران امنیتی سال 2013 عراق که خونین ترین سال این کشور بعد از 2006 اعلام شده و طی عملیات گسترده القاعده بیش از 10 هزار تن از شهروندان عراقی کشته شده اند و نیز بحران اخیر الانبار، محصول آزادی عمل و حمایت های دول غربی و پشتیبانی مستقیم مالی و تسلیحاتی سعودی ها و سایر هم پیمانان آمریکا از القاعده و همه گروههای تکفیری و تروریستی در سوریه است که در سه سال گذشته باعث کشته شدن 120 هزار تن در این کشور شدند. آمریکایی ها هم تایید کردند. حال، باید پرسید این آدرس های غلطی که از جاده الانبار در عراق می دهند، آمریکا و غربی ها را به کجا خواهد برد؟ آیا فقط دنبال تطهیر و کاستن از بار گناهان و مسوولیت های ریاض هستند که به خاطر سیاست های این رژیم، دستکم 140 هزار نفر در دو سه سال گذشته کشته اند؟

از محمد علی حیدری هائی

خاورم**1770**1586
کد N56149

وبگردی