آفتاب
موازنه قدرت در خاورميانه چرا و چگونه تغيير كرده‌است؟

تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه

تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه

خاورمیانه همواره در حال تغییر و تحول بوده‌ است. به ندرت می‌توان مقطع تاریخی‌ای را یافت که در آن، این منطقه که شریان حیات و منبع تأمین انرژی جهان است، آرام و در حال سکون باشد.

جهان > غرب آسیا- خاورمیانه همواره در حال تغییر و تحول بوده‌ است. به ندرت می‌توان مقطع تاریخی‌ای را یافت که در آن، این منطقه که شریان حیات و منبع تأمین انرژی جهان است، آرام و در حال سکون باشد.

 این روزها اما تغییر خاورمیانه، از جنس تغییر در توازن قدرت‌ها و جغرافیای سیاسی این منطقه است. این نوع تغییر هرچند‌سال یک‌بار روی می‌دهد. برای درک تغییر در جغرافیای سیاسی خاورمیانه به 2سؤال باید پاسخ گفت؛ اول اینکه این تغییر چگونه روی می‌دهد؟ و دوم اینکه چه عواملی باعث این تغییر شده‌ است؟

عوامل و وزنه‌های قدرت در خاورمیانه را در سال‌های گذشته 4کشور ایران، عربستان، ترکیه و مصر تشکیل داده‌اند. دسته‌بندی کشورهای منطقه حول این 4قطب است و نسبت و رابطه هرکدام از این قطب‌ها با قدرت‌های خارجی، جغرافیای سیاسی خاورمیانه را شکل می‌دهد. آنچه اکنون تغییر در توازن قدرت در خاورمیانه را رقم زده‌است، تغییر در جایگاه قدرت و موقعیت این 4قطب و تغییر در نسبت روابط آنها با قدرت‌های خارجی است.آغاز این تغییرات، سرنگونی صدام حسین در عراق بود. انقلاب در کشورهای عربی و سرنگونی چند چهره قدرتمند منطقه ازجمله حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر، مرحله دیگر این تغییر را کامل کرد. تحولات سوریه و قطب‌‌بندی کشورهای منطقه در حمایت یا مخالفت با نیروهای درگیر در سوریه، حلقه دیگری از زنجیره تغییرات خاورمیانه است. در نهایت آنچه این تغییر را قطعی می‌کند، توافق ایران و غرب بر سر برنامه هسته‌ای تهران است؛ توافقی که به‌معنای شروع لغو تحریم‌ها علیه ایران است و قدرت اقتصادی و سیاسی تهران را بیش از گذشته افزایش می‌دهد. در این نوشتار تغییر سیاست داخلی و خارجی هریک از قطب‌های قدرت خاورمیانه و مناسبات آنها با قدرت‌های خارج از منطقه و تأثیر آن بر معادلات خاورمیانه بررسی می‌شود.

مصر؛تضعیف جایگاه سیاست خارجی و دورشدن از آمریکا

بعد از سرنگونی حسنی مبارک، مصر همچنان ناآرام است. دولت اسلامگرای اخوان‌المسلمین یک سال در قدرت بود اما به‌دنبال اعتراض گسترده مخالفان بعد از ماه‌ها کشمکش، سرانجام توسط نظامیان از قدرت برکنار شد. رهبران اخوان و محمد مرسی رئیس‌جمهور به زندان افتادند و هوادارانشان در خیابان‌ها سرکوب شدند. این درگیری‌ها صدها کشته به‌جا گذاشت و همچنان هم ادامه دارد. به همین‌خاطر جایگاه مصر در عرصه سیاست خارجی تضعیف شد. از سوی دیگر روابط مصر با آمریکا تیره شد و به جنگ لفظی میان مقامات 2کشور کشید. دولت آمریکا که روی مناسبات با اخوان‌المسلمین به‌عنوان نیروی تعیین‌کننده اسلامگرایان در منطقه حساب کرده‌بود، بعد از برکناری مرسی دچار نوعی سردرگمی در موضع‌‌‌گیری در مقابل تحولات مصر شد؛ از یک‌سو تحت فشار افکار عمومی قرار داشت که کشتار معترضان اسلامگرا توسط نظامیان مصر را محکوم کند. از سوی دیگر تضعیف جایگاه مصر در سیاست خارجی منطقه، اهمیت گذشته این کشور را برای واشنگتن کمتر کرده‌بود. اکنون دولت مصر با مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی روبه‌روست و کمتر به‌دنبال تأثیرگذاری در تحولات منطقه است. دولت کنونی مصر بیش از گذشته از نظر اقتصادی و سیاسی به عربستان نزدیک شده و به همین نسبت از ترکیه دور شده‌است.

ترکیه؛تغییر سیاست خارجی، نزدیک‌شدن به ایران

احمد داوداوغلو وزیر خارجه ترکیه اخیرا در جریان سفر به چند کشور خاورمیانه به خبرنگاران گفت: سیاست ترکیه متناسب با تغییر خاورمیانه تغییر می‌کند. او این جمله را در راه سفر به تهران گفت. ترکیه قدرت در حال ظهور خاورمیانه و جهان است؛ پدیده‌ای که هم اهمیت سیاسی دارد و هم اقتصادی. ترکیه در یک دهه گذشته با رهبری حزب حاکم اسلامگرای عدالت و توسعه و تیم اردوغان- گل به رشد اقتصادی قابل‌توجهی رسیده و یکی از 10قدرت برتر اقتصاد جهان است. همین قدرت اقتصادی جایگاه و موقعیت سیاسی ترکیه در جهان را هم ارتقا بخشیده است.

معمار سیاست خارجی ترکیه داود اوغلوست که با سیاست اختلاف صفر با همسایگان کارش را شروع کرد و اکنون هم دوباره به همین سیاست بازگشته است. در 2سال گذشته تحولات سوریه، محور سیاست خارجی ترکیه بود. دولت ترکیه همه تلاش و انرژی خود را صرف حمایت از مخالفان دولت سوریه و تلاش برای سرنگونی دولت بشار اسد کرد اما اکنون به‌نظر می‌رسد که این سیاست تغییر کرده و سوریه دیگر کانون سیاست خارجی ترکیه نیست. مقاومت ارتش سوریه در مقابل مخالفان، تأثیر ناآرامی‌های سوریه بر ترکیه که خود را با چند انفجار در مناطق مرزی و همچنین سیل پناهجویان سوری نشان داده، از دلایل تغییر سیاست ترکیه است. دلیل دیگر این تغییر، عامل مهم کردهاست که سال‌هاست ترکیه با آن دست‌به‌گریبان بوده و اکنون این کشمکش به مرحله تعیین‌کننده‌ای رسیده‌است. دولت اردوغان روند آشتی با کردها را از طریق یک توافق صلح آغاز کرده ‌است. قدرت‌گرفتن کردهای سوریه در مرز ترکیه، می‌تواند روند آشتی دولت ترکیه با کردهای این کشور را دچار اختلال کند. دولت ترکیه نگران تجزیه سوریه و اعلام استقلال کردهای این کشور است. همین نگرانی موجب شده که ترکیه در موضع‌گیری علیه سوریه، از محور مخالفان دولت بشار اسد فاصله بگیرد و به محور ایران و عراق بپیوندد. هنوز هم آنکارا و استانبول کانون برگزاری جلسات گروه‌های مختلف مخالفان سوریه است اما اکنون ترکیه خود را برای سناریوهایی غیراز سرنگونی بشار اسد در سوریه آماده می‌کند. از سوی دیگر با ناکام‌ماندن اخوان‌المسلمین در مصر و تونس، ترکیه دیگر مانند 2سال گذشته در منطقه احساس قدرت نمی‌کند. این هم دلیل دیگری است برای نزدیک‌شدن ترکیه به محور ایران و عراق. سفر دوره‌ای اخیر وزیر خارجه ترکیه به کشورهای خاورمیانه و مذاکراتش در ایران و عراق، آغاز تغییر سیاست خارجی این کشور را نشان می‌دهد. ترکیه و عراق در 2سال گذشته با اخراج سفرای یکدیگر تا مرز قطع رابطه هم پیش رفتند اما اکنون مقامات ارشد دوطرف توافقنامه همکاری امضا می‌کنند.

عربستان؛ بازنده ناراضی

اوضاع خاورمیانه این روزها بر وفق مراد عربستان پیش نمی‌رود. این را می‌توان از واکنش‌های شتابزده و خشم‌آلود مقامات سعودی هم دریافت که در گذشته سابقه نداشته‌است. توماس فریدمن، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی، اخیرا در یادداشتی برای روزنامه نیویورک‌تایمز نوشت: به تازگی در چند کشور عربی حاشیه خلیج‌فارس بودم و احساس کردم که آنجا زلزله‌ای در جریان است. همه آشفته و دستپاچه‌ هستند از آنچه در آینده در منطقه انتظارشان را می‌کشد. رنگ باختن اهمیت گذشته عربستان در بازار انرژی آمریکا، موج دمکراسی‌‌خواهی و تغییرطلبی در منطقه، قدرت‌گرفتن ایران به‌عنوان رقیب منطقه‌ای عربستان و 3سال ناکامی در جبهه جنگ سوریه، بدبیاری‌های عربستان در عرصه سیاست خارجی است. در داخل هم مشکلات اقتصادی، فشار برای تغییرات سیاسی و اعتراض اقلیت شیعه در شرق کشور، چالش‌های جدی برای عربستان ایجاد کرده‌است. عراق، لبنان، یمن، بحرین و شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج‌فارس حوزه نفوذ عربستان در منطقه را تشکیل می‌دهند. عربستان برای پیشبرد برنامه‌های خود در هرکدام از این کشورها از قدرت سیاسی و نظامی آمریکا بهره می‌برد. اکنون اما آمریکا دیگر نمی‌خواهد همه منافع خود را با عربستان گره بزند. نمونه این عزم واشنگتن را می‌توان از اظهارنظرات صریح مقامات آمریکایی دید. نیکلاس برنز، معاون سابق وزارت خارجه آمریکا، در مصاحبه‌ای گفته‌است: توافق با ایران به سودمنافع ملی آمریکاست؛ اگر این به سود منافع اسرائیل یا عربستان نیست، خب نباشد. روزنامه واشنگتن‌پست هم اخیرا به‌نقل از یک مقام وزارت خارجه آمریکا بدون ذکر نامش نوشت: عربستان باید با شرایط جدید منطقه و سیاست‌های آمریکا کنار بیاید. این مقام آمریکایی گفت: قرار نیست واشنگتن، ریاض را کنار بگذارد اما شاید منافع آمریکا و عربستان دیگر مانند گذشته در یک راستا قرار ندارد.

سوریه، نفت و ایران، 3موضوع اصلی است که راه عربستان را از آمریکا جدا می‌کند. عربستان به‌دنبال سرنگونی دولت شیعه سوریه به هر قیمتی است اما گزینه آمریکا برای سوریه این نیست. به گواه سازمان بین‌المللی انرژی، آمریکا تا 10سال دیگر نیازی به واردات نفت نخواهد داشت. این یعنی اصلی‌ترین پایه و اساس رابطه استراتژیک میان آمریکا و عربستان از بین خواهد رفت .ایران اصلی‌ترین عامل اختلاف واشنگتن و ریاض است. قدرت‌گرفتن ایرانی که جایگاه هسته‌ای‌اش هم توسط جهان به‌رسمیت شناخته شده‌، کابوس عربستان است.

کشورهای خاورمیانه: بحرین - قبرس - مصر - ایران - عراق - اردن - کویت - لبنان - عمان - فلسطین - قطر - عربستان - سوریه - ترکیه - امارات - یمن

کد N10624

وبگردی