با علم فتح دران راه دور

سایه فشان شد بحد« کنت پور»

خان جهان ، حاتم مفلس نواز

گشت باقطاع «اوده‌ی» سرفراز

از کف جود و کرم حق شناس

کر د فراهم سپه‌ی بی قیاس

من که بدم چاک را و پیش از آن

کرد کرم آنچه که بد پیش از آن

تا زچنان بخشش خاطر قریب

بنده شدم لازمه‌ی آن رکیب

در «اوده» برد ، ز لطفی چنان

کیست که از لطف بتابد عنان؟

غربت از احسانش چنانم گذشت

کم وطن اصل فراموش گشت

در «اوده» بخشش او تا دو سال

هیچ غم و ناله نبود از منال