موسیقی گلستان

طایفه هایی ازقوم ترکمن (اغوزها) که هزار واندی سال پیش به هنگام زیستن درکرانه های رود سیحون واقع درترکستان به دست امیران سامانی به دین اسلام گرویده بودند، ششصد سال بعد درمنطقه …

طایفه هایی ازقوم ترکمن (اغوزها) که هزار واندی سال پیش به هنگام زیستن درکرانه های رود سیحون واقع درترکستان به دست امیران سامانی به دین اسلام گرویده بودند، ششصد سال بعد درمنطقه ای سکنی گزیدند که امروزه ترکمن صحرا خوانده می شود.این منطقه ، درایران شامل منتهی الیه شرق مازندران (استان گلستان فعلی ) وبخشی ازشمال خراسان است.
اخلاف تیره های ترکمن که دررده بندی ترک نژادان ازترکان شرقی به شمار می آیند.هنگام حرکت ازغرب چین وجنوب مغولستان به سوی آسیای میانه ، خنیاگران دوره گردی رابه همراه داشتند که اوزان نامیده می شدند.اوزان ها که کارشان ریشهٔ عمیقی درآیین شامانیسم وپرخوانی ( جادوپزشکی – موسیق درمانی ) داشت، درمدح قهرمانان ایل حماسه ها می سرودند ودرمیان مردم ازاحترام ویژه ای برخوردار بودند.اوزان ها رامی توان آفریننده وپایه گذار تمامی آثار بنیادی موسیقی ترک زبانان دانست .امروزه اخلاف اوزان ها رادرترکمن صحرا ، باغشی یابخشی می نامند.
موسیقی مهم ترین وسیلهٔ بیان ارزوها ، احساسات وعواطف قوم ترکمن است وبه همین دلیل موسیقی ترکمنی یکی ازتجریدی ترین ودرنوع خود پیچیده ترین انواع موسیقی درایران است.
رقص درفرهنگ ترکمنی ایران جای ویژه ای نداردونشانی ازسازهای کوبه ای وسازهای خانوادهٔ سرنا نیز درموسیقی ترکمنی ایران دیده نمی شود.
ریتم های حاصل ازتاخت های مختلف اسب : برخورد شانه برتاروپود قالی وریتم های حاصل ازکار طاقت فرسای نمد مالی رامی توان به خوبی درمضراب های دوتار، تحریرهای سازی وآوازی ونیز صدای قوپوز ( زنبورک ) شنید.
موسیقی ترکمنی بیانگر زندگی وتاریخ حماسه ساز قوم ترکمن است. این موسیقی اگر شاد نیست باغرور است واستوار وعجیب این است که بااین ویژگی ها تنها درعروسی ها ومجالس شادی زنده مانده است.
مهمترین بخش موسیقی ترکمنی مجموعهٔ اثاری است که توسط بخشی ها نواخته وخوانده می شود.بخشی ها نوازندگان دوتار( تامدیره یاتامدیرا) ، آوازخوان وداستان گوهستند.
ساز دیگری که بخشی رادرنواختن دوتار وخواندن اواز همراهی می کند ، کمانچه (قیجاق) است. آوازهای
چوپانی و ساربانی به همراهی نی (یدی بوغون)، آهنگ هایی که با نی برای تسکین یا درمان سرخک کودکان نواخته می شود ، مولودی خوانی درماه ربیع الاول (ماه مولود) لاله که توسط دختران و نوعروسان در شب های چهاردهم و بیست وهفتم ماه رمضان خوانده می شد، ذکر خوانی طلبه ها در حوزه های علمیه لالایی مادران (هودی) ، مویه ها و مرثیه های زنانه ، ذکرخوانی و غزل خوانی در مراسم پرخوانی از انواع دیگر موسیقی ترکمنی هستند.
موسیقی ترکمنی ایران که تعداد نغمه های اصلی آن بالغ بر ۵۰۰ آهنگ است براساس چهارم مقام در چهار شیوه یا چهارسبک مختلف گرگان یولی ، دامانا یولی ، ماری یولی و خیوه یولی که هرکدام مربوط به ناحیه یاتیره ای خاص است اجرا می شوند. گرگان یولی نسبت به سایر شیوه ها ساده تر است. دامانا یولی را برخی به شیوه اجرایی ترکمن های خراسانی نیز نسبت می دهند. اوج های دامانا یولی گاه از گرگان یولی فراتر می روند. خیوه یولی غالبا بدون همراهی کمانچه اجرا می شود و از نظر مضمون موثرتر و شکوه آمیزتر است. خیوه یولی اوج های بیش تری می گیرد و از تجریرهای مختلف ومتنوع موسیی آوازی ترکمنی (جق جق) بیش تر بهره می برد. از این شیوه در روایت های حماسی نیز بسیار استفاده می شود. متن های آوازی بخشی های ترکمن را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
● بخش اول ریا، داستان ها و روایت های منظوم و منثور ماننده زهره و طاهر ، غریب و شاه صنم ، زین العرب ،صیاد و همراه ، حورلقا و همراه ، اصلی و کرم ، یوسف و احمد ، گل و بلیل و کوراغلی است. متن این داستانها به زبان ترکی است و با داستانهای عاشیق های آذربایجان و بخش های شمال خراسان و عاشق های قشقایی تقریبا یکسان است.
● بخش دوم ، شعرهای شاعران کلاسیک ترکمن مانند مختوم قلی فراغی ، قربان دردی ذلیلی ، آنه قلیچ مه تاجی ، ملانقس ، دوست محمد بال قزل، آراز عاشقی ، شاه بنده ، سیدی خوجه ، محمد ولی کمینه و مسکین قلیچ است.
● بخش سوم ، شعرهای شاعران گمنام ترکمن است.
همانطور که ذکر شد ، موسیقی ترکمنی ایران در قالب چهار مقام اصلی مخمس ، غرق لر (غئریق لار) تشنید و نوایی اجرا می شود . ارازمراد آرخی ، بخشی کهنسال ترکمن در مورد چگونگی تسلسل مقام ها می گوید: «بخشی معمولا کار خود را مقام مخمس که پرده های بم و کوک پایین دارد، آغاز می کند. مخمس از پرده اول یا سوم شروع می شود و تا پرده هفتم بالا می رود. البته این بستگی به طول زمان اجرا دارد . اگر زمان کوتاه باشد از پرده سوم و در غیر این صورت از پرده اول آغاز می شود.بعد کوک دوتار را کمی بالاتر می برد و مقام غرق لر را می نوازد. این مقام معمولا از پرده ششم آغاز می شود و تا پرده های دوازدهم و سیزدهم سیر می کند. بخشی دوباره کوک را کمی بالاتر می برد و مقام تشنید را می نوازد. این مقام از پرده هفتم آغاز می شود و تا پرد های دوازدهم و سیزدهم سیر می کند. در پایان با بالابردن دوباره کوک ، مقام نوایی را اجرا می کند.»
آراز مراد آرخی می افزاید: «داستان گویی را معمولا با مقام مخمس شروع می کردند، زیرا این مقام پرده های بم تر و کوک پایین تری داشت. پس از انتخاب مقام ، هر آهنگی را که وزن آن با وزن شعر داستان هماهنگ بود ، انتخاب و اجرا می کردند. در واقع ، وزن شعر عامل مهمی در انتخاب آهنگ در آن مقام معین بود. اغلب بخش ها از روی تجربه می دانستند که چه آهنگی با کدام شعر از کدام قسمت هر داستان سازگارتر است».
خلیفه نظرلی محجویی ، بخشی کهن سال و با تجربه ترمن در مورد مقام های موسیقی ترکمنی و چگونگی تسلسل آنها می گوید: «مقبول ترین و کارآمدترین مقام تشنید است، بعد نوایی و پس از آن غرق لر و درآخر مخمس قرار می گیرد. اما از نظر اجرا، تقدم با مخمس است ، پس از آن نوایی و در آخر تشنید که این ترتیب درست عکس اهمیت آن ها است».
محجوبی در باره سبک های موسیقی ترکمنی می گوید : «سبک ها می توانند از چهار شیوه بیش تر باشند. چالمان بخی و ولیم کرتکه که از ترکمنستان آمده بودند، صحبت از شیوه های ماری یولی و خیوه یولی
می کردند.به سبک هایی که در دامنه کوه و کناره های رودخانه اترک اجرا می شد، آرقاچ یولی می گفتند ، اما در قدیم فقط صحبت از شیو های خیوه یولی و ماری یولی بود. دامان یولی بعدها در ترکمنستان شنیده شد. د رگرگان یک بخشی زندگی می کرد که چاودر بخشی نام داشت و حدود ۵۰ سال پیش در گذشت . شیوه او بعدها به گرگان یولی معروف شد.»
محجوبی می افزاید : «من درمورد سه سبک ماری یولی ، خیوه یولی و گرگان یولی بحثی ندارم ، اما احتمال می دهم که سبک دامان یولی همان سبک نخورلی یا جرگلان بوده است . تفاوت این سبک ها ، هم در لهجه و زبان است و هم در موسیقی. اگر چه این طور استنباط می شود که شیوه ها و سبک ها به پیروی از طایقه و منطقه تقسیم بندی شده اند، اما هر استاد و هر خلیفه نیز سبک و شیوه خاص خود را داشت. به کسی که به تمام شیوه ها و سبک های رایج موسیقی ترکمنی و هر چهار مقام اصلی و تمام آهنگ های منشعب از آن ها و به تمام شعرها و داستان ها ی رایج در فرهنگ شفاهی ترکمن ها احاطه داشته باشد. خلیفه می گویند. در این میان شرط سنی نیز لازم است . بنابراین هر بخشی ، خلیفه نیست».