بزرگسالی نیز مثل كودكی و نوجوانی، دوره دگرگونی و تكامل است. رویدادهایی كه در این دوره اتفاق میافتد بسیار مهم است و میتواند بهداشت روان فرد را تا آخر عمر تحت تأثیر قرار …
بزرگسالی نیز مثل كودكی و نوجوانی، دوره دگرگونی و تكامل است. رویدادهایی كه در این دوره اتفاق میافتد بسیار مهم است و میتواند بهداشت روان فرد را تا آخر عمر تحت تأثیر قرار دهد. در میاناین رویدادهای مهم، میتوان به پیداكردن كار برای تامین زندگی، ازدواج و تشكیل خانواده، داشتن فرزند، تحصیل فرزندان، سازگاری در زندگی زناشویی، سازگاری با محیط كار و موارد متعدد دیگر اشاره كرد. هر یك ازاین موارد، در تضمین یا آسیب به بهداشت روان فرد نقش دارند.
بخش عظیمیاز زندگی بزرگسالی صرف كار میشود. كاركردن تنها پول در آوردن نیست. كار برای انسان استقلال مالی و عزت نفس فراهم میآورد. كار، شیوه لباس پوشیدن، سبك زندگی، محل سكونت، شیوه تربیت فرزندان و حتی شیوه تحصیل فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین، بیكاری یا نارضایتی از كار میتواند پیامدهای ناراحتكنندهای داشته باشد. كسی كه كار ندارد یا از كار خود رضایت ندارد، درایجاد روابط با دیگران، احساس سودمندی و داشتن هویت، اختلال نشان میدهد.
بررسیها نشان دادهاند كه میان درصد بیكاری و میزان خودكشی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. همچنین هراندازه میزان بیكاری بیشتر باشد، تعداد مردان بستری شده در بیمارستانهای روانی به مقدار قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت. بیكاری، مشكلات اقتصادی را شدت میبخشد و تعارضهای زن و شوهر و والدین با فرزندان را افزایش میدهد. اشخاصی كه بیكار میشوند و امید پیداكردن شغل جدید را نیز از دست میدهند، مراحل زیر را پشت سر میگذارند: حالت شوك، احساس ناامیدی، ضعف عزت نفس، تردید، اضطرار، تسلیم شدن در برابر رویدادها و در خود فرورفتن. در مواردی كه بیكاری ادامه مییابد، ممكن است زندگی خانوادگی متلاشی شود. بدرفتاری با كودكان، خشونت، مشاجرههای خانوادگی، الكلیسم و پناه بردن به مواد مخدر از جمله پیامدهای دیگر بیكاری است.
زندگی زناشویی از جمله مسایل دیگری است كه در تضمین و یا آسیب بهداشت روان بزرگسالان نقش بهسزایی دارد. گروهی از افراد بعد از ازدواج تا آخر عمر با هم زندگی میكنند و زندگی موفقی نیز دارند. بعضی تا آخر عمر ظاهرا با هم هستند اما واقعیت این است كه از نظر روانی طلاق گرفتهاند و تنها در زیر یك سقف زندگی میكنند. گروهی چند سال یا چند ماه بیشتر با هم نمیمانند و هر كس راه خود را جدا میكند. گروهی دیگر صاحب بچه نمیشوند و به دنبال بچه میگردند. تعدادی بیوه میمانند و تن به ازدواج مجدد نمیدهند. خلاصه اینكه روزگار برای زن و شوهرها، شیوههای زندگی مختلفی رقم میزند و برای هریك از آنها حالتهای روانی خاصی فراهم میآورد. در هر یك از رویدادهای زندگی دشواریهای واقعا غم انگیز و طاقتفرسایی پیش میآید. كسی میتواند از زیر باراین دشواریها سالم بیرون بیاید و دوباره سازگار شود، كه قبلا آمادگی داشته باشد و دیدگاه مثبتی نیز اتخاذ كند.
سید عباس باقری یزدی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است