لطیفه‌های رسیده در هفته دوم خرداد ماه!

رئیس تیمارستان به یكی از مراقبها می گوید من در اینجا از همه راضی ام.فقط دیوانه ای هست كه اصرار دارد من برج ایفل را بخرم. مراقب می گوید خب چرا نمی خری؟ رئیس تیمارستان می گوید آخه …

رئیس تیمارستان به یكی از مراقبها می گوید من در اینجا از همه راضی ام.فقط دیوانه ای هست كه اصرار دارد من برج ایفل را بخرم.
مراقب می گوید خب چرا نمی خری؟
رئیس تیمارستان می گوید آخه پول ندارم اگه داشتم حتما می خریدم!
□□□
به یارو میگن ۲×۲ چند تا میشه؟ میگه: ۴ تا بهش ۴ تا گردو میدن. میگن ۳×۳ چی؟ میگه:یه گونی!!!!!!
□□□
یه روز دو تا نفر بانك میزنند اولی میگه بزار پولها رو بشماریم دومی میگه ول كن بابا فردا اخبار اعلام میكنه.
□□□
ماشین یارو رو میدزدند داشته گریه می كرده یه نفر بهش می گه ناراحت نباش شماره ی ماشین روبرداشتم.
□□□
پدرخسیس: پسرم درامتحان نمره چند گرفته ای؟
پسر: ۲۰ گرفتم پدرجان.
پدر: تو كه بانمره ی ۱۰ هم قبول میشوی چرا خودكار هدر میدهی و بیشتر می نویسی.
□□□
معلم: ماه های خارجی رابه ترتیب نام ببر.
شاگرد: فروردین.اردیبهشت.خرداد.
معلم: این ها كه میگویی ماه های ایرانی اند.
شاگرد: باوركنید اینها همان ماه های خارجی اند كه من به ایرانی ترجمه كردم.
□□□
خسیسه خونش آتیش میگیره اس ام اس میده آتش نشانی میگه به این شماره ای که افتاده زنگ بزنین تا آدرسمو بدم.
□□□
یارو یه سی دی میگیره میبینه وسطش سوراخه میره سی دی رو پس میده
□□□
یه دختر یه نقاشی میره پیش باباش
باباش میگه این چیه کشیدی
میگه یه گاو با یه عالمه علف
میگه پس علفاش کو
میگه گاوه همشو خورده
میگه خوب پس گاوه کو
میگه اونم دیدی دیگه اینجا علف نیست گذاشت رفت.