حکایت ندیمان و پادشاهان

و بعضی از پادشاهان طبیب و منجم را ندیم کرده اند تا بدانند که تدبیر هر یکی چیست و او را چه سازد و چه نسازد. طبیب مزاج او را نگاه می دارد و منجم از سعد و نحس غفرخندگی و شومیف آگاهی می …

و بعضی از پادشاهان طبیب و منجم را ندیم کرده اند تا بدانند که تدبیر هر یکی چیست و او را چه سازد و چه نسازد. طبیب مزاج او را نگاه می دارد و منجم از سعد و نحس غفرخندگی و شومیف آگاهی می دهد و وقت و ساعت نگاه می دارد و شغلی را که خواهد کرد وقت اش اختیار می کند.
اما اگر ندیم جهان دیده و به هر جای رسیده باشد و بزرگان را خدمت کرده، بهتر باشد و چون مردمان خواهند که از طبع و خوی پادشاه بدانند از ندیمان قیاس کنند، اگر ندیمان خوش خوی و گشاده طبع و جوانمرد و بردبار و حلیم و ظریف باشند، بدانند که پادشاه خوش خوی و خوش طبع و نیکو سیرت و پسندیده عادت است. و اگر ندیمان ترشروی و متکبر و محال گوی غدروغگوف و بخیل و رعنا غسبکسرف باشند، بدانند که پادشاه ناخوش طبع و بدخوی و بدسازغناسازگارف و بدسیرت باشد.
و دیگر هر یکی را از ندیمان مرتبتی و منزلتی باشد. بعضی را محل نشستن باشد و بعضی را محل ایستادن چنانکه از قدیم باز غدیرگاهف، عادت مجلس ملوک و خلفا بوده است و هنوز آن رسم مانده است و خلیفه را چندان ندیم باشد که پدران او را بوده است و سلطان غزنین را همیشه ۲۰ ندیم بوده است ۱۰ بر پای ایستاده و ۱۰ نشسته و ایشان این رسم و ترتیب از سامانیان دارند. و باید که ندیمان پادشاه را کفافی باشد و حرمتی تمام میان حشم و ایشان باید که خویشتن دار و مهذبغخوش باطن، پاکف و پادشاه دوست باشند.

سیاستنامه - خواجه نظام الملک طوسی