سیدشاه فضل‌الله حروفی نعیمی استرآبادی

جنسیت: مردنام پدر: ابومحمدتخلص: نعیمیتولد و وفات: ( ۷۴۰ -مقتول ۷۹۸/۷۹۶) قمریمحل تولد: استرآبادشهرت علمی و فرهنگی: دانشمند ، صوفی ، عارف و شاعرمشهور به حلال‌خور. نام پدر …

جنسیت: مرد
نام پدر: ابومحمد
تخلص: نعیمی
تولد و وفات: ( ۷۴۰ -مقتول ۷۹۸/۷۹۶) قمری
محل تولد: استرآباد
شهرت علمی و فرهنگی: دانشمند ، صوفی ، عارف و شاعر
مشهور به حلال‌خور. نام پدر فضل ار ابومحمد عبدالرحمان جلال‌الدین نیز ذکر کرده‌اند که قاضی‌القضات استرآباد بود. صاحب "ریحانهٔ‌الادب" اصل وی را مشهدی دانسته که در شروان مقیم بوده است. نعیمی در استرآباد به دنیا آمد. در جوانی به طاقیه‌دوزی (دوختن نوعی کلاه) می‌پرداخت و از این راه کسب معیشت می‌کرد. پس از مدتی به اصفهان رفت و از آنجا به زیارت خانهٔ خدا مشرف شد ، سپس به تبریز رفت. گویند این سیر و سفرها در طول زندگی نعیمی ، تکرار شده است. وی جامع معقول و منقول بود و در علوم غریبه و رموز تصوف و حکمت ، مرتبه‌ای عالی داشت و در علم اسماء ، حروف ، جفر و اعداد ماهر بود و از این مهارت در جهت نشر و تعمیم عقاید خود استفاده نمود. وی در عهد تیمور گورکانی می‌زیست و مؤسس طریقهٔ حروفیه بود. از شاگردان فضل‌الله می‌توان به سید عمادالدین نسیمی شیرازی و شیخ ابوالحسن اصفهانی ، معروف به علی‌الاعلی ، اشاره کرد. گویند میرانشاه فرزند تیمور حاکم آذربایجان ، به امر پدر او را از شروان احضار نمود و به فتوای علماء عصر به قتل رسانید. گفته‌‌‌‌اند که در ۸۰۴ ق سر و جسد او را سوزاند. پس از او عقایدش در سراسر ممالک اسلامی منتشر گردید. علی الاعلی یکی از طرفداران او به آناطولی گریخت و در آنجا یه خانقاه‌های بکتاشیان وارد شدو طریقهٔ حروفیان را به جای عقیدهٔ آنها رواج داد. مدفن او در نخجوان است. در مورد سال تولد و قتل و عناوین آثار او ، بین تذکره‌ها اختلافاتی وجود دارد. از آثار مهم او "جاودان کبیر" و "جاودان صغیر" می‌باشد که بعضی از تذکره‌ها آن را تحت عنوان کلی "جودان‌نامه" آورده‌اند. صاحب "دانشمندان آذربایجان" آورده که سید فضل‌الله در شروان مدتی زندانی بوده و در ۷۹۶ق ، در محبس ، "جاودان‌نامه را تألیف کرده است ، همچنین ادامه داده که شاگرد او ، علی‌الاعلی ، این کتاب را به نظم آورده است و در ضمن قصیده‌ای نیز مشتمل بر وقایع آینده به او نسبت می‌دهند. از دیگر آثارش: "انفس و آفاق" به فارسی؛ "عرف‌نامه"؛ "نوم‌نامه" ، به لهجهٔ استرآبادی؛ "محبت‌نامه"؛ مثنوی "عرش‌نامه" ، در هزار و سیصد و بیست بیت؛ "دیوان" شعر.