شمارش معکوس ناتو!

در کتاب «پس از هژمونی آمریکا» ذیل بحثی تحت عنوان وضعیت تامین امنیت در جهان پس از سقوط هژمونی ایالات متحده آمده است: «نه آلمان و ژاپن و نه شورای امنیت، هیچ کدام نمی توانند امنیت را در جهان مستقر سازند، بلکه این وظیفه سرنوشت ساز تنها از عهده سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» ساخته است».

در کتاب «پس از هژمونی آمریکا» ذیل بحثی تحت عنوان وضعیت تامین امنیت در جهان پس از سقوط هژمونی ایالات متحده آمده است: «نه آلمان و ژاپن و نه شورای امنیت، هیچ کدام نمی توانند امنیت را در جهان مستقر سازند، بلکه این وظیفه سرنوشت ساز تنها از عهده سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» ساخته است». البته نویسنده معتقد است که ناتو نیز در پایان به صورت انحطاطی عمل خواهد کرد.
رئالیست ها در خصوص آینده ناتو تردید دارند. کنث والتز می گوید: سالهای ناتو شمرده می شود. فلسفه وجودی ناتو از بین رفته. چرا که دشمنش مرده است. دیوید هگلند در مقاله ای با عنوان «آینده ناتو» می گوید: «اگر دشمن کسی را از او بگیری، همانند این است که آب را از گیاه بگیری. گیاه خشک می شود». هگلند بر خلاف والتز تنها به وجود دشمن بسنده نمی کند، بلکه موضوع را از منظر دیدگاه های نابرابری درونی ناتو می کاود. او می گوید در درون ناتو، فرانسه و آمریکا اختلافات شدیدی دارند و فرانسه اندیشه رهبری جناح جنوب اروپایی ناتو را در سر دارد و همین مسئله موجب تضعیف ناتو در آینده می گردد.
لیبرال ها می گویند: لزوماً دشمن فلسفه وجودی هر پدیده نیست. مضاف بر آنکه ناتو دستور کار جدیدی برای خود معرفی کرده و عرصه عملکردی خود را به موضوعات تروریسم، گسترش سلاح های کشتار جمعی، حقوق بشر، جنگ های داخلی، موضوعات قومی و نژادی، زلزله، قحطی و سایر بلایای طبیعی و بیماری های واگیردار گسترش داده یا خواهد داد.
رئالیست ها این فعالیت ها را برای ماندگاری ناتو کافی نمی دانند. عده ای دیگر معتقدند ناتو رفته رفته ایجاد فرایند کرده و به عنوان رژیم امنیت دسته جمعی بازوی اجرایی سازمان ملل خواهد شد.
اما جرمی کوربین رهبر حزب اپوزیسیون بریتانیا که از سیاسیون مخالف جنگ در این کشور است، خواستار تعطیلی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و بازگشت اعضای آن به کشورهایشان شده است.
به نظر می رسد، کوربین، این موضوع را در شرایطی مطرح می نماید، که بازیگران نوینی در عرصه سیاست بین الملل ظهور کرده اند و هنوز ناتو، نه تنها از تشتت آراء از درون رنج می برد، بلکه راهبردهای بنیادینش، مدت هاست به لرزه درآمده است. در این میان باید دید، تصمیم گیران در ناتو، چه آینده ای را برای این سازمان رقم می زنند. اکنون آن نشانه هایی که باری بوزان برای رسیدن به جامعه بین الملل بدان ها معتقد بود، قوام نیافته، در حال فروپاشی می بینیم. اکنون آنچه درباره ناتو اظهار نظر می شود، به نظر می رسد که برخواسته از روند رو به رشد عملکرد جزیره ای کشورها در عرصه امنیتی است.

دکتر رضا رضایی مصدق