پزشک عمومی یا متخصص؟!

امروزه در فلسفه آموزش پزشکی، پزشکی عمومی را حرفه‌ای مستقل و خودبسنده تعریف می‌کنند.

کمتر جایی را در دنیا می‌توان پیدا کرد که کسی برای درمان یک گوش‌درد ساده بتواند از یک فوق‌تخصص یا فلوشیپ گوش وقت بگیرد. در کشور ما انتخاب پزشک و تشخیص اینکه چه سطحی از تخصص برای چه حدی از بیماری به کار می‌آید، به‌وسیله خود بیمار انجام می‌شود. این مساله، فرهنگی را به وجود آورده است که محتاج ملاحظات اخلاقی فراوان است. اول اینکه تمایز وظایف و کارکرد پزشکان عمومی و متخصصان را از بین برده است. به دیگر سخن، این تلقی جاافتاده است که پزشکان عمومی سواد کمتر و متخصصان سواد افزون‌تری دارند. حال آنکه ماجرا چیز دیگری است؛ پزشکان عمومی باید در طول متخصصان قرار بگیرند، نه در عرض آنها. مساله هم سواد کمتر یا بیشتر نیست. بی‌تردید پزشکان متخصص در حیطه تخصصشان سواد بیشتری دارند اما آنچه حوزه سلامت ما امروز به آن محتاج است، جامع‌نگری پزشکان عمومی در خط اول مواجهه با بیمار است.

امروزه در فلسفه آموزش پزشکی، پزشکی عمومی را حرفه‌ای مستقل و خودبسنده تعریف می‌کنند و این منظر را که طبیب عمومی پزشک ناکام و در میان راه مانده‌ای است که نتوانسته تخصص بگیرد، مردود می‌شمرند. مثالی تقریبا مشابه، آن است که فرض کنیم وقتی استاد دانشگاه هست، ما به دبیر دبیرستان نیاز نداریم. هر کدام از اینها کارایی متفاوتی دارند و اتفاقا از عهده انجام کار یکدیگر برنمی‌آیند. ملاحظه اخلاقی دوم آن است که در فرهنگ تخصص‌محورانه، پزشکان متخصص به‌وسیله مردم رتبه‌بندی علمی می‌شوند.

چند هفته پیش از یکی از آشنایان که معلم زبان انگلیسی است، درباره یکی از استادانی که سال‌هاست می‌شناسم و مراتب علمی و عملی‌اش را می‌دانم، شنیدم که می‌گفت فلانی سواد ندارد دوبار پیشش رفته‌ام و هنوز معده‌ام درد می‌کند. حیرت کرده بودم که چطور می‌شود به این سادگی بر مسند قضاوت نشست. متاسفانه نمره دادن به سواد پزشکان اتفاق رایجی در جامعه ماست. سوم آنکه تا زمانی که این فرهنگ در حوزه سلامت ما جاری است، تنظیم تعرفه‌ها و تعریف جایگاه‌ها محقق نمی‌شود. نتیجه‌اش می‌شود پزشکان فوق‌تخصصی که تا پاسی از شب بیماران معمولی و ساده را می‌بینند، پزشکان عمومی‌ای که بیماری‌های پیچیده را درمان می‌کنند و در نهایت بیمارانی که وسواس پیدا می‌کنند و از این مطب به آن مطب می‌روند تا درمان شوند و البته آخر کار هم دارو و درمانشان به زبان عامیانه قاطی می‌شود. درنگ کنیم؛ از برای کمردردمان از همان ابتدا دنبال وقت گرفتن از مشهور‌ترین جراح مغز و اعصاب شهرمان نباشیم.

دکتر حمیدرضا نمازی، عضو گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران