مددکاری اجتماعی؛ دیروز، امروز، فردا…

با رفته رفته صنعتی شدن جوامع و گسترش روزافزون شهرنشینی و متعاقباً آسیب پذیرترشدن انسانها، ضرورت وجود متخصصان ارائه خدمات اجتماعی بیش از پیش احساس می شد و دقیقاً بهمین خاطر بود که رشته دانشگاهی تحت عنوان خدمات اجتماعی و سپس مددکاری اجتماعی بشکل آکادمیک ایجاد شد.

با رفته رفته صنعتی شدن جوامع و گسترش روزافزون شهرنشینی و متعاقباً آسیب پذیرترشدن انسانها، ضرورت وجود متخصصان ارائه خدمات اجتماعی بیش از پیش احساس می شد و دقیقاً بهمین خاطر بود که رشته دانشگاهی تحت عنوان خدمات اجتماعی و سپس مددکاری اجتماعی بشکل آکادمیک ایجاد شد. البته در ابتدای امر با تعاریف و اهدافی محدود و مشخص به راه خود ادامه داد تا به مرور زمان و بر حسب متنوع تر شدن کیفیت مسائل و مشکلات انسانی، این حرفه تخصصی نیز دارای جزییاتی بیشتر و شاخ و برگهایی حساستر و دقیقتر شد. باید به این نکته حائز اهمیت توجه داشت که از کل عمر مفید جهانی این رشته بیشتر از دویست و چند سالی نمی گذرد! مسلماً نسبت به سایر علوم انسانی نوپاتر و از عمر کوتاهی برخوردار بوده است و همواره در حال رشد و نمو می باشد. اندیشمندان عرصه خدمات اجتماعی با گذشت زمان به این نتیجه رسیدند که دیگر با تعاریف استاندارد شده و مشخص و اهدافی تعیین شده بشکل محدود نمی توان مسائل عدیده و نوپدید انسانها را پوشش داد و برحسب نیازسنجی های بعمل آمده در مقاطع زمانی مختلف، نسبت به ارائه خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی در پایگاههای مختلف اجتماعی تفکراتی شکل گرفت، برنامه ریزیها و راهکارها و اتودهای تخصصی ریزتری تهیه و تنظیم و اجرا گردید. بطوریکه امروز علیرغم هدف واحد و اصلی حرفه مددکاری اجتماعی مبنی بر توانمندسازی افراد، گروهها و جوامع، نحوه ارائه خدمات مربوطه در عرصه های مختلف اجتماعی و درهر یک از زیر شاخه های تخصصی آن ( همچون مددکاری اجتماعی در زندان- آموزش و پرورش- بیمارستانها و…) با کیفیتی متفاوت از هم ارائه می گردد و نیاز به پشتوانه های علمی و مهارتهای خاص مددکاری اجتماعی در زیرشاخه های تخصصی مربوطه را می طلبد.
در ادامه آنچه مدنظر نگارنده این یادداشت می باشد بیان مختصری از تاریخچه کوتاه از مراحل و مقاطع مختلف علمی و عملی حرفه مددکاری اجتماعی نیست و نخواهد بود بلکه صرفاً پرداختن به این مبحث است که بر حسب جنس امروز آسیبهای اجتماعی موجود دیگر نمی توان صرفاً با تکیه بر استنادات و تئوریهای نظری- علمی درون دانشگاهی برای ورود حرفه ای به دنیای واقعی مملو از آسیبهای متعدد اجتماعی تفکراتی عملی – کاربردی و موثر اندیشید و ارائه داد و نتایجی دلخواه اخذ نمود.
شاید امروز چاره ای بجز وحدت نخبگان اجتماعی با مجریان میدانی عرصه های مختلف مددکاری اجتماعی نباشد زیرا دیگر تئوریزه کردن صرف علمی مباحث اجتماعی جهت رویارویی مستقیم با آسیبهای موجود در جامعه کافی و مثمرثمر نیست و نخواهد بود.
امروز می شود با استناد به آمارهای واقعی و غیر واقعی نهادهای اجتماعی، از پشت میزهای قطور مدیریتی برای مقابله با آسیبهای نوپدید اجتماعی اظهارنظر کرد! ولی واقعیت امر این است که در دنیای واقعی آسیبهای اجتماعی کار از این هشدارهای هرچند دلسوزانه و هوشمندانه گذشته است…
امروز تجارب ارزشمند مددکاران اجتماعی در نهادهای مختلف اجتماعی بخوبی گویای این مطلب است که مباحث علمی دانشگاهی موجود در رشته مددکاری اجتماعی سنخیتی با شرایط کمی و کیفی مسائل اجتماعی ایران ندارند. امروز دیگر به این نتیجه رسیده ایم و یا شاید در آینده ای نزدیک خواهیم رسید که با طرحها و برنامه هایی غیربومی و صرفاً وارداتی و ترجمه شده نمی شود (بعنوان مثال) در جهت فقرزدایی جوامع شهری و روستایی ایران اقداماتی عملی و مثبت داشت و یا از طریق گروههای همیار (در صورت کارشناسی و بومی نشدن طرح مذکور) در جهت اشتغال گروهی پایدار با هدف توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی مددجویان اقدامات خاص و درخور توجهی داشت.
پس در این مقطع زمانی ضروری و عقلانی است که با رفع اختلافات احتمالی اندیشه ها و سلایق غیر ضروری و حاشیه ای، همراه و همگام با نهادهای متولی مددکاری اجتماعی کشور، در جهت رویارویی اثر بخش با مسائل اجتماعی موجود، هم اندیشی، همراهی و طراحی و برنامه ریزی موثر داشته باشیم.
در پایان ضمن تبریک روز مددکار امید است در سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی، در راستای ارتقاء کمی و کیفی هر چه بیشتر و بهتر نحوه ارائه خدمات تخصصی به جامعه هدف ما مددکاران اجتماعی، پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشیم.

جواد طلسچی یکتا
مدیریت وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایرانیان