مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت فاقد رجال و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد.
- مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت فاقد رجال و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد.
- اگر از طریق آزادی و دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمیتوانیم کاری انجام دهیم.
- قانون برای مملکت است نه مملکت برای قانون...
- بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد. در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟
- هر ملتی باید عقیده داشته باشد. اگر یک ملتی عقیده نداشته باشد آن ملت کارش زار میشود همه باید سعی کنید که در جامعه یک عقیده و مسلک و مرامی باشد. اگر ملت بیمرام باشد آن ملت از بین میرود.
- اگر شرایط انتخاب کنندگان و طرز انتخابات صحیح شد آن وقت آنها هر کسی را که انتخاب کنند خوب میشود.
- اگر امور اجتماعی خوب نباشد امور انفرادی هم بد میشود پس لازم است که اول هر کس در اصلاح جامعه بکوشد و بعد امور انفرادی را اصلاح نماید.
- ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم.
- من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است.
- اگر دنیا وطن همگی است پس این جنگها و آدم کشیها برای چی است؟ و اگر هر ملتی برای خود وطنی است پس چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.
- معتقدم من غیر از حمایت از این طبق مرامی ندارم و نمیخواهم که کارگری به نفع سرمایه دار بیچاره و زبون شود ایراد من به شما این است که مرام را از سیاست تفکیک نمینمائید.
- آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت وسایر حقوق بشری را مردم میتوانند در قانون اساسی بخوانند ولی اگر دولت نخواهد نمیتوانند از آنها استفاده ببرند و یا استفاده نمایند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است