بشارت به شهروند هزاره سوم

جسارت محمد هادی کریمی در پرداخت سوژه ملتهب شیطان پرستی و تاثیر مذهب و معنویت در زندگی خانواده‌های ایرانی، برگ برنده فیلم به حساب می‌آید

جسارت محمد هادی کریمی در پرداخت سوژه ملتهب شیطان پرستی و تاثیر مذهب و معنویت در زندگی خانواده‌های ایرانی، برگ برنده فیلم به حساب می‌آید و توانسته است با واکاوی ابعاد مختلف آن نزد خانواده و مدرسه و نهادهای مجری قانون و پلیس، روایتی روشنگر و هشدار‌دهنده ارائه کند. در این راستا مهم‌ترین نقطه قوت فیلم توجه به فردیت یافتگی شخصیت مینو و بازی اثرگذار هنگامه قاضیانی است که توانسته شخصیتی چند بعدی را باورپذیر سازد، در خانه به عنوان همسر مردی بیکار و افسرده، در مدرسه به عنوان معلمی دلسوز، در دانشگاه به عنوان استاد الهیات و در برخورد با خانواده‌های مقتول به عنوان شخصیتی جسور که همگی اینها در انتها به فردیتی تکه‌تکه شده و شخصیتی مردد میان مذهبی که تبلیغش را می‌کند و زندگی روزمره، تبدیل می‌شود. از طرفی دیگر کریمی در طراحی میزانسن و دکوپاژ نیز پلان‌هایی متناسب با زبان سینما خلق کرده که در واقع از احترام او به مخاطب شعورمند، ناشی می‌شود.

اما نقطه ضعف فیلم که باعث شده است فیلم نتواند اثرگذاری کامل را داشته باشد، استفاده زاید از موسیقی، دیالوگ‌های شعاری و توضیح‌دهنده و ریتم کند و کشدار آن است، هرچند که باید نقش سانسور و ممیزی را در محدود کردن فیلمساز در نظرگرفت اما طبیعی است که جسارت مورد نظر باید با فرم متناسبی ارائه شود تا روشنگری مورد نظر کریمی حاصل شود.

در واقع با اینکه بشارت به شهروند هزاره سوم بهترین اثر کریمی از نظر کارگردانی است اما از لحاظ فیلمنامه در جایگاهی پایین‌تر از اثر قبلی او -برف روی شیروانی داغ - قرار می‌گیرد.

در نگاهی فرامتنی اکران این فیلم در فصل بازگشایی مدارس- تاریخ اکران فیلم ۱۷ مهر است، اقدامی مناسب به نظر می‌رسد که می‌توان با برنامه‌ریزی درست، اشتیاق لازم را در قشر نوجوان و جوان جامعه نسبت به تماشای این فیلم ایجاد کرد.

محسن جعفری‌راد