در ستایش سکوت

ای پسر، مراقب باش که به خاموشی عادت کنی. من از سکوت هیچ‌گونه شرمسار نشدم، لیکن بسیار وقت سخن گفتم و پشیمانی بردم.

ای پسر، مراقب باش که به خاموشی عادت کنی. من از سکوت هیچ‌گونه شرمسار نشدم، لیکن بسیار وقت سخن گفتم و پشیمانی بردم. (لقمان حکیم)‌. این نمونه، یکی از صدها جمله قصار بزرگان و خردمندان دنیا در ستایش سکوت است؛ سکوتی که بیش از سخن گفتن ارزش دارد و به قول «ژول ورسن»، سکوت چنان موضوع جالبی است که ساعت‌ها می‌توان درباره‌اش حرف زد.







در روزهای اخیر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره این که این بانک اجازه کاهش بیشتر قیمت ارز را نمی دهد، جنجال برانگیز و باعث دلخوری و گلایه مردم شده است.

مردم می گویند اظهارات دکتر سیف باعث توقف روند کاهشی قیمت ارز شده و علاوه بر بالا بردن آن، به جو روانی امیدبخش ایجادشده برای کاهش قیمت کالاهای مختلف صدمه جدی زده است.

نگاهی به محتوای اظهارات رئیس کل بانک مرکزی نشان می دهد که شاید وی از جنبه ای خواسته از نقطه نظر فنی و اقتصادی علامت هایی به بازار ارز بدهد و از نوسان شدید قیمت ها پیشگیری کند.

دقت در محتوای برخی تحلیل های منتشره در رسانه ها این قصد و هدف را نشان می دهد. با این حال این دلیل فنی و فرضا صحیح، چیزی از ناپختگی اظهارات دکتر سیف کم نمی کند.

ایشان مگر نمی داند که نرخ ارز یک شاخص عمده در تعیین سطح عمومی قیمت ها در جامعه ماست؟ مگر نمی دانند قیمت ارز هر چند اگر اثر واقعی در اقتصاد نداشته باشد، تنظیم کننده رفتار روانی بازار و بویژه مصرف کنندگان نهایی است؟ مگر نمی دانند یا نخوانده اند که آنچه علم اقتصاد در تعیین قیمت ها تاکنون به آن رسیده، این است که رفتار طرف تقاضای کالا و خدمات چه اثر بزرگی بر کاهش یا افزایش قیمت دارد و حال که جامعه رفتار روانی خود را با قیمت ارز تنظیم می کند، امید به کاهش قیمت تا چه حد می تواند با فشار بر طرف عرضه باعث کاهش قیمت ها شود؟ مگر به یاد ندارند که تحریم خرید برخی کالاها از سوی مصرف کنندگان که صرفا به علل روانی می تواند انجام شود، چه تاثیری در کاهش قیمت ها دارد؟ ماجرای نخریدن خودرو در اسفندماه ۹۱ را به یاد نیاورده اند؟ همگان می دانند اثر روانی بر نرخ تورم و سطح عمومی قیمت ها چیست و این اثر چگونه می تواند بر فشار خریدار به فروشنده یا برعکس موثر باشد. برای مثال شخصی برای خرید یک کالا ـ مثلا لوازم خانگی ـ پیش از اظهارنظر آقای سیف به فروشگاه رفته بود.

در برابر قیمت کالا به فروشنده اظهار می دارد که قیمت ارز در حال کاهش است و او با یک چنین قیمتی خرید نخواهد کرد. حال فروشنده دو راه دارد؛ یا کالایش را نفروشد و رکود را تحمل کند یا در سود و دیگر هزینه های خود مدیریت کرده و قیمت را کلی کاهش دهد.

اما در پرده دوم ماجرا: شخصی همین پنجشنبه گذشته به همان بازار و سراغ همان فروشنده رفته است. این بار گفتمان فروشنده بر خریدار غالب است: آقا! بخر که قیمتش داره میره بالا. قیمت ارز هم که داری می بینی داره میره بالا. خریدار در برابر این معادله چه پاسخی خواهد داشت؟

نتیجه این که شکی نیست قصد رئیس کل بانک مرکزی از اظهارنظر ارزی اش، فنی بوده است، اما چون جوانب مهم موضوع و بویژه رعایت شرایط خانوارهای ایرانی که در فشار شدید قیمتی قرار دارند و کاهش هر چند روانی قیمت ارز می توانست گشایشی برای آنان باشد، در آن در نظر گرفته نشده بود، راهی نمی ماند جز این که رئیس کل بانک مرکزی را در آینده و در موقعیت های مشابه دعوت به سکوت کرد که: به قول پیکاسو، حقیقت واقعی در سکوت نهفته است.

بهمن موسوی