شرکت خدماتی مدرسه

مدرسه‌ها باز شده و میلیون‌ها دانش‌آموز و معلم، به مدرسه می‌روند. آیا اکنون زمان مناسبی است که بپرسیم: چرا به مدرسه می‌رویم؟

مدرسه‌ها باز شده و میلیون‌ها دانش‌آموز و معلم، به مدرسه می‌روند. آیا اکنون زمان مناسبی است که بپرسیم: چرا به مدرسه می‌رویم؟

در انشای مدرسه، می نوشتیم: برای آن که فرد مفیدی برای جامعه باشیم. برای پاسخ به خبرنگار تلویزیون هم، تقریبا همین جمله را تکرار می کنیم.

اگر به نوشته های رسمی نگاه کنیم، مثلا به قانون آموزش و پرورش یا سند تحول و نظایر آن، جملات زیباتری پیدا می کنیم که از انشای دوران مدرسه هم رویایی تر و دل انگیزتر است.

اما برای یافتن پاسخ واقعی به این پرسش که چرا به مدرسه می رویم، ساده ترین راه آن است که به پیام های تبلیغاتی مدرسه ها نگاهی بیندازیم.

مدرسه های دولتی، یعنی آنهایی که بدون گرفتن شهریه کار می کنند، هیچ انگیزه ای برای جذب دانش آموز ندارند و تا آنجا که ممکن است والدین را به مدرسه هایی می فرستند که با تمام تنوعی که در نامگذاری دارند، نقطه اشتراکشان این است که شهریه می گیرند، چنان که مردم با نگاهی واقعگرا، آنها را «مدرسه پولی» می نامند.

پیام اصلی این مدرسه های پولی برای جلب نظر والدین این است که: مدرسه ما بهترین راه برای کسب رتبه برتر در کنکور را به فرزند شما می آموزد.

با تمام پیچیدگی هایی که در بیان اهداف آموزش ابتدایی و متوسطه وجود دارد، به گونه ای که گاه ده ها صفحه انشانویسی رویایی و آرمانگرایانه را به خود اختصاص می دهد، در نهایت شرایط اجتماعی، اقتصادی و اداری در این سالیان زمینه ساز این گرایش عمومی شده است که گویا مدرسه ها تنها وظیفه شان، آموختن بهترین و ساده ترین راه برای کسب رتبه برتر در کنکور است.

بر سردر مدرسه های پولی، تصویر دانش آموزان صاحب رتبه برتر نقش می بندد و به دانش آموزان جدید می گوید که مدرسه می تواند شما را به این موفقیت رویایی برساند.

تبدیل شدن مدرسه ها به مراکز آماده سازی دانش آموزان برای دستیابی به رتبه های برتر کنکور، چند آسیب جدی در فرآیند تعلیم و تربیت ایجاد می کند؛ نخست این که موضوع تربیت، در سایه رقابت بی امان بر سر مهارت در بازی تست زنی، رنگ می بازد.

دیگر این که درس های دوران دبیرستان به ترتیب ضریب تاثیر آنها در کنکور، ارزشگذاری می شود و برخی از درس ها مانند ادبیات، املا و انشا، هنر، دینی و ورزش، با بی اعتنایی مواجه می شوند. آسیب دیگر این است که تمرکز بر تست زنی، قدرت تجزیه و تحلیل و خلاقیت را از بین می برد و از آن مهم تر، مهارت نوشتن را نابود می کند اما بزرگ ترین آسیب سایه افکندن کسب رتبه کنکور بر مدرسه ها این است که ارزش ذاتی تعلیم و تربیت، مغفول می ماند و به جای آن معلومات و مهارت های تست زنی به عنوان ابزاری برای کسب رتبه کنکور تلقی می شود.

به این ترتیب معلم نیز دیگر نه در جایگاه راهنمای دانایی و فضیلت و معنویت که در مرتبت، متخصصی است که مانند یک شرکت در قبال خدماتی که ارائه می کند، دستمزد می گیرد، چنان که در برخی پیام های تبلیغاتی به صراحت بیان می شود: دریافت حق الزحمه پس از قبولی در کنکور!

اسماعیل امینی
مدرس دانشگاه