باز هم تعطیلات و باز هم هجوم مردم به جنگلها و سواحل شمالی کشور. موج وسیعی از مردم علیالخصوص تهرانیها تعطیلات پایانی بهار را فرصتی برای گردشگری و سفر به مناطق شمالی کشور مییابند.
باز هم تعطیلات و باز هم هجوم مردم به جنگلها و سواحل شمالی کشور. موج وسیعی از مردم علیالخصوص تهرانیها تعطیلات پایانی بهار را فرصتی برای گردشگری و سفر به مناطق شمالی کشور مییابند. این امر از یکسو باعث تراکم گردشگران داخلی در یک منطقه و از سوی دیگر موجب کاهش خدمات به گردشگران میشود. اما آنچه حایز اهمیت است این است که سواحل شمالی کشور جدای از آلودگیهای بینالمللی که از سوی کشورهای ساحلی خزر به علت برداشت غیرمتعارف و گسترده از میادین نفتی بدون توجه به بافت زیستمحیطی ویژه این دریا ایجاد شده است، دچار تخریب محیطزیست و ایجاد آلودگی از سوی شهروندان ایرانی است. از جمله میتوان به آلودگی این سواحل بر اثر بیاحتیاطی و بیتوجهی و بیتفاوتی مردم و گردشگران اشاره کرد. سواحل خزر مملو از انواع زباله، پلاستیک، اجسام و نخالههای ساختمانی و انواع روکشهای لاستیکی و پلاستیکی ریز و درشت است.
در گوشهگوشه این ساحل زیبا میتوان انواع جلد زرورق پفکی، انواع شیشه نوشیدنی خالی و لیوانهای یکبارمصرف را ملاحظه کرد. متاسفانه سازمانهای متولی سواحل بدون توجه به نیازمندیهای گردشگران و محیطزیست اقدام به اجاره دادن قسمتهای مختلفی از سواحل کردهاند که مستاجران برای کسب درآمد و پرداخت اجارهبها، اقدام به دایر کردن سایهبانهایی به شکل نامتعارف کردهاند، به طوریکه انواع قلیان را میتوان در آنها پیدا کرد، اکثریت کامل اینها بدون توجه به قاعده معروف معماری ایرانی اسلامی ایجاد شده و اصلا استاندارد نیستند و در بدترین حالت در دل سواحل ایجاد شدهاند که مثل آن را در هیچ کشور ساحلی نمیتوان دید. بهندرت میتوان سطل زباله مناسب در این سواحل یافت، سرویس بهداشتی فاقد استاندارد و کاملا غیربهداشتی و بعضا معیوب و تعطیل شده است، مردم مسافر نیز بعضا با بیتفاوتی زبالههای خود را در اطراف ساحل یا در خود ساحل خالی میکنند. اینها فقط بخشی از این مرثیه است، معلوم نیست نهادهای متولی در امر گردشگری یا محیطزیست یا شهرداری این مناطق چرا هیچ اقدامی برای برونرفت از این مسایل و مشکلات انجام نمیدهند.
آینده خزر و زیستمحیط آن کاملا مبهم و در خطر است و حتی خود گردشگران و شهروندان نگران این معضلات نیستند. واقعیت مساله این است که حفظ محیطزیست طبق اصل پنجاهم قانون اساسی تکلیفی همگانی است، تکلیفی که هم بر عهده دولت و نهادهای ذیربط آن است و هم برعهده همه شهروندان است و هر نوع قصور و کوتاهی در آن موجب مسوولیت مدنی دولت و شهروندان است و از منظر حقوق کیفری نیز جرمانگاری شده است. اما همه اینها نیازمند آموزش، ترویج و نشر فرهنگ و حقوق محیطزیست و گردشگری و لزوم توجه به آن و الزام همگان بر رعایت آن است، متاسفانه ما هنوز در این همه سالیان نتوانستهایم بین گردشگری در مناطق شمالی کشور و امکانات آن و لزوم رعایت آن کار علمی و آکادمیکی انجام دهیم.
حسین احمدینیاز . وکیل دادگستری
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است