نیاز انسان به اخلاق

بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده ‌است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند.

بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده ‌است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند. ازاین رو، آدمی نیازمند نظام ارزش‌ها بوده است؛ نظامی که خوب و بد را برای او معین کند ودرپیچ‌و‌‌خم زندگی راهنمای او باشد. اخلاق وسیله‌ای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمه حیات بشری است. قانون و نظام اعمال و رفتار آدمی همان «علم اخلاق» است که قادراست ما را ازخطر سقوط نجات دهد. درمیان همه علوم علم اخلاق ضروری‌ترین علم برای انسان است؛ چرا که در تمام اوراق کتاب زندگی دخالت و نظر دارد، و بدون آن زندگی اجتماعی و فردی در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفع‌طلبی دارد و این خود عاملی برای جلوگیری از برپایی جامعه آرمانی است. بسیاری از کشمکش‌های اجتماعی از این طبیعت انسان ناشی می‌شود. از این رو علاوه بر قانون،‌ به یک نیروی درونی به نام اخلاق نیاز است تا انسان‌ها را کنترل کند.