موزه؛ رسانه‌ای ناطق یا صامت

در عصر کنونی که توسعه و پیشرفت رسانه‌های گوناگون با رویکرد‌های مختلف، زندگی بشر را بیش از پیش تحت تاثیر خود قرار داده است، کمتر زمانی را می‌توان یافت که انسان در معرض دریافت خبر یا تحلیل آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نباشد.

در عصر کنونی که توسعه و پیشرفت رسانه‌های گوناگون با رویکرد‌های مختلف، زندگی بشر را بیش از پیش تحت تاثیر خود قرار داده است، کمتر زمانی را می‌توان یافت که انسان در معرض دریافت خبر یا تحلیل آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نباشد.

این امر در حالی بر شرایط زندگی انسان امروزی اثرگذار است که اربابان رسانه ها در تلاش هستند تا با بهره مندی از ابزار گوناگون حضور خود را در عرصه فعالیت اجتماعی و فرهنگی انسان پایدارتر سازند.

بر این اساس باور بر این است که جهت انتشار پیام از سمت و سوی رسانه به سوی انسان است و فرد حتی در صورت انفعال خواسته یا ناخواسته در جریان امر و رویداد های پیرامون خود قرار می گیرد.

در تعریف فعالیت اجتماعی و ارتباط آن با پیام های ساری در فضا های مجازی یا غیر مجازی، نقش بنگاه ها را در تعامل با گیرنده های انسانی پررنگ تر می کند بنابراین هر واحد فرهنگی که به نوعی قادر به انتشار پیام است، می تواند با آمیزش سخن با ابزار حرفه ای جایگاه رفیع تری برای خود بیابد.

موزه ها به عنوان گنجینه های جامعه بشری در پستوی خود هزاران پیام را در خود نهفته دارند. باور عمومی بر این است که پیام موزه ها در هنگام بازدید به مخاطب می رسد، ولی هر پیامی زمانی جاذبه دارد که بازدید کننده پیش از ورود به اندرون آن از نوع و جنس پیام شناخت نسبی داشته باشد.

این امر در صورتی میسر است که مدیران موزه ها بین پیام و ارزش فرهنگی اشیا تفاوت ماهوی قائل شوند و اجازه دهند ارزش ها به هنگام بازدید و پیام قبل از بازدید به مخاطب برسد.

رویکرد عملگرایانه در این زمینه موجب می شود که موزه به عنوان رسانه ای فعال فارغ از هرگونه محدودیت زمانی و مکانی (دو بعد اصلی در اجرای برنامه گردشگری) مخاطبان خود را مورد خطاب قرار دهد و انگیزه و میل به بازدید را در آنها ایجاد کند.

بی شک حرکت به سمت مخاطب (گردشگر) و قرارگرفتن در مجاورت وی و اشباع فضای اطلاع رسانی می تواند موزه ها را به رسانه هایی ناطق بدل سازد که هر گردشگری در معرض دریافت آن قرار گیرد.

هرگونه فعالیت گردشگری زمانی به تحقق می رسد که گردشگر در آن عنصر عامل و مجری باشد. بر این اساس بازدید گردشگر از موزه به عنوان یک فعالیت گردشگری تنها در صورتی ممکن است که موزه جایگاه جغرافیایی خود را فراموش کند و در فضای ذهنی گردشگر جایی برای خود بیابد.

چنین حرکتی باعث می شود که موزه عامل و مجری در سیر فعالیت گردشگری شود. شاید نگاهی به نحوه فعالیت برخی موزه ها نظیر لوور ما را وا دارد تا از باور متعصب وار ارزش های فرهنگی موزه های خود بیرون بیاییم و همراه با دیگر رسانه ها و با همان ابزار، خود را در عرصه اطلاع رسانی بیش از پیش فعال سازیم.

محمد عبدالعلی پور
کارشناس موزه