ملخ شاخک بلند

فصل بهار و تابستان فرصت مناسبی است برای پاسخ دادن به بعضی سوالات که از زمان کودکی هنوز جوابی به آن نداده‌ایم. به طور مثال یکی از این پرسش‌ها این بود که صدای سیرسیرک‌ها چگونه …

فصل بهار و تابستان فرصت مناسبی است برای پاسخ دادن به بعضی سوالات که از زمان کودکی هنوز جوابی به آن نداده‌ایم.
به طور مثال یکی از این پرسش‌ها این بود که صدای سیرسیرک‌ها چگونه و از کدام قسمت بدن این جانور تولید می‌شود!؟ آیا همه این صداهای ممتد شبانه که به‌طور نوستالژیک ترسیم حقیقی شب و تاریک شدن هوا در ذهنمان است، از سیرسیرک‌هاست؟ جواب به طور حتم مثبت نیست! چون گونه‌های دیگری از حشرات هم هستند که شبانه تولید صدا می‌کنند، اما صدای آشنای سیرسیرک از همه پررنگ‌تر است! این صداها ساخته و پرداخته حشراتی از خانواده راست بالان یا Orthoptera است که ملخ‌ها و سیرسیرک‌ها را دربرمی‌گیرد. بدن حشرات این راسته، استوانه‌ای و گوشتالود است، سر آنها بزرگ و زین‌پشتی مخصوصی دارند.
حشرات این راسته بیش از ۱۵۰۰ گونه‌اند که غالبا زمستان‌ها را داخل تخم می‌گذرانند و از بهار شروع به فعالیت می‌کنند. روی بال جلویی و چرمی این ملخ، فرورفتگی‌هایی وجود دارد که در مقابل قسمت دندانه‌دار ران ملخ قرار می‌گیرد.
ملخ‌ها با حرکت دادن سریع پایشان مانند این‌ که شانه‌ای را روی لبه کارد بکشید، صدا تولید کرده و با این کار جفتشان را از موقعیت مکانی خود باخبر می‌‌کنند. این تصویر مربوط است به یکی از اعضای رنگارنگ این خانواده که به ملخ شاخک بلند یا Tettigonidae معروف است.
طول شاخک‌های این حشره از طول بدنش بلندتر بوده و بسیار کم سروصداتر از سیرسیرک‌هاست، بال ندارد و یک زائده خنجر مانند در انتهای بدنش به چشم می‌خورد.
ملخ‌های شاخک بلند به صورت انفرادی در مزارع و مراتع از برگ گیاهان تغذیه می‌کنند و بیشتر در ارتفاعات مرطوب و مناطق کوهستانی سراسر کشور از کوه‌های زاگرس گرفته تا البرز دیده می‌شوند.
طول بدن آنها بسته به گونه بین سه تا ده سانتی‌متر است و گاهی طرح‌ها و رنگ‌های خیره‌کننده‌ای روی بدنشان دارند.
این یکی را بهار گذشته در ارتفاعات الموت در استان قزوین دیدم و تصویرش را شکار کردم. البته هیچ‌وقت رنگ و طرح بدن یکی از گونه‌های بزرگ این خانواده را که در روستای ششپیر سپیدان فارس دیدم فراموش نمی‌کنم، رنگ بدنش بوضوح سبز فسفری بود و لکه‌هایی به رنگ سیاه و ارغوانی، سطح پشتش را به طرز اغواکننده‌ای پوشانده بود. حیف که نشد عکسی از او بگیرم!

احمد کریم