ارباب‌ رجوع کلافه است

فاصله آدم‌ها بعضی وقت‌ها به اندازه عرض یک میز است، اما آن سوی میز کجا و این سوی میز کجا. این سوی میز، ارباب‌رجوعی ایستاده با مشتی کاغذ به دست، با چشم‌هایی نگران و عجله‌ای مشهود، …

فاصله آدم‌ها بعضی وقت‌ها به اندازه عرض یک میز است، اما آن سوی میز کجا و این سوی میز کجا. این سوی میز، ارباب‌رجوعی ایستاده با مشتی کاغذ به دست، با چشم‌هایی نگران و عجله‌ای مشهود، آن سوی میز هم کارمندی اخم کرده، با میزی شلوغ و به هم ریخته و چشم‌هایی بی‌اعتنا.
ارباب‌رجوع می‌داند باید هر طور شده دست پر از اداره خارج شود برای همین صبر به خرج می‌دهد، دندان روی جگر می‌گذارد، هفته‌ای چند بار می‌آید و می‌رود و در کاغذبازی‌های ادارات غرق می‌شود و دم نمی‌زند چون غیر از صبوری‌کردن، چاره‌ای ندارد.
اما کارمند تا وقتی پشت میز نشسته آسوده است. او چه با ارباب‌رجوع خوشرفتاری کند و کارش را راه بیندازد و چه با او ترشرویی کند و کارش را به امروز و فردا بیندازد، مدیر بالادستی بازخواستش نمی‌کند، پس خیال او راحت است.
ولی خیال یک کارمند کم‌کار و بداخم که خودش را در مقابل ارباب‌رجوع، مسئول و متعهد نمی‌داند، نباید راحت باشد. اگر کارمند پیش خود فکر کند که ارباب‌رجوع چقدر برای راه‌افتادن کارش عجله دارد، اگر حس کند وقتی با جواب سربالا مواجه می‌شود چه احساس بدی پیدا می‌کند، اگر بداند رفت و آمدهای بی‌مورد، گم‌شدن کاغذهای پرونده‌اش و بلاتکلیف‌ماندن‌های بی‌علت چقدر به اعصاب و زندگی او لطمه می‌زند شاید هیچ‌وقت کار ارباب‌رجوع را سرسری نگیرد.
کارمندان وظیفه‌شناس و گشاده‌رو گر چه نسل‌شان در ادارات منقرض نشده، اما تعدادشان آنقدر کم است که اگر روزی در اداره‌ای با آنها روبه‌رو شویم، ذوق‌زده می‌شویم و تا مدت‌ها برای اطرافیان می‌گوییم که در فلان اداره در فلان طبقه و فلان اتاق، کارمندی چنین و چنان نشسته است.
روان‌شناسان می‌گویند بسیاری از آدم‌های سرزمین ما همدلی ندارند که نمی‌توانند حس ناخوشایند یک ارباب‌رجوع را وقتی به کارش گره افتاده لمس کنند. جامعه‌شناسان هم معتقدند ارباب‌رجوع، قربانی سیستمی بیمار است که نه کارمند در آن حرمت دارد و نه ارباب‌رجوع.
جامعه‌شناسان البته از اصلاح این سیستم بیمار ناامید نیستند، چون باور دارند اگر فرهنگ‌مان تغییری عمیق کند و به سمت تربیت نیروهایی مسئولیت‌پذیر، متعهد و با اخلاق برود آن‌وقت دیگر نه کارمندان بی‌انگیزه می‌شوند و نه اربــاب‌رجوع تاوان دلسردی‌های کارمند را می‌دهد.

آوید طالبیان