از چند ماه پیش که برای نخستین بار یکی از دوستان از من درباره این رویداد وحشتناک سوال کرد، مثل روز برایم روشن بود که بزودی باید مثل داستان دیده شدن دو ماه در آسمان یا نقش بستن لوگوی …
از چند ماه پیش که برای نخستین بار یکی از دوستان از من درباره این رویداد وحشتناک سوال کرد، مثل روز برایم روشن بود که بزودی باید مثل داستان دیده شدن دو ماه در آسمان یا نقش بستن لوگوی یک کارخانه تولیدکننده نوشابه گازدار بر سطح ماه یا هر شایعه علمی دیگری از این دست، وقت و انرژی فراوانی را باید به کار گیریم تا به همه بگوییم این داستانی که میگویید، شایعهای بیش نیست. اما این بار موج کوبندهتر و باورمندان به آن قدرتمندتر بودند.
«نه آقاجان مثل اینکه شما اصلا در جریان نیستی!»
استاد دانشگاه بود و حالا داشت با رگهای برآمده از خبری که به خیال او ناسا تائیدش کرده بود، ملکه ژاپن درباره آن سخنرانی کرده بود و خودش فیلم دانشمندی را دیده که درباره آن صحبت میکرده، برای من حرف میزد.
اصرارش غمگینم کرده بود و بشدت احساس ناامیدی میکردم، یارای پاسخ دادن نداشتم و صدایم بهوضوح میلرزید.
ناگهان جوانکی در جمع به حرف درآمد و با چند مثال ساده و عامیانه همه را قانع کرد که همترازی با مرکز کهکشان راه شیری یا همخطی مراکز جرم سیارات منظومه شمسی خطرناک نیست و اصولا چیزی به نام رفتن به دنیای چهاربعدی و برگشت به بعد سوم، مفهوم فیزیکی ندارد.
کسوف سه روزه به هزار دلیل غیرممکن است و حالا هر آنچه آقای دکتر رشته بودند، پنبه شده بود.
دوباره کمرم راست شد. حالا احساس میکردم همه تلاشهای من و دیگرانی مثل من در گروههای علمی روزنامهها، مجلات و شبکههای تلویزیونی بیاثر نبوده و حالا میوههای آن در قلب روشن یک جوان، جلوی یک شایعه را در جمع خانوادگی ما گرفته بود.
با افتخار نگاهش کردم و برای اینکه تائیدش کنم افزودم که اصولا راههای پایان دنیا نهتنها محدود و دور از ذهن نیست، بلکه زمین زیبای ما هر روز از حیات شکننده ساکن خود در برابر صدها تهدید کوچک و بزرگ محافظت میکند.
گفتم که زمین آسیبپذیر است و خورشید هم عمری محدود و مشخص دارد، اما برای آسایش خیال مهمانان افزودم که هر رویداد ویرانگری هم سراغ زمین بیاید، آنقدر مهلت خواهیم داشت که برای رویارویی با آن آماده شویم.
زمین در شب یلدای امسال سه روز تاریک نخواهد شد و تاریخ پایان جهان نیز به این زودیها نخواهد بود، حداقل ایناست که ما نمیدانیم دنیا چه زمانی به پایان راه خود میرسد.
شهرام یزدانپناه
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است