عشق است...!

آنقدر کمک‌فنرها را خوابانیده که دیگر به سطح زمین رسیده است، چراغ ترمزش فلاش دوربین است، قیمت سیستمی که رویش بسته شاید از خود ماشین گران‌تر باشد، ساب، آمپلی فایر، چهار تا بلندگو …

آنقدر کمک‌فنرها را خوابانیده که دیگر به سطح زمین رسیده است، چراغ ترمزش فلاش دوربین است، قیمت سیستمی که رویش بسته شاید از خود ماشین گران‌تر باشد، ساب، آمپلی فایر، چهار تا بلندگو و ضبطی که شاید روی خیلی از این ماشین‌های جدید پیدا نشود، لاستیک دور سفید به همراه رینگ اسپرت، فرمان اسپرت. تازه بعد از اینها داخل ماشین را عشق است. داخل درها دیگر برای خودش حکایتی است. بین چوبکاری‌های ظریف انواع و اقسام عکس‌ها با پونز چسبانیده شده و رویش با سلفون آبی کم‌رنگی به دقت پوشانیده شده است. از آمیتا باچان بگیر تا ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی و محمدعلی کلی و علی دایی و فرهاد مجیدی.
جلوی داشبورد و تاقچه پشت را هم پوست خز پوشانیده. بوق هم برای خود ماجرایی دیگر دارد. بوقی که زیر ضبط نصب است، انواع و اقسام صداها را بیرون می‌دهد. از یک رشته آهنگ عاشقانه تا بلندترین صدای مرغ و خروس و سگ و گاو. آینه راننده دو برابر آینه‌های معمول است و دورش چند تسبیح و یکی از این پلاک‌های فلزی آویزان است. روی داشبورد انواع و اقسام عکس‌برگردان‌ها که شاید هیچ‌کدام معنی نوشته یا تصویرش را ندانیم، چسبانیده شده است. چراغ‌های داخل ماشین هم آبی‌رنگ است که گاه می‌تواند به رنگ اخرایی نیز درآید. از این چراغ‌ها زیر ماشین هم نصب شده تا آسفالت هم بفهمد این پیکان است که دارد از رویش عبور می‌کند. عروسک سگی که کله‌اش با هر تکان ماشین می‌چرخد و انگار که از دست زمانه شکوه می‌کند نیز وسط داشبورد خودنمایی می‌کند و پشت در صندوق عقب نیز نوشته‌هایی است که خودش یک خرده فرهنگ است: جلو نیا می‌خورمت(!)، عاقبت فرار از مدرسه، چیه؟!، نمی‌فروشمش التماس نکن!، معاوضه با مرسدس ۳۵۰ (تازه باید سر هم بدهی!)...
تمام اینها «عشق پیکان» است. عشقی که فقط روی خودرویی پرخاطره مثل پیکان دیده می‌شود. عشقی که حتی خودروهای جدید هم کمتر توانسته‌اند میزبانش باشند و سرانجام عشقی که فقط در دل دارندگان پیکان است، آنان که نتوانسته یا نخواسته‌اند این خودرو را با ماشین دیگری عوض کنند و به قول یکی از همشهری‌های ما: نِه داداش، نِه یره، جای ایِر هیچ چی نمی‌گیره! ای یه عشق دیگه‌ای دِرِه! بِرِه لایی کشیدن تو عروس‌کِشون عشقِ عشقه،حیف که شیشه‌هاش برقی نیست! وگرنه هنوزم عروسه ماشینایِ. خداییش فقط بنز رو دستش نیامده! عشق پیکان مخصوص ایران هم نیست. بارها دیده‌ایم که این عشق در کشورهای ایرانی‌پذیر چه کرده است.
آنانی که از ایران دورند و با دیدن یک پیکان عطر تمام خاطرات جوانی را در این خودرو می‌جویند. بله! یک کلام و ختم کلام: پیکانو عشق است. چرا نمی‌شنویم مثلا پرایدو عشق است؟!