تمایل به جلوهگری و زیبا بودن، در وجود ما نهاده شده است. این تمایل، به خودی خود مشکلی ایجاد نمیکند، ولی زمانی که با آفتهای جانبی همراه شود، میتواند مشکلساز شود... یکی از این …
تمایل به جلوهگری و زیبا بودن، در وجود ما نهاده شده است. این تمایل، به خودی خود مشکلی ایجاد نمیکند، ولی زمانی که با آفتهای جانبی همراه شود، میتواند مشکلساز شود...
یکی از این آفتها، زیادهروی در این کار و اصالت دادن به آن است به گونهای که افراد تمام همتشان را برای هرچه زیباتر شدن به کار بندند و از زیباییهای درونی، ماندگار و اصیل مانند خصوصیات اخلاقی، خوبسخن گفتن، ارتباط شایسته با دیگران، توجه به معنویات و مانند آن بیبهره شوند. تصور کنید با فردی مرتب، زیبارو و خوشپوش روبرو شدهاید که ظاهر خوبش شما را جذب کرده است. قدمی به جلو برمیدارید و تصمیم به ارتباط با او میگیرید ولی با رفتارهای زنندهای از او روبرو میشوید. در این شرایط، آیا باز احساس خوبی نسبت به او خواهید داشت؟ در مقابل، فردی را تصور کنید که ظاهری بسیار ساده و معمولی دارد ولی از قدرت درک بالا، فکر قوی و خصوصیات فردی پرچاذبهای برخوردار است. اگر با ملاکهای فکری قصد انتخاب داشته باشید، به نظر میرسد که فرد دوم گزینه مناسبتری خواهد بود.
از نگاه دین، ضمن تشویق به آراستگی، زیبایی ظاهری و رسیدگی به خود، همه ما به زیباییهای واقعی دعوت شدهایم و رقابت در حیطه زیباییهای ماندگار است. پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم، بهترین و زیباترین چهرهها و وضعیت جسمی را داشتند؛ بهگونهای که افراد از دیدن آنها سیر نمیشدند و شوق به تماشای چهره این بزرگواران در همه، حتی مخالفان آنان، وجود داشت. با وجود این، سفارش همه معصومان(ع) به دست آوردن زیباییهای اخلاقی و تلاش برای زیبایی سیرت به جای خوب جلوه دادن صورت بوده است. آنها همیشه به پیروان خود سفارش میکردند مراقب آفتهای زیبایی مانند تکبر، غرور، به گناه افتادن ناشی از حفظ نکردن زیبایی و مانند آن باشند.
ابراهیم اخوی
روانشناس بالینی عضو مرکز مشاوره حوزه علمیه قم
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است