سفر از چزابه به تلویزیون

«سفر به چزابه شخصی‌ترین فیلم زندگی من است. اصلا به سینما و مخاطب فکر نمی‌کردم. دلم می‌خواست این فیلم را بسازم که پاسخی باشد به خواسته حسن شوکت‌پور از من وقتی هنوز شهید نشده بود …

«سفر به چزابه شخصی‌ترین فیلم زندگی من است. اصلا به سینما و مخاطب فکر نمی‌کردم. دلم می‌خواست این فیلم را بسازم که پاسخی باشد به خواسته حسن شوکت‌پور از من وقتی هنوز شهید نشده بود و من فیلمساز شده بودم؛ بارها به من گفت که بیا و مردانگی کن و درباره تنگه چزابه فیلم بساز.»این پاسخ مرحوم رسول ملاقلی‌پور بود وقتی از او درباره سفر به چزابه و انگیزه اصلی‌اش از ساخت این فیلم پرسیدند.
شهید حسن شوکت‌پور یکی از فرماندهان جنگ بود. مردی که منش و رفتارش رسول ملاقلی‌پور را بسیار تحت تاثیر قرار داد. بعد از شهادت شوکت‌پور، ملاقلی‌پور دوست داشت دین خود را به این مرد که خود را مرید او می‌دانست ادا کند، برای همین تصمیم گرفت خواسته‌اش را عملی کند و فیلمی درباره «چزابه» بسازد؛ منطقه‌ای که سیاوش‌خوان حماسه‌های دوران دفاع مقدس بود. سال ۱۳۷۴ رسول ملاقلی‌پور با دو فیلم به سینما آمد: سفر به چزابه و نجات‌یافتگان.
قهرمانان اصلی فیلم «سفر به چزابه» وحید و علی هستند. وحید در حال ساختن یک فیلم جنگی است. او از علی‌دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمت‌هایی از فیلم که آماده شده برای آن موسیقی بسازد، اما علی نمی‌تواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم همراه وحید به محل فیلمبرداری می‌رود، اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاکریزهای ساخته شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه چزابه می‌یابند. وحید از این حضور خشنود است، اما علی از بودن در این منطقه با خطرهای زیادش راضی نیست و طاقت دیدن صحنه‌های واقعی جنگ و کشته شدن جوانان را ندارد. وحید با دیدن بهروز، صمد، فرمانده حسن کاوه (که همان حسن شوکت‌پور است)، مراد چلچراغ، مرتضی و بقیه همرزمانش به کمک آنها می‌رود، اما بالاخره آنها به دوران حال و به محل فیلمبرداری فیلم وحید برمی‌گردند.
قهرمان اصلی فیلم «نجات‌یافتگان» هم مریم قندی است که از تمام شدن جنگ خوشحال است، ولی قهرمان دیگر این داستان رضا ناخرسند از این‌که شهید نشده به تسکین مریم دل می‌سپارد. زمان جنگ است، درمانگاه صحرایی بمباران می‌شود. امدادگران هلال احمر یک رزمنده قطع نخاعی را همراه خود و به سمت نیروهای ایرانی می‌آورند و در این راه به مشکلات زیاد برمی‌خورند... این دو فیلم که رسول ملاقلی‌پور نویسنده و کارگردان هر دوی آنها بود در زمان خود در گیشه موفق نشد، اما نسخه تلویزیونی این آثار که تلفیقی از نجات یافتگان و سفر به چزابه بود مورد اقبال زیاد قرار گرفت. نقطه جذاب این مجموعه نقطه تلاقی دنیای خیال با دنیای واقعیت در ذهن قهرمانان بود. همین تعلیق‌ها و تلاقی دنیای خیال و واقعیت باعث می‌شد مخاطب با علاقه مجموعه تلویزیونی «سفر به چزابه» را دنبال کند. تقریبا همه عواملی که در این مجموعه با رسول ملاقلی‌پور همکاری داشتند از بهترین‌های دوران خود بودند. فرهاد اصلانی، مسعود کرامتی و عاطفه رضوی بازی‌های ماندگاری از خود برجای گذاشتند. در نسخه تلویزیونی «سفر به چزابه» بازیگرانی مانند حسین‌ رفیعی نیز حضور داشتند که در فیلم‌های سینمایی بازی نداشتند.