وسواس از نوع کودکانه

شاید تعجب کنید اگر بدانید بچه‌ها هم دچار وسواس می‌شوند و ممکن است با اختلالات اضطرابی متعددی روبه‌رو باشند؛ ولی اگر درباره این اختلالات و علائم آنها آگاهی داشته باشید و بدانید …

شاید تعجب کنید اگر بدانید بچه‌ها هم دچار وسواس می‌شوند و ممکن است با اختلالات اضطرابی متعددی روبه‌رو باشند؛ ولی اگر درباره این اختلالات و علائم آنها آگاهی داشته باشید و بدانید شیوه برخورد موثر چیست، حتما بهتر می‌توانید به کودک خود کمک کنید تا عوارض و مشکلات ناشی از چنین حالاتی به حداقل برسد.
با این مقدمه کوتاه، خوب است بدانید بعضی بیماری‌های اضطرابی مانند وسواس کودکان نیز می‌تواند به شکل عصبانیت و بداخلاقی نمایان شود و جالب است بدانیم بعضی از بچه‌های خردسال هم دچار وسواس هستند؛ البته وسواس کودکان چندان شباهتی به وسواس بزرگ‌ترها ندارد و به همین دلیل بیشتر احتمال دارد والدین آن را درک نکنند، نبینند و در نتیجه نادیده‌اش بگیرند.
اغلب ما وقتی اسم وسواس را می‌شنویم فرد بزرگسالی را در ذهن‌مان تجسم می‌کنیم که از صبح تا شب، مشغول شستشوی اجسام مختلف است؛ دستکش سفیدی به دست دارد و دائم همه جا را با دستمالی تمیز می‌کند، به همین دلیل هم کاملا طبیعی است که پدر و مادر براحتی متوجه وسواس فرزند خردسالشان نشوند.
متخصصان و روان‌شناسان کودک می‌گویند بعضی از بچه‌های خردسال وسواس‌های خاص خودشان را دارند که به طور حتم از تجربه این مشکل صدمه هم می‌بینند؛ به عنوان مثال برخی بچه‌ها در سنین خیلی کم ممکن است در ذهن خودشان قوانین و مقرراتی تعیین کنند که وابستگی به آنها به شکل وسواس بروز می‌کند. البته نکته مهم این است که قوانین خاص موجود در ذهن کودک، تعریف شده نیست و به همین دلیل اطرافیان متوجه خواسته‌های او نمی‌شوند.
شاید این نوع وسواس برای بزرگ‌ترها خیلی عجیب به نظر برسد و آنها اصلا نتوانند به درستی این موضوع را درک کنند، ولی متاسفانه این نوع وسواس هم وجود دارد و می‌تواند عاملی برای بدخلقی و عصبانیت‌های کودک باشد؛ عصبانیت‌هایی که از نظر ما بی‌دلیل بروز می‌کند ولی در اصل علت مهم و موثری دارد.
به عنوان مثال کودکی را تصور کنید که هر مرتبه می‌خواهد لباس عروسکش را عوض کند. اول باید چندین مرتبه لباس جدید را در هوا تکان بدهد و فقط وقتی لباس به شکل خاص و دلخواهش درآمد، آن موقع لباس را تن عروسک ‌کند. این نوع رفتار حتی ممکن است تا یک ساعت نیز ادامه پیدا کند و اگر در این فاصله زمانی کسی مزاحم کودک شود یا بخواهد در کارش مداخله کند، با عصبانیت و رفتار بد او مواجه خواهد شد؛ رفتاری که بزرگ‌ترها به هیچ‌وجه علتش را درک نمی‌کنند.
پس شاید بهتر باشد پیش از هر چیز، در مورد کودک‌مان و رفتار او بیشتر بدانیم و در صورت نیاز از متخصصان نیز کمک بگیریم. فراموش نکنید شناخت بهتر و بیشتر از بچه‌ها هم به آنها کمک می‌کند و هم به پدر و مادری که می‌خواهند بچه‌هایی خوب و با تربیت داشته باشند، بچه‌هایی که نه تنها مودب هستند، بلکه از سایر هم‌سن و سالانشان هم خوش‌اخلاق‌ترند و بهتر می‌توانند هیجانات و ناراحتی‌هایشان را کنترل کنند.