خصوصیات فکری و سیاسی قرون وسطی

قرون وسطی یکی از برهه ‌های تاریخی اروپا محسوب می شود که فلسفه، تفکر و نگرشی سیاسی و اجتماعی خاصی را داراست که آن را از دیگر عرصه‌ های تاریخی غرب متمایز می سازد. خصوصیات فکری و …

قرون وسطی یکی از برهه ‌های تاریخی اروپا محسوب می شود که فلسفه، تفکر و نگرشی سیاسی و اجتماعی خاصی را داراست که آن را از دیگر عرصه‌ های تاریخی غرب متمایز می سازد. خصوصیات فکری و تفکرات سیاسی این دوران نیز از برخی جهات با دوران معاصر مشابه و از برخی جهات متفاوت است که باید در قالب عقاید و نگرش‌های حاکم بر این قرون تحلیل گردد. تعیین حدود دقیق سده‌ های میانه اروپا و آغاز قرون وسطی امری مشکل می باشد و در این مورد نظریه‌ها و دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد.
معمولاً آغاز قرون وسطی را سال ۴۷۶ میلادی یعنی تاریخ سقوط امپراتوری رم غربی و پایان آن را سال ۱۴۹۲ یعنی تاریخ کشف قاره آمریکا می دانند. دیدگاه دیگری شروع قرون وسطی را سال ۳۹۵ و تاریخ درگذشت تئودوز «Theodose» یعنی زمانی که دو امپراتوری رم غربی و امپراتوری رم شرقی از هم جدا شدند و پایان آن را سال ۱۷۱۵ یعنی تاریخ مرگ لوئی چهاردهم می داند.
به هر حال، دوران تاریخی که تحت عنوان قرون وسطی شناخته می شود، حداقل ۱۰ قرن و حداکثر نزدیک سیزده قرن از تاریخ اروپا را در بر می گیرد. در این دوران طولانی، تشکیلات اجتماعی و تفکر بشری و اندیشه‌ های مردمی دچار تحولات عمیقی شد.
بین انسان قرن چهارم یا پنجم میلادی با انسان قرن پانزدهم یا شانزدهم تفاوت زیادی وجود دارد و انسان قرن پنجم اروپایی علی‌رغم آنکه ۱۰ قرن از انسان قرن پانزدهم عقب است، از لحاظ عقاید و اندیشه‌ها دارای نگرش‌ های سیاسی و اجتماعی عمیق‌تر و کامل‌تر می باشد.
از نظر سیاسی، خصوصیت اصلی قرون وسطی به هم آمیختگی حقوق خصوصی و حقوق فردی است. یکی از نتایج این مسئله، حاکمیت مالک یک زمین بر تمامی افرادی بود که در آن زمین سکونت داشتند، در واقع مالک زمین خود را دارای حق حاکمیت نسبت به دارایی ‌های خانواده‌ هایی می دانست که در منطقه او زندگی می کردند.
ویژگی دیگر این قرن، به وجود آمدن یک موجود واسطه به نام اقطاع یا کمون بود که بین حکمران و فرد قرار می گرفت که از طرف پادشاه در مقابل خدمت و کاری که فرد انجام می داد، به او بخشیده می شد. خصوصیت دیگر که کاملاً صفت قرون وسطایی داشت، عبارت است از یکسان انگاشتن دولت با میراث یک خانواده با تمام نتایجی که بر این اصل مترتب است.
در باب خصوصیت فکری می توان اذعان داشت، از نظر نویسندگان قرون وسطی بارزترین مشخصات این دوران عبارت بود از فقدان روحیه انتقاد و درک تاریخ، فقدان یا نقصان روحیه بررسی و مشاهده، احترام بیش از اندازه نسبت به قدرت که آن را بر مبنای انجیل و نظرات ارسطو می دانستند. با وجود این در همین دوران نویسندگانی پیدا شدند که گرایش کاملی نسبت به منطق ا زخود نشان دادند و توفیق آن را پیدا کردند که سیستم‌ های فلسفی کاملی را ارائه نمایند، در این مورد می توان به سن توماس داکن و دانته اشاره کرد.
با این وجود طرز تفکر جدید یعنی تفکر دو یا سه قرن اخیر بیشتر به عهد باستان شباهت دارد تا به قرون وسطی. اما در مورد احساسات و عواطف عصر جدید به احساسات قرون وسطی که از آموزه‌ های مسیحیت متاثر بود، نزدیک می باشد. با مطالعه آثار و نوشته‌ های قرون وسطی چون کمدی الهی یا نامه‌های آبلار به هلوئیز و ترانه‌ها و داستان‌های محلی ایتالیا و فرانسه می توان به این مسئله رسید.
در طول قرون وسطی، آموختن علم و اندیشه ‌ورزی کاملاً از بین رفت، بی سوادی، فقر و بیماری گسترش یافت، حتی اقشار و طبقات بالای جامعه نیز از موهبت خواندن و نوشتن نیز بی‌بهره بودند. در این دوره، سراسر قاره اروپا درگیر بیماری‌های متعدد و نابسامانی و بی‌سوادی بود.
زبان لاتین نیز تنها توسط گروه کوچکی از راهبه‌ های منزوی و گوشه نشین صومعه‌های اروپا زنده نگه داشته شد. کلیسا تنها نیرو و قدرت مسلط در اروپا بود که بر کلیه نهادهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی تسلط داشت.