مـن ، پـیـک مـوتـوری و ضـدآفـتـاب

سرظهر بود، خسته از بیمارستان روانه مطب می‌شدم که جلوی در ساختمان پزشکان، پسرجوانی را دیدم که چند پیتزا از جعبه پشت‌موتورش درآورد و با من از پله‌ها بالا آمد. پوستش سفید بود …

سرظهر بود، خسته از بیمارستان روانه مطب می‌شدم که جلوی در ساختمان پزشکان، پسرجوانی را دیدم که چند پیتزا از جعبه پشت‌موتورش درآورد و با من از پله‌ها بالا آمد.
پوستش سفید بود و دست و صورت آفتاب‌سوخته‌اش، توجهم را جلب کرد. از او پرسیدم: «چرا اینقدر سوخته‌ای؟» خندید و گفت: «پیک‌موتوری‌‌ام دیگه! سرظهر، از ساعت ۱۲ تا ۴ که می‌گن نباید زیرآفتاب بود، کار من به اوج خودش می‌رسد و همه برای ناهار فست‌فود سفارش می‌دهند. از اداره‌ها و شرکت‌های این اطراف بگیرید تا خانه‌ها.» گفتم: «خب این چه ربطی داره؟ باید کرم‌ ضدآفتاب، لوسیون و ژل‌های ضد آفتاب بزنی و گرنه پوستت بیشتر از این آسیب می‌بینه.» چهره‌اش را با حالتی که معلوم بود چقدر از شنیدن نام کرم ضدآفتاب بدش می‌آید، درهم کشید و گفت: «من تا حالا در عمرم به دست و صورتم کرم‌ نزده‌ام، حالم از اینکه پوستم چرب شود به هم می‌خورد.» گفتم: «یک پیشنهاد دارم.» وارد مطب شدم و او هم با من آمد. فهمیدم این پیتزا سفارش یکی از منشی‌های ماست. وقتی آنها گفتند: «سلام خانم دکتر!» پسرجوان رو به من کرد و گفت: «پیشنهاد‌تان چیست خانم دکتر؟»
از او خواستم برای موتورش یک سایه‌بان و روی دسته‌‌های موتورش دستکش‌هایی تعبیه کند که وقتی روی موتور می‌نشیند، دست‌هایش در معرض آفتاب قرار نگیرند. او قبول کرد و خوشحال از آنجا رفت ولی فکر نمی‌کردم این پیشنهاد را عملی کند. با خنده به او گفتم: «اگر به این توصیه عمل کنی، همیشه از شما پیتزا می‌خریم.» چند هفته پیش دوباره دیدمش و این خاطره در ذهنم آمد. الان یک سال از آن روز و آن پیشنهاد خاص می‌گذرد. خیلی از پیک‌موتوری‌ها را می‌بینم که مانند آن پسرجوان سایه‌بان دارند و روی دسته‌های موتورشان چیزی مانند دستکش درست کرده‌اند. خوشحال می‌شوم که آنها به سلامت پوستشان اهمیت می‌دهند و در شرایطی که اطراف ما پر است از عوامل خطرساز و بیماری‌زا، لااقل به اقدام‌هایی که خودشان می‌توانند برای سلامتشان انجام دهند، توجه می‌کنند.


دکتر پروین منصوری
متخصص پوست
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران