تاریخ کیمیاگری

کیمیاگری از جمله علومی است که امروزه به طرز شگرفی رازآلود و نادر شده است. تنها چیزی که از آن در کتب علمی و درسی مشاهده می شود نگاهی اجمالی و تاریخی-اسطوره‌ای به این پدیده طرد شده …

کیمیاگری از جمله علومی است که امروزه به طرز شگرفی رازآلود و نادر شده است. تنها چیزی که از آن در کتب علمی و درسی مشاهده می شود نگاهی اجمالی و تاریخی-اسطوره‌ای به این پدیده طرد شده است. البته نباید از عده ای سودجو چشم پوشید که با اغفال مردم ساده لوح و به امید کیمیاگری یا علوم غریبه آنها را می فریبند و تنها قصد سودجویی مالی از مردم را دارند. ‏
علم کیمیا در تاریخ اندیشه به معنای تبدیل فلزات بی ارزش و پست به فلزات با ارزش خصوصا طلا است. ریشه این علم را شاید بتوان در مصر باستان و دوره هلنی مآبی (از سه قرن پیش از میلاد تا چند قرن پس از آن) یافت. پس از این دوره آثار مربوط به این علم به زبان عربی ترجمه شده و منشا تاثیر بین فلاسفه و متفکرین مسلمان شد. از قرن های سوم و چهارم قمری تا چندین قرن پس از آن علم کیمیا در اسلام نفوذ داشت و از جمله علوم مترقی محسوب می گشت. کتابی منسوب به جابر بن حیان (۴هـ.ق) و کتاب سرالاسرار محمد بن زکریای رازی (۴ هـ.ق) مربوط به همین دوره است. این آثار کیمیایی در قرن دوازدهم میلادی و طی نهضت ترجمه در غرب به زبان لاتین ترجمه شد. این اختلاط فرهنگی باعث رونق این علم در غرب شد. البته هرگز نباید از حرص و طمع مردم برای رسیدن به مسیری کوتاه برای خوشبختی سریع غافل ماند.
اما ابن سینا طلایه دار مقابله با این علم بود. انتقادات وسیعی که توسط ابن سینا و سپس در غرب نسبت به این پدیده رخ نمود، قدرت آن‌را روز به روز کمتر کرد. دانش کیمیا در طول تاریخ خود سبب پیشرفت بسیاری از علوم حاشیه ای خود از جمله شیمی و فلز‌شناسی، صنایع آزمایشگاهی و غیره شد. در طی فرآیند‌هایی که برای تبدیل فلزات به طلا پیشنهاد می شد، آنها مجبود بودند کوره ها و اسباب تقطیر و انجماد را فراهم آورند. ‏
اساس تفکر درباره کیمیا مبتنی بر فلسفه حاکم بر یونان باستان خصوصا فلسفه ارسطو بود. او معتقد بود تمام فلزات از دو فلز گوگرد (سولفور) و جیوه (مرکوری) تشکیل شده اند. لذا می توان با تجزیه فلزات کم ارزش و سپس تسریع در فرایند های تولید به فلزات دیگر رسید. اگر دانشمندی بتواند به طریقه تشکیل طلا دست یابد و بتواند تولید آن را که در طبیعت سال‌ها به طول می انجامد تسریع ببخشد، می تواند طلا را تولید کند. آنها معتقد بودند تاثیر حرارت و سرعت بخشی آن به این فرایندها در استکمال ذات فلزات موثر است.
یکی دیگر از اهدافی که الهام گرفته از کیمیا بود، ساختن محلول "اکسیر" و یا "سنگ فیلسوفان" است. این اکسیر که بعد ها در آثار بسیاری از متفکران نام آن مصطلح می شود، محلولی است که در تماس با مواد آنها را ارزشمند می کند. به عنوان مثال اگر اکسیر را بر روی فلز جیوه بریزیم، می تواند آن را به طلا تبدیل کند. ‏
اصطلاح اکسیر یا سنگ فیلسوفان به راحتی وارد عرصه های دیگری از علوم بشر شد.
به عنوان مثال عرفا اعتقاد داشتند کیمیا علاوه بر تبدیل سنگ‌های بی ارزش به طلا، انسان ها را نیز از دنائت بیرون کشیده و به مقام عرفانی نایل می کند. شخص کیمیاگر در سال های تمدن اسلامی غالبا فردی عارف و پرهیزکار بود که با تسلط بر روح خود هم به استکمال فلز و هم به روح خود در طول هم می اندیشید. از همین روست که در آثار ادبی و عرفانی بسیار زیادی که از فارسی زبانان مسلمان به دست ما رسیده است از اصطلاحاتی مانند اکسیر و طلا و مس و غیره در شرح عارفان و سالکان الهی استفاده می شود. اما پس از انتقادات وسیعی که به علم کیمیاگری شد این علم اندک اندک وسعت و مقبولیت خود را از دست داد و منحصر به کیمیاگری روحی شد که در افکار عرفا به چشم می خورد. ‏
گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد؟
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم

صادق حمودی
منبع: ‏
سرآغازهای علم در غرب - دیوید سی.لیندبرگ - ترجمه دکتر فریدون بدره ای - نشر علمی فرهنگی- ۱۳۷۷‏