آن قدر با خودم حرف میزنم که سر خودم را میخورم تبدیل میشوم به زنی سرخورده که تمام آدمها از کنارش میگریزند باور کن من هم آنقدر رویاهای رنگی کشیده بودم که مداد مشکیام هیچ …
آن قدر
با خودم حرف میزنم
که سر خودم را میخورم
تبدیل میشوم
به زنی سرخورده
که تمام آدمها از کنارش میگریزند
باور کن
من هم آنقدر رویاهای رنگی کشیده بودم
که مداد مشکیام
هیچ وقت تراشیده نشد
از من نترس
من هم یک زنم
با وحشتی از هر دست
که برای نوازش کشیدم و
کشیدهای شد
سر به لاک برده و
از تمام دنیا رویم را برگرداندهام
بیحواسترین زن دنیا - منیره حسینی
منتقدانی که با الهام از نظریههای نظریهپردازان غربی، متون ادبی و هنری را تحلیل میکردند، تنها سویههای اجتماعی و تبعیضآمیز روابط زن و مرد را هدف نقد خود قرار نمیدادند بلکه با اتکا به نظریات لاکان درباره ماهیت مردانه زبان، به این هویت میتازند و در تلاش برای برکشیدن زبانی زنانهاند.
این گروه، زبان را جلوهای از تسلط بسط یافته مردان در حوزههای زیست فرهنگی میدانند و در پی آن هستند که به موازات این واقعیت موجود، واقعیتی تازه بسازند که در آن سویههای برتری جویانه فرهنگی در عرصه زبان رنگ باخته باشد.
در این شعر اگر چه سویه نگاه شاعر به سمت بازگویی همین مشکل تاریخی و تبعیض است، اما رویکرد زبانی و مفهومی شاعر اتفاقاً کاملاً مردسالار است.
به عبارت دیگر، ما با زن/ راوی مظلومی روبهرو هستیم که روابط جهان پدرسالار را کاملاً درونی کرده است و نه تنها به این روابط که آنها را ظالمانه میداند، یورش نمیبرد، بلکه نگاه او به خود، نگاهی است معتقد به برتری مرد و تحقیر زن، چنان که راوی خود را سرخورده، سر در لاک برده و روی گردانده از تمام دنیا میبیند.
حرکت شعر از یک خودانتقادی، یک گفتوگوی درونی با شعر آغاز میشود. این گفتوگوی درونی در پاراگراف دوم شعر به نوعی مخاطب آرام بدل میشود.
شعر حتی در لحظههایی که راوی به بازخوانی ظلمی که طرف مخاطب شعر بر راوی روا داشته است، نرم خو میماند. حتی راوی با وجود همه آنچه بر سرش آمده است، به دنبال بازسازی ارتباطش با مخاطب است. وقتی که میگوید: از من نترس / من هم یک زنم...حتی به شیوهای مادرانه در پی بازیابی اعتمادی از دست رفته است که به خشنترین شکل ممکن از میان رفته است.
راوی کشیدهای را که بر او زدهاند، به صورت تعمدی از خاطر میبرد. به همین دلیل نقد فمینیستی از این متن، به عنوان نمونهای از انفعال زنانه در برابر جهان مرد سالار برخواهد آشفت.
شعر جدای از همه این حرفها و سخنها برای روی پا ایستادن و مطرح کردن خود به عنوان یک متن ادبی نیازمند آن است که از شگردهایی برای متقاعد کردن مخاطب برای خواندن یک متن ادبی بهره ببرد.
منیره حسینی در این شعر بر استفاده از ظرفیتهای زبان برای برکشیدن متن مخلوق خود به ساحت شعر بهره برده است. اگر این شگردهای گاه ساده نبود، با متنی روبهرو بودیم که بهره اندکی از ظرفیت بدل شدن به یک متن ادبی را دارا بود.
اگر چه شاعر سعی کرده است در سطوری که به مدادهای رنگی و آرزوهای رنگی و تراشیده نشدن مداد سیاهش اشاره دارد، معنا را به تعویق بیندازد، کلیت شعر به دلیل لحن شکوایی آنکه سطح بیشتری از صراحت زبانی را طلب میکرده است، امکان روی پا ماندن بیشتر را نداشت.
شاعر برای رهایی از این تنگنا، توجه خود را به استفاده بیشتر از زبان و ظرفیت هایش معطوف کرده است. از همان ابتدای شعر میبینیم که او میان دو اصطلاح رایج زبان عامیانه، ارتباط معنایی جدیدی ایجاد میکند.
سرخوردن کنایه از پرحرفی است و میتواند تصویری از شخصی باشد که به دلیل مشغول بودن زیاد ذهن یا افسردگی، بیش از حد معمول حرف میزند و به دلیل همین زیاد حرف زدن مورد شماتت قرار میگیرد و باز به دلیل همین شماتتها و خرده گیری ها، سرخورده و مایوس میشود. میبینیم که کلمات، هم معنای شعر را روی دوش خود حمل میکنند و هم میان آنان ارتباط شکلی وجود دارد که بخشی از زیباییشناسی شعر را کامل میکند.
این تکنیک یک بار دیگر نیز در شعر مورد استفاده قرار گرفته است. جایی که شاعر میگوید:
من هم یک زنم
با وحشتی از هر دست
که برای نوازش کشیدم و
کشیدهای شد.
شباهت شکلی و لفظی میان کشیدم و کشیده (چیزی که علم ادبیات آن را جناس میخواند) اتفاقاً در کامل شدن تکانه حسی شعر، کارکرد دارد. در اینجا کشیدن نخست، نوعی تلاش مجدانه برای ایجاد یا حفظ یک ارتباط انسانی را نشان میدهد. اما پاسخ این تلاش، کشیدهای است که رفتاری خشن، تکاندهندهتر و در عین حال ستمگرانهرا نمایان میکند.
سکوت شاعر پس از این کشیده شاید میتوانست به شنیده شدن محکمتر و پرطنینتر این سیلی سخت بیشتر کمک کند، اما گویا شاعر نتوانسته است از دغدغه نمایش یاس خود در برابر این تلاش بیفرجام خودداری کند. شاید اگر شاعر باز هم از ظرفیت کلمات مانند لاک که ظرفیتی بسیار برای نشان دادن حسی زنانه داشت، بهره میبرد پایان شعر نیز بهتر از آنچه هست، رقم میخورد.
آرش شفاعی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است