همسایه خدا

«ایها الناس الزهاده قصر الامل و الشکر عند النعم و التورع عند المحارم؛ ای مردم! زهد، کوتاهی آرزو، سپاسگزاری در برابر نعمتها و پرهیز از حرام است» (نهج‌البلاغه، خطبه ۸۱)‏ زهد در …

«ایها الناس الزهاده
قصر الامل و الشکر عند النعم و التورع عند المحارم؛ ای مردم! زهد، کوتاهی آرزو،
سپاسگزاری در برابر نعمتها و پرهیز از حرام است»
(نهج‌البلاغه، خطبه ۸۱)‏
زهد در لغت ضد رغبت و حرص بر دنیاست(لسان العرب ۶: ص ۹۷) در اصطلاح و فرهنگ قرآنی، به معنی پارسایی و روی‌گردانی از دنیا، مال، مقام و به طور کلی ترک تعلقات دنیوی و توجه به آخرت و پاداش الهی است. ملامحمد مهدی نراقی (ره) در کتاب جامع السعادات می‌نویسد: «زهد، آن گاه تحقق می‌یابد که شخص توانایی بهره‌مندی از دنیا و نعمتهای آن را داشته باشد و آن‌گاه آن را رها سازد. انگیزه ترک دنیا هم، پستی و بی‌ارزشی آن، در مقایسه با خدا و آخرت باشد.
در غیر این صورت، صفت زهد، تحقق نمی‌یابد».امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه ۸۱، سه عامل را برای پیدایش زهد بیان کرده است: «کوتاهی آرزو»، «شکر نعمت» و «پرهیز از حرام». این سه عامل راه رسیدن به زهد حقیقی هستند. زهد واقعی، ترک دنیاطلبی است، نه دست کشیدن از دنیا و نعمتهای آن. از دیدگاه اسلام، می‌توان از کارهای دنیا، پلی ساخت و با آن به آخرت رسید. در اسلام، تجارت و زراعت و دیگر کارها می‌تواند هم جنبه مالی و دنیوی داشته باشد و هم جنبه معنوی و آخرتی. این، بستگی به هدف و نیت انسان دارد.
اگر کسب و کار از راه حلال باشد و به نیت تقرب به خدا انجام شود، آن کار از نظر اسلام عبادت است. بنابراین، در اسلام امور دنیا و آخرت فرد، از یکدیگر جدا نیستند، بلکه به تعبیر روایت نبوی «الدنیا مزرعه الآخره»، دنیا مزرعه آخرت است بدین معنا که اگر انسان می‌خواهد در آخرت برداشت خوبی داشته باشد، باید در دنیا در مسیر بندگی خدا و عبودیت الهی گام بردارد. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: «ای بندگان خدا! بدانید که پرهیزکاران، دنیا را پشت سر گذاشته و بهره آخرت را برده‌اند. با مردم دنیا، در دنیایشان شریک گشتند؛ اما مردم دنیا، در آخرت آنها شرکت نکردند. پرهیزکاران در بهترین خانه‌های دنیا زندگی کردند و بهترین خوراکی‌های دنیا را خوردند، با این حال، از آن سرمایه معنوی هم که آنان را به بهشت برساند و از آن تجارتی که برای آخرت سودمند باشد، بهره‌مند گردیدند. در دنیا طعم و لذت زهد را چشیدند و یقین کردند که فردا، در قیامت همسایه خدا هستند، جایگاهی که هر چه درخواست کنند، داده می‌شود و هرگونه لذتی در اختیارشان قرار دارد».در زمان امام صادق (ع) گروهی پیدا شدند که سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) را در زهد، به روی‌گردانی از دنیا در هر شرایطی تفسیر کردند. آنها معتقد بودند که مسلمان باید در هر زمانی بکوشد که از دنیا و نعمتهای آن دوری جوید. یکی از افراد این گروه، سفیان ثوری است. او روزی نزد امام صادق (ع) رفت و دید که امام لباس سفید و لطیف و زیبایی پوشیده است.
سفیان به امام اعتراض کرد و گفت: «سزاوار نیست که شما خود را به دنیا آلوده سازی. از شما انتظار می‌رود که زهد بورزی و تقوا داشته باشی و خودت را از دنیا دور نگه داری.» امام به او فرمود: «شما از وضع زندگی رسول خدا و صحابه او، دنیاگریزی را برداشت کرده‌ای و فکر می‌کنی که این دنیاگریزی وظیفه‌ای است که از سوی خداوند بر دوش مسلمانان گذاشته شده است و آنها همانند دیگر وظایف و تکالیف، باید تا قیامت آن را حفظ کنند و آن گونه زندگی کنند، ولی بدان که این گونه نیست. رسول خدا در جایی زندگی می‌کرد که فقر و تنگ‌دستی بر آنجا حاکم بود و اکثریت مردم جامعه از داشتن وسایل و لوازم اولیه زندگی محروم بودند. اگر در زمان و مکانی وسایل و لوازم فراهم شد و بیشتر مردم جامعه نیز از نعمت‌های الهی بهره مند بودند، دیگر دلیلی برای آن گونه زندگی کردن وجود ندارد. چون سزاوارترین مردم برای استفاده از نعمت‌های الهی، مسلمانان و صالحان هستند. آن چنان که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات مارزقناکم»(بقره:۱۷۲).