مسئله "قرارداد اجتماعی"، مبحثی است که سه اندیشمند و نظریه پرداز غربی، توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو در کتاب و نوشته های خود به بسط و توضیح آن پرداخته اند و هر کدام از …
مسئله "قرارداد اجتماعی"، مبحثی است که سه اندیشمند و نظریه پرداز غربی، توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو در کتاب و نوشته های خود به بسط و توضیح آن پرداخته اند و هر کدام از دیدگاه و چارچوب نظری خویش، آن را بررسی کردهاند. با این حال تمایزات و تفاوت هایی در نوشتهها و رویکردهای آنها دیده می شود.
هابز اولین فیلسوفی است که به این مسئله توجه نموده است. قرارداد اجتماعی هابز صورت کامل حق و تکلیف دو طرفه است که در آن مردم به ازای تضمین آزادی فردی، قدرت سیاسی خود را به شخص پادشاه عطا می کنند و در عوض، پادشاه در ازای قبول قدرت مطلقه، مکلف به حمایت از آزادی آحاد جامعه است.
جان لاک فیلسوف و سیاستمدار انگلیسی نیز بیشتر به سبب نظریه های خود و تکمیل پژوهش قرارداد اجتماعی هابز شهرت دارد. لاک وارث وضعیتی از قرارداد میان دو حوزه دین و دولت نیز بود که با اصلاح از آموزه های لوتر و کالون آغاز گشته است.
ژان ژاک روسو، سومین متفکر قرارداد اجتماعی است که افکارش را در بستر نهضت روشنگری و در عین حال نگاه نقادانه به تجدد خواهی شکل داد و ضمن گسترش ادبیات جامعه گرایی، زمینه های جدیدی را برای تداوم جنبش های آزادیخواهی قرن هجدهم مهیا کرد.
هابز و لاک در تدارک جامعه مدنی به دنبال وضعیتی بودند که از امنیت همه آحاد جامعه مراقبت و حمایت شود. لذا "قرارداد اجتماعی" را، که به نوعی محدود کننده آزادی های فردی بود، پیشنهاد کردند. به این ترتیب افراد جامعه برای حفظ جان، مال و نوعی آزادی قانونی و عرفی مجبور شدند که قسمتی از آزادی های اجتماعی خود را به حاکم یا اولیاء امور ببخشند و ناگزیر به قواعد توافقی و عقلی تن دهند. بنابراین، آزادی های فردی کماکان به قوت خود باقی بود و دولت، حق ورود به این عرصه را نداشت.
هابز و لاک در قرارداد اجتماعی خود بر آن بودند که ضمن کشف نقطه طلایی در آزادی فرد و قدرت دولت، لیبرالیسم خود را بر تضمین منافع فرد بنا کنند. هابز برای این منظور لویاتان آزاد خود را خلق کرد. به نظر او، دولت آزاد و فراگیر می توانست دست تعدی انسان سودجو و جنگ طلب را کوتاه کند و بر این اساس "قرارداد" را غیر قابل بازگشت می دانست. اما لاک با ویژگی اصلاح طلبی و وضع حق انقلاب در ساختمان قرارداد اجتماعی، این بخشش را قابل بازگشت دانست و به این ترتیب دولتی فراگیر در سطح خیر آحاد جامعه تحویل کرد؛ مشروط به اینکه با خیر دولت فراگیر در تعارض نباشد.
هابز و لاک با توجه به گریز جامعه از سنت قرون وسطی، به جای فلسفه غایت انگاری اهل مدرسه، تأکید خود را بر فردگرایی و استعلای حقوق فرد بر جامعه قرار دادند، به وجهی که افراد توانا و آزاد جامعه بتوانند اهداف و علایق خود را در جامعه تدوین و تأمین کنند. لیکن برای روسو چنین قالب بندی انحصاری و افراط گرایانه ای از آزادی، غیر قابل قبول بود.
به نظر روسو فردگرایی افراطی و انحصار طلبانه هابز و لاک، از آنجا که اهداف اجتماعی و ملی را در حاشیه منافع فرد می دید، ناعادلانه و بسیار مخرب بود، زیرا آزادی های منفی به حقوق اقلیتی که به تعبیر هابز "گرگ صفت" نبودند، کمکی نمی کرد و ایشان به تعبیر هابز کماکان در وضع طبیعی باقی می ماندند، مگر آْنکه با رضایت خود و به تعبیر روسو به اجبار تن به مدنیت دهند. بنابراین، جامعه مدنی، چه آرمانی و چه واقعی، وضعیتی متفاوت از وضع طبیعی بود و افراد جامعه به محض عضویت در این جامعه موظف بودند شرایط جدید آن را بپذیرند و کار ویژههای خود را مطابق با وضع جدید انجام دهند، زیرا در غیر این صورت با آنها در شرایط اقلیت و بسان وضع طبیعی رفتار می شد. اما چنین وضعی مطلوب روسو نبود.
ابراهیم یزدانیان
منابع:
کلیات تاریخ فلسفه به زبان ساده، دکتر ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: انتشارات سمت: ۱۳۸۹.
سیر تاریخی اندیشه های سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، دکتر احمد بخشایشی اردستانی، تهران: انتشارات آوای نور، چاپ چهارم ۱۳۸۸.
سیر اندیشه فلسفی در غرب، دکتر فاطمه زیباکلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۸۵.
تاریخ فلسفه سیاسی غرب (از آغاز تا پایان سده های میانه)، دکتر عبدالرحمن عالم، تهران: وزارت امور خارجه، موسسه چاپ و انتشارات، چاپ دوم ۱۳۷۸.
آثار کلاسیک فلسفه، مترجم مسعود علیا، تهران: ققنوس، ۱۳۸۲
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است