کسی مرا صدا زد

ایستاده به تماشای خویش در باد و پرنده ای که پرواز را در پرهایش به زبان می آورد می رفت تا آبی شود. کسی مرا صدا زد صدایی که آشنایم نیست انگار کسی قدم های مرا برمی دارد. (آوا رضایی) …

ایستاده به تماشای خویش
در باد
و پرنده ای
که پرواز را در پرهایش به زبان می آورد
می رفت
تا آبی شود.
کسی مرا صدا زد
صدایی که آشنایم نیست
انگار کسی قدم های مرا برمی دارد.

(آوا رضایی) فتوحی