حکیم عمر خیّام نیشابوری حکیم خیّام نیشابوری راد که پا در راستای علم بنهاد ابوالفتح کُنیه و نامش عمر بود غیاثالدّین ولیکن مشتهر بود ز ابراهیم آمد آن نکونام ملقّب از پدر شد …
حکیم عمر خیّام نیشابوری
حکیم خیّام نیشابوری راد
که پا در راستای علم بنهاد
ابوالفتح کُنیه و نامش عمر بود
غیاثالدّین ولیکن مشتهر بود
ز ابراهیم آمد آن نکونام
ملقّب از پدر شد او به خیّام
ز علم و دانش او چون بهرهها داشت
به دربار سلاطین، پای بگذاشت
به دوران جلالالدین ملکشاه
وزیر او نظامالملک آگاه
برای آنکه در دوران ایشان
شود تقویم سال و ماه، میزان
تمام دانشی مردان این فن
که بودندی به کار خویش مُتقن
یکایک را همه دعوت نمودند
درِ تحقیق بر آنان گشودند
ولی دانشور ممتاز، خیّام
که ایشان هم بُوَد در راه، همگام
همه با اتّفاق و وحدت خویش
به مجلس مینهادندی قدم پیش
همه مأمور در امر حسابند
چو حسّاس است رو زان برنتابند
همه دانشوران جمعاند آنجا
همه سرگرم بر اسرار دنیا
که در پایان همه کردند اعلام
رسیده کار هیأت رو به اتمام
حسابی را که با ماه است و سالی
بنامیدند تقویم جلالی
نظامالملک با اندیشهٔ خویش
در این ره، او قدم بنهاد در پیش
چو در فکر بنای یک رصد بود
بدین امّید رو بر کار بنمود
به قتل خواجه چون گردید همراه
شکست روزگاران ملک شاه
دریغا آن که مرگ اینچنین مرد
توقّف در چنین اندیشهای کرد
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است