دل و دین و عقل و هوشم ،همه را به آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی دل آدمی ز جا شد ، چو نقاب بر گشودی دو جهان به هم بر آمد چو به زلف تاب دادی ز لب شکر فروشت دل فیض خواست کامی نه …
دل و دین و عقل و هوشم ،همه را به آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
دل آدمی ز جا شد ، چو نقاب بر گشودی
دو جهان به هم بر آمد چو به زلف تاب دادی
ز لب شکر فروشت دل فیض خواست کامی
نه اجابتم نمودی ،نه مرا جواب دادی
فیض کاشانی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است