آیت الله محلاتی:مشروطه از مطلقه برتر است

حول و حوش مشروطه بسیاری از آنها كه به اندیشه مشروطه سرسپرده بودند بر این اعتقاد بودند كه مشروطیت برای ایران زودهنگام است، از آن رو كه مردم معنا و مفهوم دقیق آن را نمی دانند. از …

حول و حوش مشروطه بسیاری از آنها كه به اندیشه مشروطه سرسپرده بودند بر این اعتقاد بودند كه مشروطیت برای ایران زودهنگام است، از آن رو كه مردم معنا و مفهوم دقیق آن را نمی دانند. از جمله این افراد ناصرالملك و احمد كسروی بودند. در حالی كه نویسنده تاریخ بیداری ایرانیان بر این اعتقاد است كه رهبران مشروطه همچون طباطبایی و بهبهانی آن را می فهمیدند و «از نخست در اندیشه مشروطه و دارالشوری می بوده اند.» عصر مشروطه برای آنكه حكومت از آسمان به زمین بیاید و «قبله عالم» از جایگاه خود برگردد نیازمند یك تئوری نو از حاكمیت بود. جالب آنكه كسانی اندیشه حاكمیت را به زمین كشاندند كه خود دل در آسمان داشتند. آیت الله آقا شیخ محمد اسماعیل محلاتی روحانی صاحب فكر عصر مشروطیت پیشتر از علامه نائینی اثری با نام «اللئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» به نگارش درآورد و در آن از مشروطیت دفاع كرد. او اثر خود را در دو فصل به چاپ رساند. «فصل اول: در بیان فرق اجمالی مابین سلطنت مشروطه محدوده و سلطنت مطلقه مستبده و وجه ترجیح اول و تقدیمش بر دوم در مقام دوران و تعارض. فصل دوم: در بیان شبهاتی كه در آن مكتوب ها ذكر شده و توضیح جواب از آنها.»
نوع تفكر و استدلال شیخ محلاتی به گونه ای است كه آموزه های پادشاهی مشروطه جان لاك و تفكیك قوای منتسكیو را به یاد می آورد. «اشتراط در سلطنت، عبارت است از تحدید نمودن اشغال (مشاغل) پادشاهی و تقیید كردن اطلاق ادارات آن را، حدود و قیودی كه به حسب نظر عقلا و سیاسیون مملكت، به حال نو مفید باشد و موجب قوام مملكت و باعث ازدیاد قوت و شوكت دولت و ملت گردد.»
آیت الله محلاتی در این اثر نظام پادشاهی را سه گونه معرفی می كند. ابتدا پادشاهی مشروطه كه دلیل نگارش این كتاب در آن دوره است: «خلاصه سخن این شد كه مشروطیت سلطنت غیر از محدود شدن تصرفات دولت به حدود كلیه نافعه چیز دیگری نیست و ثمره آن دو چیز است: یكی تحدید جور و تقیید ظلم هایی كه از سلطنت و حواشی آن بر مردم ورود كند، دیگری جلو گرفتن از نفوذ تدریجی كفار و استیلای آنها بر جهات راجعه به مسلمین.»
دوم: نوع سلطنتی كه: «در شرع مقدس برای ولی اوقاف عامه و امثال آن مقرر شده كه بایست شخص ولی، به تمام مصالح وقف، نظراً و عملاً رسیدگی نموده و بدون حیف و میل به موقوف علیهم برساند. چنانچه مبنای ریاست انبیا و خلاف اوصیای آنها در امم خود بر این است. سلطنت ائمه اثنی عشر در این امت مرحومه كه از جانب خدا مقرر شده از این قبیل است» و به تعبیر محلاتی اگرچه «امارتی است الهیه و ولایتی است شرعیه» اما از موضوع بحث خارج است. چرا كه امروز دسترسی به آن مقدور نیست و بشر از داشتن آن محروم مانده است.
نوع سوم سلطنت به گونه ای است كه «همه مختص پادشاه است» است و وجود «رعیت» در كشور مقدمه ای است برای حاكمیت وی: «به هر نحو كه شهوات سلطنت و ادادات حواشی و اجزا اقتضا كند و نه آنكه فواید كلیه مملكت حق مطلق است، بلكه اموال شخصیه رعیت و نفوس و اعراض آنها نیز تعلق به او دارد.» محلاتی پس از آنكه نوع حاكمیت مشروطه را تشریح می كند و آن را «تحدید تصرف سلطنت» می داند و از سلطنت مطلقه استبدادیه نیز به «خودسری شهوات سلطنت و ادارات دولتی» یاد می كند، می نویسد: «پس برای هیچ ذی شعوری جای شبهه و تردید» نمی ماند كه مشروطه از مطلقه برتر است «مگر آنكه اغراض شخصیه و خیالات نفسانیه داشته باشد والا شخص با انصاف ولو كافر هرگز راضی نمی شود كه دست و پای ظالم باز باشد.»