۲ شعر از ضیاء‌الدین ترابی

ضیاء‌الدین ترابی را به عنوان شاعر، منتقد و مترجم، بسیاری از علاقه‌مندان به ادبیات می‌شناسند؛ او سال گذشته موفق شد با کتاب «رویا روی رویا» بعد از مدت‌ها به عنوان برگزیده نماینده …

ضیاء‌الدین ترابی را به عنوان شاعر، منتقد و مترجم، بسیاری از علاقه‌مندان به ادبیات می‌شناسند؛ او سال گذشته موفق شد با کتاب «رویا روی رویا» بعد از مدت‌ها به عنوان برگزیده نماینده شاعران در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ‌ایران باشد، همان جایزه‌ای که امسال هم مجددا در حوزه ادبیات هیچ نویسنده و شاعری را شایسته عنوان برگزیده ندانست.ترابی پس از گرفتن این جایزه به سفری طولانی رفت، سفری آن سوی مرزها و قاره‌ها، اما بتازگی به ایران بازگشته است. ۲شعر تازه از او را می‌توان سوغات این سفر یک‌ساله دانست که امروز با هم می‌خوانیم.
▪ شاعران
از ساعت یک صبح / تا ساعت پنج عصر
جهان را شاعران می‌چرخانند
نمی‌چرخند، می‌چرخانند.
حالا تو هی بگو:
من قدم بلند است / هیکل‌ام درشت است
زورم زیاد است
و نعره‌ای اگر بکشم
شیر در جنگل می‌لرزد
پلنگ در کوه و
نهنگ در دریا.
شیر‌ها همیشه شیراند / پلنگ‌ها همیشه پلنگ و
نهنگ‌ها همیشه نهنگ
فقط این انسان است اما
که گاهی شاعر می‌شود
و جهان را می‌چرخاند
از ساعت یک صبح/ تا ساعت پنج عصر.
▪ هوا
در شمال پلنگ‌هایی هستند که در جنوب پیدا نمی‌شوند
و در جنوب نهنگ‌هایی.
خرچنگ‌ها اما همه جا پیدا می‌شوند
شمال
شرق
غرب
جنوب
درست مثل همین‌هایی که راه افتاده‌اند اینجا
و مشت‌هایشان را به هوا حواله می‌دهند و
نمی‌دانند
از همین هواست که باران می‌بارد
سیل راه می‌افتد
همه جا را ویران می‌کند و
همه چیز را در
شمال
شرق
غرب
جنوب
حتی لانه خرچنگ‌ها را.